Browsing by Issue Date, starting with "1400"
Now showing 1 - 20 of 969
- Results Per Page
- Sort Options
Item type: Item , بررسی توزیع تنش در استخوان اطراف ایمپلنت منفرد متخلخل تنتلومی در شرایط بارگذاری فوری و تاخیری در فک بالا به روش آنالیز اجزای محدود(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده دندانپزشکی, 1399/12/24) مدینه زاد, سید محمدامین; تقی زاده, مهسا; پروتز دندان; صالح صابر, فریباشیوه توزیع تنش متناسب در استخوان اطراف ایمپلنت و عدم پیدایش میکرومومنت بیش از بازه 50 تا 150 میکرون یکی از عوامل تاثیر گذار در موفقیت درمان ایمپلنت تحت بارگذاری فوری و تاخیری می باشد. هدف از این مطالعه بررسی توزیع تنش در استخوان اطراف ایمپلنت منفرد متخلخل تنتلومی در شرایط بارگذاری فوری و تاخیری در فک بالا به روش آنالیز اجزای مجدود می باشد. در این مطالعه شبیه سازی پروتکل بارگذاری فوری و تاخیری بر روی مدل کنترل(ایمپلنت توپر تیتانیومی) ومدل مطالعه (ایمپلنت متخلخل تنتلومی) به طول 5/11 و قطر7/4 میلیمتر زیمر ایندیانا در استخوان اسفنجی و متراکم ناحیه کانین فک بالا انجام و به تفاوت ها از لحاظ توزیع استرس و بررسی میزان حرکت در بعد عمودی (میکرومومنت) تحت نیروی 100 نیوتونی عمود بر سینگلوم سوپراستراکچر، در بارگذاری فوری و تاخیری به روش آنالیز اجزای محدود پرداخته شد. نتایج بدست آمده از آنالیز اجزای محدود نیروها، نشان دهنده تنش یکنواخت تر در استخوان اسفنجی اطراف ایمپلنت متخلخل تنتلومی در هر دو حالت بارگذاری فوری و تاخیری بود. تحت بارگذاری تاخیری بیشترین میزان تنش در استخوان متراکم اطراف ایمپلنت تیتانیومی و تنتلومی مساوی و برابر 8/0 مگاپاسکال بود. تحت بارگذاری فوری، بیشترین میزان تنش در استخوان اسفنجی مدل تنتلومی 2/2 مگاپاسکال و ایمپلنت تیتانیومی 8/11 مگاپاسکال بود. ایمپلنت متخلخل تنتلومی توزیع یکنواخت تری در شرایط بارگذاری فوری و تاخیری در استخوان اسفنجی و متراکم نسبت به ایمپلنت تیتانیومی نشان داد. میزان حرکت در ایمپلنت توپر تیتانیومی و متخلخل تنتلومی تحت بارگذاری تاخیری به ترتیب 25 و 30 میکرومتر بوده و بیشترین حرکت عمودی در استخوان مجاور ایمپلنت ها بود. تحت بارگذاری فوری میزان حرکت عمودی ایمپلنت تیتانیوم 40 میکرون و ایمپلنت تنتلومی 37.5 میکرومتر بود. با وجود میکرومومنت عمودی در تمامی مدل ها، این میزان کمتر از 150 میکرون(آستانه شکست ایمپلنت ) بود که نشان دهنده ی امن بودن این شرایط از نظر آزمایشگاهی از لحاظ حرکت میکرونی ایمپلنت ها و عدم ایجاد انکپسولیشن و شکست ایمپلنت تحت بارگذاری فوری می باشد.Item type: Item , مقایسه غلظت فلوراید بزاق در کودکان 6 تا 12 ساله پس از وارنیش تراپی در مدارس و وارنیش تراپی حرفه ای در کلینیک(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده دندانپزشکی, 1399/12/25) الهقلی پور ملکی, هاجر; شایانفر, علی; علی پور, اسماعیل; دندانپزشکی کودکان; سهرابی, آذینمقدمه: پوسیدگی دندانی به عنوان یکی از شایع ترین بیماری های دوران کودکی تلقی می شود که تدارک خدمات دندانپزشکی جهت درمان آن