School of Advanced Medical Sciences
Permanent URI for this communityhttps://dspace.tbzmed.ac.ir/handle/123456789/17
This faculty is the second largest faculty for Advanced Medical Science in IRAN in terms of variety of disciplines and courses as well as availability of advanced technologies.
This faculty offers graduate courses in two disciplines for Master of Science and Ph.D programs. The Students enjoy educating in Medical Biotechnology, Medical Nanotechnology, Molecular Medical , Nuro Sciences, Medical Engineering, Tissue Engineering and Reproduce Medicine. We have an active gradual program with more than 120 students pursuing further education in diverse areas of Advanced Medical Sciences. We recognize the importance of inter-disciplinary research and advanced technologic developments which has had led to collaboration `with other research centers in the campus and other universities in Iran and all over the world.
Through the web-site you will find the information on the faculty, staff and students, degree and program courses, research and basic and clinical interests as well as current events.
Browse
9 results
Search Results
Item type: Item , مطالعه اتوفاژی در سلول های HepG2 بعد از تیمار با miR-34a و متیل آدنین بارگذاری شده با ذرات سلولز-لیزین و ترسیم نقشه بیوانفورماتیکی ژن های مرتبط(دانشگاه علوم پزشکی تبریز دانشکده علوم نوین پزشکی, 1403) راهدان, فرشته; جهانبان, رعنا; واقفی مقدم, سویل; بیوتکنولوژی پزشکی; علیزاده, عفت; صابری, علی حسینمقدمه: سرطان کبد یکی از خطرناکترین انواع سرطانها در حال حاضر به شمارمیرود و شامل دو نوع اولیه و ثانویه است. سرطان اولیه از بافت خود کبد شروع میشود، در شرایطی که سرطان ثانویه از اندام دیگری به کبد متاستاز داده است. هپاتوسلولار کارسینوما (HCC) به عنوان شایعترین نوع بیماری سرطان در بزرگسالان میشناسد و در حال حاضر، یکی از علل اصلی مرگ و میر در میان افراد است که به سیروز ناشی از از هپاتیت B یاC مبتلا هستند. درمانهای فعلی شامل جراحی و شیمی درمانی میشود، اما این روشها عوارض جانبی زیادی دارند و ممکن است نرخ بقا را کاهش دهند. بنابراین، محققان در حال تلاش برای یافتن درمانهای جایگزین با عوارض کمتر و کارایی بیشتر هستند. یکی از گزینه های نوید بخش در این راستا، استفاده از رویکرد درمان های ترکیبی از طریق انتقال با نانوحامل ها است. سلولز، یک ماده پلیمر طبیعی است، دارای خصوصیاتی است از جمله سازگاری زست، زیست تخریب پذیری و دسترسی آسان به آن، در سال های اخیر در زمینه دارورسانی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. علاوه بر این مطالعات زیادی گزارش داده اند که اتوفاژی به عنوان فرایند سلولی در مراحل پیشرفته HCC باعث مقاومت به درمان می شود. دو عامل درمانی مبتنی بر ژن و دارو به منظور درمان ترکیبی و تنظیم کننده فرایند اتوفاژی HCC در این مطالعه انتخاب شدند. miR-34a به عنوان مهار کننده تومور عمل می کند ، دیگر عامل درمانی 3MA به عنوان متابولیت کوچک ضد سرطان در حوزه تحقیقات توجه زیادی به خود جلب کرده است. هدف از این مطالعه، سنتز