مقایسه تطابق لبه ای و توپوگرافی سطحی Mineral Trioxide Aggregate سفید و خاکستری و سمان پرتلند سفید و خاکستری به عنوان مواد پرکننده انتهای ریشه ( مطالعه (Scanning Electron Microscope
چکیده
زمانیکه درمان غیرجراحی کانال ریشه به علت آناتومی پیچیده کانال و یا التهاب خارجی با شکست مواجه می شود و یا درمان مجدد کانال ریشه امکان پذیر نمی باشد، جراحی اندودنتیک ممکن است تنها راه درمان باشد. همچنین برای درمان حوادث حین درمان شامل پرفوراسیون، درمانهای جراحی ممکن است انجام شود. جراحی پری اپیکال شامل حذف بافتهای پاتولوژیک اطراف ریشه، آماده سازی حفره انتهای ریشه و قرار دادن یک ماده پر کننده می باشد. هدف: با توجه به اهمیت Marginal Adaptation در جراحی اندودنتیک ، هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه Marginal Adaptation چهار ماده Mineral trioxide aggregate سفید و خاکستری و Portland cement سفید و خاکستری،زمانیکه به عنوان مواد پرکننده انتهای ریشه به کار می روند، می باشد. همچنین در این مطالعه توپوگرافی سطحی مواد رتروفیل مورد بررسی قرار گرفت. روش کار و مواد: 40 دندان تک ریشه انسانی انتخاب شدند. بعد از ایجاد دسترسی مستقیم پاکسازی و شکل دهی کانال ریشه ها به روش Step-back انجام شد. کانالها بعد از آماده سازی با کن های کاغذی استریل خشک شدند و با گوتا پرکا و سیلر AH26 به روش تراکم طرفی سرد پر شدند. قطع انتهای ریشه با خارج کردن 3 میلیمتر از اپکس در یک زاویه 90 درجه با محور طولی ریشه توسط یک فرز فیشور الماسی در هندپیس با سرعت بالا و همراه با اسپری آب انجام شد. حفرات انتهای ریشه به عمق 3 میلیمتر توسط یک وسیله اولتراسونیک آماده سازی شد. در گروه 1 حفرات انتهای ریشه با gray Portland cement پر شدند، حفرات انتهای ریشه در گروههای 2 ، 3 و 4 بترتیب با ( white proroot MTA , gray proroot MTA , white portland cement) ، Proroot MTA پر شدند. بلافاصله ریشه ها در رطوبت 100 درصد و در دمای 37 درجه سانتیگراد بمدت 24 ساعت جهت اطمینان از ست شدن مواد رتروفیل قرار داده شدند. سپس نمونه ها با استفاده ازScaning Electron Microscope مورد ارزیابی قرار گرفتند. آنالیز آماری توسط آزمون ناپارامتری کروسکال والیس انجام شد. یافته ها: بررسی نتایج آزمون ناپارامتری kruskal-wallis H نشان داد که تفاوت میانگین gap در گروه GPC برابر 3/42 0/93 میکرومتر) با گروه GMTA برابر (0/25 0/33 میکرومتر) معنی دار می باشد.(p <0.001). تفاوت میانگین ابعاد کریستالها در گروه GPC با WPC برابر (p = 0.002) و گروه WMTA با WPC ( p<0.001) و گروه GMTA با WPC برابر با (p = 0.001) از لحاظ آماری معنی دار بود. نتیجه گیری: تطابق لبه ای در GMTA مشخصا بهتر از GPC بود. WPCابعاد کریستالی کوچکتری نسبت به سایر مواد داشت.