نیازمند صرف هزینه های بسیاربالا می باشد فلوراید تراپی در مدارس به عنوان روش کم هزینه تر برای پیشگیری از بروز پوسیدگی در دوران کودکی توصیه شده است از آن جایی که نقش وارنیش فلوراید در پیشگیری از پوسیدگی امری اثبات شده است پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه وارنیش تراپی در مدارس و وارنیش تراپی حرفه ای (توسط دندانپزشک ) می پردازد تدارک مطالعاتی که مستقیما بروز و پیشرفت پوسیدگی را به دنبال فلوراید تراپی می سنجند نیاز مند زمان طولانی و یا دسترسی به اطلاعات کامل مربوط به بیماران(در مطالعات گذشته نگر )است لذا با توجه به اثبات ارتباط تأثیر پذیری فلوراید موضعی با میزان ماندگاری در بزاق ، بررسی غلظت فلوراید در بزاق به عنوان جایگزین برای چنین مطالعاتی پیشنهاد می شود هدف : هدف از انجام مطالعه حاضر مقایسه غلظت فلوراید بزاق در کودکان 6 تا 12 ساله پس از وارنیش تراپی در مدارس و وارنیش تراپی حرفه ای در کلینیک دندانپزشکی می باشد مواد و روش ها: در مطالعه حاضر در دو گروه وارنیش تراپی در کیلنیک(n=111 ) و وارنیش تراپی در مدارس ((n=109 نمونه های بزاق قبل از وارنیش تراپی و 30 دقیقه بعد ازآن از دانش آموزان و بیماران بخش اطفال دانشکده دندانپزشکی به ترتیب پس از وارنیش تراپی مدارس و وارنیش تراپی حرفه ای توسط متخصص دندانپزشکی کوکان اخذ شد و میزان غلظت فلوراید آنان با روش الکترود انتخابی یون فلوراید اندازه گیری شد. برای آنالیز آماری داده ها از آنالیز کوواریانس ANCOVA با سطح معنی داری کمتر از 0.05 استفاده شد. یافته ها : در هر دو گروه مورد مطالعه، غلظت فلوراید بزاق 30 دقیقه بعد از درمان، بطور قابل توجه بیشتر از حالت پایه بود. در مقایسه میان غلظت فلوراید 30 دقیقه بعد از مداخله در دوگروه، میزان آن در گروه کلنیک بیشتر از گروه مدرسه بود، ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: وارنیش فلوراید تراپی در مدارس، می تواند به اندازه وارنیش تراپی حرفه ای در بالا نگه داشتن غلظت فلوراید بزاق موثر باشد. و بنابراین می تواند در پیشگیری از پوسیدگی موثر عمل کند.Item type: Item , ارزیابی کیفیت مراقبت از بیماران ترومایی در بیمارستان شهدا شهر تبریز- 1398-1399(دانشگاه علوم پزشکی تبریز،دانشکده مدیریت واطلاع رسانی پزشکی, 1399/12/25) زنجانلو, عاطفه; عظیمزاده, سولماز; مدیریت; قلیپور, کمالچکیده: مقدمه و هدف: امروز تروما از در مباحث مهمی است که مورد توجه جدی قرار دارد چرا که چهارمین علت مرگ در دنیا و اولین علت مرگ در چهار دههی اول عمر محسوب میشود. توجه به مفهوم کیفیت بخصوص در بخش سلامت و خدمات ارائه شده در بخش سلامت مهم است و کیفیت را در حالت کلی دستیابی به سطح بالایی از برتری و مطلوبیت میباشد. هدف از مطالعهی حاضر ارزیابی کیفیت مراقبت از بیماران ترومایی در بیمارستان شهدای شهر تبریز است. روش پژوهش: مطالعهی حاضر یک مطالعهی مقطعی-توصیفی میباشد که بر روی بیماران ترومایی در سال 1399 انجام شده است. محیط پژوهش بیمارستان شهدای تبریز با حجم نمونه 170 میباشد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه 4 قسمتی که شامل سوالهایی در مورد کیفیت خدمت، کیفیت فنی، کیفیت مشتری و مشخصات فردی استفاده شده است. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. یافتهها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی برای ارزیابی کیفیت خدمت، فنی و مشتری برای بیماران ترومایی بیمارستان شهدای تبریز با ابعاد بین 170 بیمار به روش مصاحبه و پر نمودن پرسشنامهها به عمل آمده است. یافتههای حاصل از طریق تحلیل دادهها در نرمافزار spss-21 صورت گرفته است تا در مورد نتایج حاصل بتوان بحث نمود. بر اساس نتایج مطالعه 54.1 درصد از شرکت کنندگان را زنان تشکیل میدادند و گروه سنی 41-60 سال با 36.5 درصد بیشترین سهم از مشارکت کنندگان را به خود اختصاص دادند. همچنین نمره میانگین کیفیت خدمت 7.91، که نسبت به نمره ملاک 9 امتیاز متوسطی است. نمره میانگین کیفیت فنی 0.60 میباشد که که میزان رعایت دستورالعملهای مراقبتی در بیماران ترومایی است که نشانگر میزان متوسط رعایت دستورالعملهای مراقبتی در بیمارستان شهدای تبریز میباشد. نمره میانگین کیفیت مشتری 80.7 به دست آمده است، نتایج مطالعه نشان داد که تمامی افراد شرکت کننده در این پژوهش به این موضوع اعتقاد و باور دارند که پیش از هر چیزی خود آن ها مسئول بیماری خود هستند. نمره کل کیفیت خدمات مراقبتی 70.65 محاسبه شده است. نتیجهگیری: شکاف قابل توجهی بین انتظارات دریافت کنندگان خدمات و عملکرد واقعی سیستم وجود دارد. تشکیل انجمنهای حمایتی از بیماران ترومایی جهت پشتیبانی بیماران توسط سایر بیمارانی که شرایط مشابه دارند، تهیه محتوای آموزشی، پیگیری مراجعه بیماران به متخصص تغذیه میتوانند در از بین بردن این شکاف و افزایش کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران ترومایی موثر باشد.Item type: Item , بررسی خواص آنتی میکروبیال و استحکام خمشی رزین آکریلی سلف کیور مورد استفاده در دستگاه های متحرک ارتودنسی حاوی نانوذرات ZnO و TiO2 کپسوله شده در داخل زئولیت(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده دندانپزشکی, 1399/12/26) اسمعیل زاده, مهدیه; محمدی, امیر; ارتودنسی; کچوئی, مژگانزمینه: رزین های آکریلی پلی متیل متاکریلات (PMMA) خود سخت شونده به شکل گسترده ای در ساخت دستگاه های متحرک ارتودنسی به کار گرفته میشوند.ساختار این پلیمرآکریلی خود سخت شونده نسبت به انواع گرما سخت آن متخلخل تر بوده و محلی مناسب برای کلونیزاسیون پلاک میکروبی فراهم می آورد. به دلیل فعالیت های متابولیکی برخی از این میکروارگانیسم ها بوی نامساعدی از سطح بیس پلیت های ارتودنسی متصاعد میشود که میتواند در همکاری بیماران اختلال ایجاد کند. هدف: هدف از این مطالعه سنتز و افزودن نانوذرات اکسید روی و اکسید تیتانیوم ساپورت شده داخل شبکه زئولیت 4A به ترکیب این پلیمر آکریلی و بررسی خواص ضد باکتریایی و استحکام خمشی آن میباشد. روش کار: نانوذرات مورد نظر پس از سنتز با درصدهای وزنی 2 و 4 به پودر رزین آکریلی پلی متیل متاکریلات خود سخت شونده SR Triplex® Cold اضافه شد. آنالیز های پراش پرتو ایکس، ميكروسكوپ الكتروني روبشي گسيل ميدانی، توزيع انرژی