نانوذرات بر پایه مشتقات میکروکریستالین سلولز است که توانایی بارگذاری همزمان پلی پلکس حاوی miR-34a و 3MA را دارد و به طور همزمان با رویکرد درمان ترکیبی بر روی سلولهای سرطانی در شرایط آزمایشگاهی (In vitro) تأثیر میگذارد. روش کار: میکروکریستالین سلولزی اکسید شد و سلولز دی آلدئید سنتز شد. سلولز دی آلدئید سنتز شده در ترکیب با اولئیل آمین یک نانوذره مبتنی بر سلولز دوگانه دوست دارای گروه های عاملی آلدئیدی و آمینی را ساخته است. پلیمر پلی ال لیزین از طریق برقراری پیوند الکترواستاتیک با miR-34a ، پلی پلکس تشکیل می دهد. نانوذرات سلولزی دو گانه دوست از طریق خود تجمعی miR-34a و 3MA را به صورت همزمان بارگذاری می کند. خواص فیزیکوشیمیایی این نانوذره بارگذاری شده با عوامل درمانی ارزیابی شد. علاوه بر این تست های سلولی MTT ،جذب سلولی، آپوپتوز ، Cell cycle ، وسترن بلات و PCR time Real در جهت بررسی تاثیراین نانوذره حامل دارو و microRNA بر رده سلولی HepG2 انجام شد. یافته ها: در مطالعه حاضر، یک نانوحامل دیآلدئید سلولز اصلاحشده (MDAC) که به pH لیزوزومی پاسخ میدهد برای بارگذاری همزمان پلیپلکسهای hsa-miR-34a و 3MA و ارزیابی اثر ضد توموری آن در برابر سلولهای HCC طراحی شد. پلی پلکس های حاوی hsa-miR-34a و پلی L لیزین (PLL) با نسبت N/P بهینه 1:20 پتانسیل زتا 9.28+ را نشان دادند. این پلی کاتیون ها به طور قابل توجهی بار سطحی MA MDAC3 را برای انتقال بهینه غشای سلولی تعدیل کردند و به طور چشم گیری پایداری آن ها را افزایش دادند. نانوذرات PLL-miR34a/3MA MDAC بازده بارگذاری حدود 99.7 درصد برای miR-34a و 35 درصد برای 3MA داشتند. مطابق با وابستگی به pH، نانوذرات پلیپلکس PLL-miR34a/3MA MDAC در مهار بیان ژنهای اتوفاژی (05/0p<)، از تشکیل واکوئلهای اتوفاگوزومی جلوگیری می کنند و باعث کاهش میزان بقای سلولی، اثرات ضد مهاجرت (بیش از 100 درصد خراشیدگی) و انسداد خراش و (آپوپتوز زودرس + دیررس = 15/67 درصد) در سلول های HepG2 بسیار موثر عمل کردند. نتیجه: این اولین مطالعه ای است که 3MA و miR-34a بر روی نانوذرات سلولزی دو گانه دوست به صورت همزمان بارگذاری شده است. نانوحامل مبتنی بر مشتقات سلولزی، تاثیر ضد سرطانی عوامل درمانی بارگذاری شده نسبت به حالت آزاد افزایش داد. نانوحامل مبتنی بر سلولز ما ممکن است پتانسیل افزایش اثربخشی درمانی درمانهای ترکیبی را برای ترجمه بالینی آینده در HCC نشان دهد. کلمات کلیدی: هپاتوسلولار کارسینوما، نانوحامل مبتنی بر سلولز، 3MA، miR-34a، اتوفاژی، آپوپتوزItem type: Item , هدف قرار دادن سلول های سرطان کلورکتال با استفاده ازداروی سیلی بینین بارگذاری شده در نیوزوم های مغناطیسی(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین پزشکی, 1401) شفیعی سرائیلانی, گل چین; علیزاده, عفت; بیوتکنولوژی پزشکی; ضرغامی, نصرت اله; فتحی, مرضیهمقدمه: در دهههای اخیر، ظهور نانوذرات مختلف، انقلابی در انتقال دارو در درمان سلولهای سرطانی ایجاد کرده است. نیوزوم ها نوعی از نانوذرات هستند که در دارورسانی مورد استفاده قرار می گیرند. نیوزومها وزیکول های ساخته شده از سورفکتانت های غیر یونی هستند که در مقایسه با روش های دیگر دارو رسانی هدفمند مثل لیپوزوم ها، دارای مزیت های زیادی هستند که از آن جمله