ارتباط تجربه بارداری با برخی پیامدهای مادری و نوزادی: یک مطالعه طولی
چکیده
چکیده فارسی
مقدمه: بارداری یک دوره گذرای بسیار مهمی است که باعث تغییرات عمیق جسمانی و عاطفی می گردد و سازگاری های متعددی می طلبد. تجربه مادر از دوران بارداری خود ممکن است روی پیامدهای زایمانی همچون افسردگی و اضطراب پس از زایمان، تجربه زایمان، دلبستگی مادری – جنینی، پیوند مادر و کودک و تصمیم مادر نسبت به شروع شیردهی تاثیرگذار باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، تعیین ارتباط تجربه بارداری با برخی پیامدهای مادری و نوزادی همچون دلبستگی مادری – جنینی، تجربه زایمان، افسردگی و اضطراب پس از زایمان، پیوند مادر و کودک، نوع زایمان، شیردهی و شاخص های آنتروپومتریک نوزاد می باشد.
روش مطالعه: مطالعه حاضر یک مطالعه طولی توصیفی - تحلیلی می باشد که روی 228 زن باردار مراجعه-کننده به مراکز سلامت شهر تبریز انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی در دوره ی بارداری از 28 تا 36 هفته بارداری تا 6 هفته پس از زایمان انجام شد. مشارکت کنندگان در دوره بارداری پرسشنامه های دموگرافیک، تجربه بارداری (PES= Pregnancy Experience Scale) و دلبستگی مادری – جنینی MFAQ= Maternal-Fetal Attachment Questionnaire)) و در دوره ی پس از زایمان پرسشنامه های تجربه زایمان (CEQ 2.0= Childbirth Experience Questionnaire-2)، افسردگی ادینبورگ (Edinbuurgh Postnatal Depression Scale EPDS)، فرم کوتاه پرسشنامه اختصاصی اضطراب پس از زایمان (PSAS-RSF = Postpartum Specific Anxiety Scale-Research Short-Form) و پیوند مادر و کودک (PBQ= Postpartum Bonding Questionnaire) را به شیوه ی مصاحبه ای تکمیل نمودند. همچنین شاخص های آنتروپومتریک نوزاد و نوع زایمان بر اساس پرونده زایمانی مادر در چک لیست پس از زایمان ثبت شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-Version 24 تجزیه و تحلیل شدند. در تحلیل تک متغیره جهت تعیین ارتباط تجربه بارداری با تجربه زایمان، اضطراب پس از زایمان، دلبستگی مادری - جنینی، پیوند پس از زایمان و شاخص های آنتروپومتریک با توجه به نرمال بودن توزیع از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. جهت تعیین ارتباط تجربه بارداری با افسردگی پس از زایمان با توجه به غیرنرمال بودن توزیع از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. در تحلیل چند متغیره از مدل خطی عمومی با تعدیل مشخصات فردی - اجتماعی و مامایی استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که میانگین (انحراف معیار) تجربه بارداری به تفکیک شادی و نگرانی های دوران بارداری از دامنه نمره قابل کسب 0 تا 30، 2/22 (5/4) و 1/11 (2/5) بود و میانگین (انحراف معیار) دلبستگی مادری - جنینی از دامنه نمره قابل کسب 24 تا 120، 0/91 (3/10)، تجربه زایمان از دامنه نمره قابل کسب 1 تا 4، 8/2 (4/0)، افسردگی پس از زایمان از دامنه نمره قابل کسب 0 تا 30، 1/8 (4/6)، اضطراب پس از زایمان از دامنه نمره قابل کسب 12 تا 48، 3/22 (7/4)، پیوند پس از زایمان از دامنه نمره قابل کسب 0 تا 125، 5/19 (6/7) بود.
پس از تعدیل اثر متغیرهای مخدوش گر احتمالی، احتمال بروز افسردگی پس از زایمان (001/0>P) در زنانی که تجربه نگرانی در دوران بارداری را داشتند 1 درصد افزایش یافته بود (بتا= 01/0؛ فاصله اطمینان 95%= 01/0 تا 02/0) و احتمال بروز اضطراب پس از زایمان (001/0>P) در زنانی که تجربه نگرانی در دوران بارداری را داشتند 22 درصد افزایش یافته بود (بتا= 22/0؛ فاصله اطمینان 95%= 09/0 تا 35/0). ارتباط آماری معنی داری بین نگرانی دوران بارداری با افسردگی پس از زایمان (001/0>P) و اضطراب پس از زایمان (001/0=P) وجود داشت؛ اما ارتباط آماری معنی داری بین نگرانی (644/0=P) و شادی (197/0=P) دوران بارداری با تجربه زایمان وجود نداشت. نتایج مدل خطی عمومی با تعدیل مشخصات فردی - اجتماعی مامایی نشان داد که به طور آماری معنی داری میانگین نمره دلبستگی مادری - جنینی (001/0>P) در میان زنان با تجربه شادی دوران بارداری، بالاتر بود (بتا= 14/1؛ فاصله اطمینان 95%= 87/0 تا 41/1). نمره دلبستگی مادری - جنینی با افزایش سن بارداری (001/0>P) افزایش یافته بود (بتا= 74/0؛ فاصله اطمینان 95%= 32/0 تا 15/1).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه رابطه ای قوی بین تجربه بارداری زنان با برخی پیامد های روانشناختی در دوران بارداری مثل دلبستگی مادری - جنینی و پس از زایمان مثل نوع زایمان، افسردگی و اضطراب پس از زایمان را نشان داد. بنابراین توصیه می شود مداخلاتی جهت ایجاد تجربه ای مثبت و خوشایند در دوران بارداری برای مادران و کاهش شیوع افسردگی و اضطراب پس از زایمان طراحی و اجرا شود.