می توان به روش های تهیه آسان تر، هزینه تولید پائین تر، انعطاف پذیری ساختاری و سمیت پایین تر به دلیل طبیعت غیر یونی آنها اشاره کرد. اخیرا نانوذرات نیوزومی مغناطیسی1MNNPs کونژوگه با داروهای ضد سرطان مورد بررسی قرار گرفتهاند، که نتایج امیدوارکنندهای در مورد انتشار داروی پاسخدهنده به محرک در محل تومور هدف تحت تأثیر یک میدان مغناطیسی خارجی گزارش شده است. ترکیب نیوزوم و نانوذرات مغناطیسی آهن میتواند هم هدفمندی حامل و هم محافظت دارو را تضمین کند و به عنوان سیستمی نوین برای تحویل دارو به کار گرفته شود. مواد و روش کار: در ابتدا برای سنتز FeNP ها) نانوذرات آهن( از روش هم رسوبی استفاده شد. سپس MNNP ها )نانونیوزوم های مغناطیسی( به روش آبدهی لایه نازک فیلم 2( TFH ( سنتز گردید. اندازه، بار سطحی و مورفولوژی نیوزومها توسط 3DLS و 4 TEM تعیین شد. برای ارزیابی خاصیت ابرپارامغناطیسی نانوذرات از مغناطیسسنج نمونه ارتعاشی )5VSM( استفاده شد. ساختار شیمیایی نانوذرات توسط 6IR-FT ارزیابی شد. بقای سلولی توسط 7MTT در 24 ، 48 ، 72 ساعت بررسی شد. برای بررسی آپوپتوز سلولی و همچنین میزان آپتیک سلولی، سلول های تیمار شده طی 48 ساعت توسط فلوسیتومتری Annexin V/PI نشاندار شده با FITC بررسی شدند. یافته ها: بر اساس نتایج بهدستآمده، سیلیبینین بارگذاریشده در MNNPs دارای اثرات سمیت سلولی قوی وابسته به دوز و زمان بر روی سلول سرطانی است، زیرا آپوپتوز رده سلولی HT-29 به طور چشمگیری القا میشود. نرخ آپتیک نیوزوم ها، توسط رده سلولی HT-29 بیشتر از گروه شاهد بود. بارگذاری دارو در نیوزوم کارایی بالایی را نشان داد و رهایش دراو پتانسیل بالایی در pH اسیدی در سلولهای سرطانی در مقایسه با شرایط خنثی نشان داد. توزیع تعداد ذرات، بار سطحی و ساختار شیمیایی نیوزوم ها برای فرار از سیستم ایمنی مناسب بود و تأیید کرد که داروی سیلی بینین در نیوزوم ها بارگذاری شده است. به طور خلاصه، نیوزوم های مغناطیسی به عنوان نانوحامل، کاندیدای عالی برای درمان سلول های سرطانی، به ویژه سرطان کولورکتال هستند. نتیجه گیری: به طور خلاصه، یافته های ما در پژوهش حاضر فرمولاسیونی بهینه و نیمه هدفمند از نانوذره نیوزوم مغناطیسی دارای سیلی بینین را پیشنهاد می کند که ضمن تایید ویژگیهای فیزیکوشیمیایی مناسب آن، دارای انکپسولاسیون بالا، رهایش کنترل شده دارو در شرایط سلول سرطانی و نرمال و افزایش سمیت دارو در حالت انکپسوله شده در مقایسه با حالت آزاد است.Item type: Item , بررسی تاثیر وارنیکیلین بر اختلالات شناختی، التهاب، آپوپتوز، فاکتورهای نوروتروفیک و دینامیک سیناپسی در مدل ایسکمی فتوترومبوتوز در ناحیه میانی قشر پره فرونتال موش های BALB/c(دانشکده علوم نوین پزشکی, 1401) سیدآقامیری, فاطمه سادات; شانه بندی, داریوش; علوم اعصاب; فرهودی, مهدی; صدیق اعتقاد, سعید; ابراهیمی کلان, عباسمقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثر وابسته به دوز وارنیکلین به عنوان آگونیست گیرنده های نیکوتینی استیل کولینی و یک عامل محافظت کننده سیستم عصبی بر اختلالات شناختی، التهاب، آپوپتوز و دینامیک سیناپسی در مدل ایسکمی فتوترومبوز در ناحیه میانی قشر پره فرونتال موش های نر BALB/c صورت گرفت. مواد و روش¬ها: 72 سر موش نر بالغ نژاد BALB/c به گروه های کنترل، شم و دریافت کننده ایسکمی فوتوترومبوز در ناحیه mPFC تقسیم شدند. گروه های کنترل و شم نرمال سالین را به مدت 14 روز دریافت کردند. همچنین گروه های ایسکمیک نرمال سالین با دوز ml/kg2 یا وارنیکلین با دوزهای mg/kg 3 و 1، 1/0 را به مدت 14 روز به صورت خوراکی از طریق گاواژ دریافت کردند. رفتارهای شبه اضطرابی حیوانات از طریق تست های میدان باز و ماز مرتفع بعلاوه ای شکل بررسی شد. تست های ماز آبی موریس و شناسایی شی جدید برای بررسی حافظه فضایی و اپی زودیک در حیوانات استفاده شدند. سطوح فاکتورهای التهابی (IL-1β, TNF-α)، فاکتورهای آپوپتوتیک (Bax, caspase3, BCL-2) و پروتئین های سیناپسی (SYP, PSD-95, GAP- 43) توسط روش وسترن بلات اندازه گیری شدند. سطح فاکتور نوروتروفیک BDNF توسط روش الایزا بررسی شد. همچنین از روش رنگ آمیزی H&E برای ارزیابی آسیب بافتی استفاده شد. نتایج: بر طبق نتایج ما وارنیکلین mg/kg) 3) در موشهای دچارایسکمی در ناحیه mPFC، سطوح IL-1β، TNF-α، Bax و caspase3 را کاهش داد. همچنین، سطوح BCL-2، BDNF، SYP، PSD-95 و GAP-43 را افزایش داد و اختلال حافظه و رفتارهای شبه اضطرابی را بهبود بخشید. نتیجه¬گیری: یافته¬های این تحقیق نشان داد که وارنیکلینmg/kg) 3) احتمالا از طریق کاهش فاکتورهای التهابی و آپوپتوزی و همچنین بهبود دینامیک سیناپسی و افزایش فاکتور نوروتروفیک نقش حفاظتی در برابر اختلالات شناختی ناشی از ایسکمی ناحیه mPFC دارد.Item type: Item , طراحی سیستم نانوحامل دندریمری حاوی دوکسوروبیسین جهت دارورسانی هدفمند سلول های عمقی مدل اسفروئید سرطان پستان(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین پزشکی, 1401) شاه پوری, محمد; علیزاده, عفت; همیشه کار, حامد; بیوتکنولوژی پزشکی; جهانبان اسفهلان, رعناابتدا با پگیلاسیون نانوذره به منظور کاهش سمیت و پایداری، پلي مر mPEG-amine را به وسيله ي واكنش آمیدی (EDC/NHS chemistery) به آزولينكرAZO-COOH حساس به هایپوکسی متصل کردیم. mPEG-Azo-COOH به کنژوگه های دندریمر سنتز شده بوسيله واكنش آميدي به عنوان پوسته متصل کرده و کوپلیمر سنتز شده را ( mPEG-Azo-PAMAM) را با داروی دوکسوربیسین لود کردیم. اندازه و شکل نانوذرات با میکروسکوپ SEM،DLS ، پتانسیل زتا و تست هایH-NMR ،FTIR صورت گرفت. جهت بررسی عملکرد نانوپارتیکل ها درin vitro از رده سلولي سرطان پستانMB-231 MDA- استفاده شد. دراين رده عملكرد رليز دارو براي نانوذرات در شرايط فيزيولوژيك و هايپوكسي به کمک انکوباتور هایپوکسیک در مدل کشت مونولایر و سه بعدی مورد بررسی قرار گرفت. میزان عملکرد دارو با استفاده از MTT Assay و با اندازه گیری میزان بیان ژن های HIF-1α, bcl2 ,Notch1, Bax, caspase3, mTOR با روش ریل تایم PCR صورت پذیرفت. یافته ها نتایج حاصل از یافته های MTT نشان می دهد که تفاوت معنا داری بین PAMAMG5 پگیله شده با لینکر حساس به هایپوکسی آزوبنزن و PAMAMG5 فاقد mPEG از لحاظ زیست سازگاری و ریلیز دارو در شرایط هایپوکسیک وجود دارد و همچنین اثر دوکسوربیسین لود شده با نانوذره بیشتر از دوکسوربیسین به صورت آزاد است. نتایج حاصل از رنگ آمیزی های سلولی نیز نشان می دهد نفوذ دارو و آپوپتوز سلولی در هسته توموری اسفروئید های کشت داده شده بیشتر از دارو به صورت آزاد است. همچنین نتایج ریل تایم پی سی آر نشان می دهد هر دو گروه نانوذره نانوفرموله شده با داروی دوکسوربیسین و داروی دوکسوربیسین به صورت آزاد بیان ژن های HIF-1α, bcl2 Notch1 ,Bax ,caspase3, mTOR , در رده سلولی MDA-MB-231 تحت تاثیر قرار می گیرند و این نسبت بیان ژن ها در گروه های تیمار شده با نانوذره اصلی بیشتر است. نتیجه گیری نتایج حاصل نشان می دهند که انتقال فعال و هدفمند داروی دوکسوربیسین لود شده با نانوذره تولیدی با هدف كاهش توكسيستي با استفاده از (mPEG) و افزايش عملكردی اختصاصی نانوذره با استفاده از لینکر حساس به هایپوکسی(Azobenzene) بیشترین کارایی جهت درمان سلول های سرطانی پستان MDA-MB-231 از خود نشان می دهد.Item type: Item , بررسی اثر فوتوترمال¬تراپی با نانوذرات طلا بر القا اتوفاژی در سلول¬های سرطانی رده SH-SY5Y نروبلاستومای انسانی(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین پزشکی, 1397) غفارخانی, مریم; رهبر قاضی, رضا; اکبرزاده, ابوالفضل; نانوتکنولوژی; بانی, فرهاد; ضارب کهن, امیرمقدمه: در این مطالعه بعد از سنتز و اصلاح سطحی نانوذرات میله¬ای طلا، به بررسی اثر دماهای القائی ایجاد شده در اثر تابش شدت¬های مختلف لیزر،که پیامدهای سلولی ازجمله آپوپتوز، نکروز و اتوفاژی را به همراه دارد،پرداخته شده است و با این پژوهش به این نظریه دست یافتیم که: دماهای القائی ناشی از پدیده¬ی فوتوترمال، ممکن است درصد فعال شدن پدیده¬ی اتوفاژی را تحت تاثیر قرار دهند. روش کار: ابتدا نانوذرات میله¬ای طلا به روش Seedless سنتز شده سپس نانوذرات حاصل به منظور افزایش زیست سازگاری، توسط آلبومین سرم گاوی (BSA) مورد اصلاح سطحی قرارگرفتند. بعد از اینکه سلول¬ها توسط نانوذرات مذکور تیمار شدند، برای رسیدن به دماهای 42، 45 و 48درجه سانتیگراد در معرض تابش توان¬های مختلف لیزر قرار گرفته و در نهایت میزان سطح اتوفاژی، آپوپتوز و نکروز فعال شده در هر دما به وسیله ی تکنیک فلوسایتومتری به شکل کمی و توسط میکروسکوپ فلورسنت به صورت کیفی مورد بررسی قرارگرفت. یافته¬ها : يافته¬هاي ما نشان داد که میزان اتوفاژی در سلولهای نروبلاستومای انسانی در پاسخ به استرس حرارتی ناشی از فوتوترمال تراپی با استفاده از نانوذرات طلا به شکل وابسته به دما افزایش می یابد. همچنین رفتار مرگ سلولی نکروتیک و آپوپتوتیک نیز وابسته به دما بوده و به شکل عکس یکدیگر رفتار می کنند، بطوریکه در دماهای بالاتر بیشتر مرگ سلولی به شکل نکروتیک و در دماهای ملایم تر از طریق آپوپتوز رخ می دهد. نتیجه¬گیری: نتايج اين پژوهش نشان داد که در استراتژهای درمانی آینده فوتوترمال تراپی با استفاده از نانوذرات باید میزان دمای اعمال شده به سلول توسط نانوذرات مختلف و همچنین شدتهای مختلف به گونه ای تنظیم و طراحی شوند که به شکل ناخواسته رشد سلولهای سرطانی را تحریک نکند. نتایج این مطالعه بر این موضوع تاکید دارند که میزان اتوفاژی به دلیل توانایی اعمال رشد بیشتر تومورهای سرطانی بسیار مهم بوده و باید در پروتوکل های درمانی آینده در نظر گرفته شود.Item type: Item , بررسی تاثیر تمرین بدنی و شناختی بر شاخص های مولکولی و رفتاری یادگیری در مدل ایسکمی هیپوکمپ ناشی از اندوتلین- 1 در رت¬های نر(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین, 1399) فرخی سی سخت, فاطمه; صدیق اعتقاد, سعید; ابراهیمی کلان, عباس; علوم اعصاب; فرهودی, مهدی; محدث, گیسومقدمه: این مطالعه با هدف بررسی اثر تمرینات بدنی و شناختی به عنوان عوامل محافظت کننده سیستم عصبی بر اختلال شناختی و فاکتورهای التهابی و شاخص¬های آپوپتوزی در مدل ایسکمی هیپوکمپ در رت¬های نر صورت گرفت. مواد و روش¬ها: 75 سر رت نر بالغ نژاد ویستار به دو گروه حاد و مزمن تقسیم شدند. القاء ایسکمی توسط تزریق دو طرفه اندوتلین-1 به داخل هیپوکمپ حیوانات صورت گرفت. حیوانات در گروه حاد به سه زیرگروه 5 تایی تقسیم شدند: کنترل، شم و ایسکمی. در 24 ساعت بعد از جراحی، تعیین سطوح پروتئین¬های التهابی و آپوپتوزی با وسترن بلات صورت گرفت. حیوانات در گروه مزمن به شش زیرگروه 10 تایی تقسیم شدند: کنترل ، شم، ایسکمی ساکن، ایسکمی+ تمرین بدنی، ایسکمی+ تمرین شناختی و ایسکمی+ تمرین بدنی+ تمرین شناختی. گروه¬های تمرین بدنی، تمرین شناختی و توام به مدت چهار هفته به ترتیب در معرض چرخ دوار، پروتکل تغییر یافته تست بارنز و هر دو قرار گرفتند. بعد از اتمام مداخلات، حافظه فضایی و حافظه اپیزودیک به ترتیب با تست¬های ماز آبی موریس و تشخیص جسم جدید ارزیابی شدند. میزان بیان پروتئین¬های التهابی NF-κB، TNF-α، TNFR1 و آپوپتوزی Cytochrome C، Bax، Bcl-2، cleaved caspase-3 در بافت هیپوکمپ توسط وسترن بلات مورد بررسی قرار گرفتند. یافته¬ها: نتایج ما نشان داد که اندوتلین-1 بطور معنی¬داری یادگیری و حافظه را در هر دو آزمون حافظه فضایی و حافظه اپیزودیک مختل کرد. همچنین میزان بیان پروتئین¬های التهابی و آپوپتوزی را افزایش داد. تمرینات بدنی، شناختی و توام توانستند عملکرد رت¬ها را در هر دو آزمون بهبود بخشند و سطوح پروتئینی فاکتورهای التهابی و آپوپتوزی را در هیپوکمپ رت¬های ایسکمی کاهش دهند. نتیجه¬گیری: یافته¬های این تحقیق نشان داد که فعالیت¬های بدنی و شناختی احتمالا از طریق کاهش فاکتورهای التهابی و آپوپتوزی، نقش حفاظتی در برابر اختلال حافظه ناشی از ایسکمی دارند.Item type: Item , مطالعه نقش استرس اکسیداتیو القائی و آنتی اکسیدان ها در بقا و تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی با منشاء مغز استخوان در شرایط آزمایشگاهی و مدل ایسکمی قلب(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین پزشکی, 1399) برزگری, ابوالفضل; استاد رحیمی, علیرضا; پاون, گراسیلا; بیوتکنولوژی پزشکی; نوری, محمد; امیدی, یداللهبیماری های ایسکمیک قلبی عامل اصلی مرگ و میر در جهان می باشد و سلول درمانی بعنوان یک روش موثر برای ترمیم بافت ایسکمیک پیشنهاد شده است. اگرچه عدم زنده مانی سلول های تزریق شده به خاطر استرس اکسیداتیو یک مشکل اساسی در این روش درمانی می باشد. پیش تیمار سلول های بنیادی با آنتی اکسیدان ها ممکن است آنها را نسبت به شرایط استرس اکسیداتیو مقاوم سازد. بنابراین در این پژوهش، پیش تیمار سلول های بنیادی با آنتی اکسیدان ها به منظور افزایش زنده مانی و افزایش راندمان سلول درمانی انجام شد. مواد و روش ها: سلول های بنیادی مزانشیمی تحت شرایط هایپوکسی ایجاد شده به وسیله انتی مایسین A (AMA) با آنتی اکسیدان های ان استیل سیستئین (NAC) و mito-TEMPO تیمار شده و مورد مطالعات سلولی و مولکولی قرار گرفتند. بعلاوه مطالعات مقایسه ای دقیق تر بین آنتی اکسیدان داخل سلولی و خارج سلولی با انتقال وکتور حاوی ژن NRF2 (وکتورpNLF1-NRF2 ) به سلول های بنیادی انجام شد. همچنین تکثیر و زنده مانی آنها در شرایط آزمایشگاهی و نیز پس از انتقال آنها به مدل حیوانی ایسکمی قلب مورد مطالعه قرار گرفت . یافته ها : نتایج رنگ امیزی با پروب DCFH نشان داد NAC و mito-TEMPO رادیکال های آزاد و استرس اکسیداتیو ناشی از تیمار AMA را کاهش می دهند. همچنین تست Annexin V ، رنگ امیزی/Phalocidin DAPI و DNA Laddering نشان دادند که NAC و mito-TEMPO می تواند ژنوتوکسیسیتی آنتی مایسین A را خنثی کرده و سلول ها را در برابر آپوپتوز و آسیب های DNA محافظت کنند. اندازه گیری اختلاف پتانسیل غشای میتوکندری (ΔΨm) نشان داد که علارغم کنترل استرس اکسیداتیو توسط تیمار آنتی اکسیدانی، متابولیسم انرژی سلول ها همچنان دچار اختلال شده است. سلول های مهندسی شده با ژن Nrf2، در شرایط هایپوکسی نسبت به سلول های غیرتراریخته، افزایش معنی داری در بیان ژن NRF2 و سایر ژن های آنتی اکسیدان پایین دست داشتند (P<0.01). با وجود ان، ژن های پرواپوپتوز نیز در این سلول ها بیان معنی داری از خود نشان دادند(P<0.01). با تزریق سلول های مهندسی شده و پیش تیمار به محل ایسکمی قلب خرگوش نتایج موفقی حاصل نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد آنتی اکسیدان ها می توانند استرس اکسیداتیو ناشی از هیپوکسی و نیز آپوپتوز سلولی را کاهش دهند با وجود ان تکثیر سلول ها و احتمالا عملکرد بیولوژیکی آنها بعلت تغییر متابولیسم انرژی و عدم توانایی پاسخ به شرایط هایپوکسی دچار اختلال می شوند. همچنین نتایج ازمایشات حیوانی نشان داد افزایش بیان Nrf2 در بافت ایسکمی ایجاد نمی شود و احتمالا رادیکال های آزاد در چنین شرایطی بعنوان محرک پاسخ به شرایط هایپوکسی عمل می کنند.Item type: Item , بررسی مولکولی تاثیر پروبیوتیک ساکارومایسس سرویسیا، به عنوان یک عامل بیوتکنولوژیک، بر رشد، متاستاز و آپوپتوز در رده سلول سرطان کولورکتال(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین پزشکی, 1398) شامخی, سارا; دكتر استاد رحیمی, علیرضا; دکتر محمدی, سید ابوالقاسم; بیوتکنولوژی پزشکی; دكترضرغامی, نصرتاله; دكتر عبدالعلیزاده, جلالمقدمه: سرطان کولورکتال (CRC) سومین سرطان رایج در جهان است. با توجه به نقش میکروبیوتای روده در پیشرفت آن و عوارض جانبی درمان های متداول، استفاده از روشهای جایگزین و درمان های مکمل با پروبیوتیک ها ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، بررسی مولکولی تاثیر پروبیوتیک ساکارومایسس سرویسیا بر رشد، متاستاز و آپوپتوز در رده سلول سرطان کولورکتال (SW480) می باشد. روش ها: سمیت سلولی مخمرکشته شده با حرارت (HKY) و 5- فلورواوراسیل (5-FU) به عنوان داروی کنترل مثبت، با استفاده از روش MTT بر روی SW480اندازهگيري شد. بعد از رنگ آمیزی DAPI و ارزیابی مورفولوژیک آپوپتوز، پتانسیل مهاجرت سلولها با تست خراش بررسی شد. میزان بیان mRNA و پروتئین های درگیر در مسیر Akt / NF-kB و آبشار آپوپتوز با روش Real-time PCR و وسترن بلاتینگ انجام شد. دادهها با استفاده از نرم افزار GraphPad Prism V6.0 آنالیز شدند. يافته ها: HKY اثرات مهار رشد و القای آپوپتوز داشت و مهاجرت سلول هاي SW480 را مهار کرد. HKY باعث کاهش بیان p-Akt1، Rel A، Bcl-XL، پروکاسپاز 3 و 9 و و افزایش بیان BAX و فرم شکسته پروکاسپاز 3 و 9 شد. بیان PTEN کاهش یافته اما بیان پروتئین Akt تحت تاثیر قرار نگرفته بود. قابل توجه است که HKY اثر بهتری بر روی بیان BAX در مقایسه با 5-FU داشت. نتیجه گیری: فرم کشته شده مخمر مورد مطالعه، قادر به تنظیم مسیر Akt / NF-kB و القای آپوپتوز در رده سلولی سرطان کولورکتال میباشدItem type: Item , بررسی سطح بیان و الگوی متیلاسیون در پروموتر ژن پروتئین سورویوین در سلول های تک هسته ای خون محیطی و ارتباط سطح پلاسمایی آن با فعالیت بیماری در مبتلایان به بیماری بهجت(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده علوم نوین پزشکی, 1398) پهلوان, یاسمین; صمدی, ناصر; پزشکی مولکولی; انصارین, خلیل; خبازی, علیرضا: بیماری بهجت، یک واسکولیت سیستمیک مزمن عودکننده با اتیولوژی ناشناخته است.اختلال در مکانیسم های تنظیم کننده خودایمنی و خودالتهابی در پاتوژنز بیماری بهجت دخالت دارد. سورویوین به عنوان یک پروتئین چند عملکردی، متعلق به خانواده پروتئینهای مهارکننده آپوپتوز، که توسط ژن BIRC5 کد می شود، در تکثیر، هومئوستاز و تمایز سلول ها بویژه لنفوسیت های اجرایی و خاطره نقش ضروری ایفا می کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان بیان mRNA ژن BIRC5، الگوی متیلاسیون پروموتر این ژن، سطح سورویوین و فسفوسورویوین در سلول های تک هسته ای خون محیطی و سطح پلاسمایی آن در بیماران بهجت و ارتباط آن با فعالیت بیماری می باشد. روش کار: در این مطالعه، 45 بیمار بهجت و 45 فرد کنترل سالم وارد مطالعه شدند. سطح بیان سورویوین بوسیله Real-time- PCR اندازه گیری شد. وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن BIRC5 با استفاده از روش PCR مختص متیلاسیون، سطح سورویوین پلاسما در بیماران بهجت با استفاده از تکنیک الیزا و بیان سورویوین و فسفوسورویوین در سلول های تک هسته ای خون محیطی و پلاسمای بیماران بهجت با تکنیک وسترن بلات مورد مطالعه قرار گرفت. P-value < .05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. نتایج: سطح بیان ژن BIRC 5 در سلول های تک هسته ای خون محیطی بیماران بهجت در مقایسه با گروه کنترل از نظر آماری افزایش معنی داری نشان داد (001/0p= ) آنالیز وسترن بلات نشان دهنده افزایش بیان سورویوین فسفریله در سلول های تک هسته ای خون محیطی بیماران بهجت در مقایسه با گروه کنترل بود. سطح بیان BIRC5 در بیماران بهجت فعال در مقایسه با افرادی که بیماری غیرفعال داشتند، تفاوت معنی داری نداشت (31/0p= ) میزان متیلاسیون ژن BIRC5 در بیماران بهجت و گروه کنترل سالم از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت (33/0p=) . تفاوت معنی داری بین سطح پلاسمایی سورویوین در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نشد( 15/0p= ) بیان سورویوین فسفریله در پلاسمای بیماران بهجت کاهش یافته بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود(50/0p=) بین سطح سورویوین و علایم بالینی از قبیل آرتریت، درگیری پوستی و سیستم عصبی مرکزی در این بیماران، ارتباطی وجود نداشت. نتیجه گیری: پاتوژنز بیماری بهحت با مکانیسم های آپوپتوتیک مرتبط است. بیان سورویوین در بیماران بهجت، نمی تواند به عنوان مارکر تشخیصی و یا فعالیت بیماری برای بیماری بهجت مطرح باشد.