پرتوی ايکس و پراکندگی نور دینامیکی ازنمونه های آکریل نوترکیب تهیه شد. خواص ضد میکروبی با استفاده از تکنیک تماس مستقیم (Direct contact) بر روی سه سوش باکتریایی استرپتوکوکوس موتانس، کلبسیلا پنومونیه و اشرشیا کلی بررسی شد. استحکام خمشی نمونه ها با استفاده از تست three-point bending انجام گردید. برای ارزیابی آماری داده ها ازتستone-way ANOVA و Tukey’s post hoc test استفاده شد وP value کمتر از 05/0 معنی دار تلقی گردید. یافته ها: افزودن نانوذرات اکسید روی و اکسید تیتانیوم ساپورت شده داخل زئولیت 4Aدر غلظت 2% وزنی به ترکیب آکریل پلی متیل متاکریلات خود سخت شونده منجر به تخریب بیش از 99% کلنی های هر سه نوع سوش باکتریایی گردید و افزودن این نانوذرات با غلظت 4 % وزنی منجر به از بین رفتن 100 درصدی هر سه نوع سوش باکتریایی شد. میانگین استحکام خمشی نمونه های آکریلی حاوی نانوذرات سنتز شده با درصدهای وزنی 2و 4 به طور معناداری کمتر از گروه کنترل میباشد و بیشترین مقداراستحکام خمشی در بین گروه های تست مربوط به آکریل حاوی نانوذرات اکسیدروی-اکسیدتیتانیوم ساپورت شده داخل زئولیت 4A در غلظت 4% وزنی بود. علی رغم این کاهش معنادار تمام مقادیر بیشتر از 50 مگاپاسکال به دست آمد. نتیجه گیری : افزودن نانوذرات اکسید روی و اکسید تیتانیوم ساپورت شده داخل زئولیت 4A در هردو غلظت 2% و 4% وزنی به ترکیب پلی متیل متاکریلات خودسخت شونده به دلیل خاصیت ضد باکتریایی و سمیت حداقلی باعث ازبین رفتن کلنی های باکتریایی شد، وانتظار می رود با این روش بوی نامساعد بیس پلیت های ارتودنسی کاهش و منجر به ارتقا همکاری بیمار و بهبود نتایج درمان گردد.Item type: Item , بررسی اثر تجویز ویتامین ب کمپلکس بر درد و مشکلات حسی به دنبال جراحی کاشت ایمپلنت در خلف مندیبل(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده دندانپزشکی, 1399/12/26) خدادوست, ائل شأن; صدیقی, مهرنوش; پریودنتیکس; بابالو, امیررضامقدمه: آسیب عصب آلوئولار تحتانی می تواند منجر به بی حسی خفیف تا کامل و حتی درد در صورت شود. یکی از درمان هایی که امروزه جهت بازسازی و درمان اعصاب محیطی آسیب دیده مورد توجه است استفاده از مکمل های ویتامینی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تجویز مکمل ویتامین ب کمپلکس بر درد و مشکلات حسی به دنبال جراحی کاشت ایمپلنت در خلف مندیبل بود. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی با کد IRCT20180630040290N5 تک سو کور 46 بیمار متقاضی کاشت ایمپلنت که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی بیماران در طول ۲۴ ساعت پس از انجام کاشت ایمپلنت از نظر آسیب حسی صورت و آسیب عصب آلوئولار تحتانی معاینه شد. میزان تاثیر آسیب عصب توسط AI (assymetry Index) در معاینه اولیه ثبت گردید. بیمارانی که علائم اسیب عصبی را ذکر کردند و علائم کلینیکال و رادیوگرافی بیانگر اسیب عصبی ناشی از تجاوز ایمپلنت یا اینسترومنت به کانال عصبی بود از مطالعه خارج و سریعا با پروتکل های ضد التهاب مورد درمان قرار گرفتند. سپس بیماران به طور تصادفی در دو گروه شاهد (23 نفر) و مداخله (23 نفر) قرار گرفتند. بیماران گروه شاهد درمان روتین بعد از ایمپلنت و بیماران گروه مداخله علاوه بر درمان روتین قرص ویتامین ب کمپلکس دریافت نمودند. برای از بین بردن اثر تلقینی دارو در گروه شاهد از دارونما استفاده شد. پیگیری بیماران در بازه های زمانی 14روز، 1 ،3،2 ماه بعد از درمان انجام شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و ازمونهای اماری کروسکال والیس و ویلکاکسون و کای اسکوار انجام گرفت. نتایج: در هر دو گروه روند کاهشی در شدت درد تا سه ماه مشاهده شد. در تمامی زمانهای فالوآپ اختلاف معنی داری بین میانگین شدت درد در گروه مداخله و کنترل وجود نداشت. در هر دو گروه روند کاهشی در میزان بدحسی در طی سه ماه زمان پیگیری مشاهده شد. میانگین بدحسی در دو گروه در هیچ یک از زمانهای پیگیری اختلاف معنی داری نداشت. نتیجه گیری : ویتامین ب کمپلکس تاثیری در کاهش شدت درد و کاهش بدحسی بعد از جراحی ایمپلنت نداشت.Item type: Item , تأثیر مکمل یاری ویتامین D3 بر شاخصهای متابولیکی، سطوح سرمی گلیکوژن سنتاز کیناز 3، بتا کاتنین، BDNF، S100BوZAG در بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی دارای کمبود ویتامین D(دانشگاه عتوم پزشکی تبریز ،دانشکده تغذیه, 1400) کله جاهی, پری ناز; خیروری, ثریا(PANSS ) استفاده شد. اطلاعات آنتروپومتریک، فشار خون سیستولی و دیاستولی نیز قبل و بعد از مداخله جمع آوری گردید. یافته¬ها: در ابتدای مطالعه، میانگین سرمی ویتامین D، در گروه¬های دریافت کننده مکمل ویتامین D3 و دارونما بترتیب 56/4 ± 75/12 و 06/5 ± 19/15 نانوگرم بر میلی لیتر بود که بعد از 8 هفته مکمل یاری افزایش معنی داری در گروه دریافت کننده مکمل ویتامین D3 دیده شد (001/0 < p). بعد از مداخله تفاوت معنی داری در سطح سرمی TG در بین دو گروه مشاهده شد (020/0p =). همچنین تفاوت معنی داری در بین دو گروه از لحاظ سطح سرمی GSK-3β (048/0 = p) و ZAG (017/0 = p) وجود داشت. در مورد دیگر شاخص های متابولیکی و بیوشیمیایی بعد از مداخله در مقایسه درون گروهی و بین گروهی، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (050/0p >). در انتهای مداخله، نیز تفاوت آماری معنیداری از لحاظ نمره کل، نمره منفی و افسردگی آزمون PANSS بین دو گروه مشاهده گردید (028/0= p و 004/0= p و 001/0= p). تعداد افراد مورد نیاز برای درمان (NNT ) با در نظر گرفتن کاهش حدود 15 نمره در PANSS، 6/2 محاسبه گردید. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، مکمل¬یاری با ویتامین D3 (IU/day 2000) بمدت 8 هفته در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دچار کمبود ویتامین D، سبب بهبود سطوح سرمی آن شده و بدنبال آن علایم بالینی اسکیزوفرنی بهبود یافت. مکمل ویتامین D3 منجر به کاهش معنی¬دار در سطوح TG، GSK-3β و ZAG سرم گردید. تجویز این ویتامین در بیماران دچار کمبود ویتامین D به عنوان درمان تکمیلی می تواند مورد توجه واقع شود کلمات کلیدی: اسکیزوفرنی، مکمل یاری ویتامین D3، سندرم متابویک، گلیکوژن سنتاز کیناز 3، بتا کاتنین، علایم بالینی، نوروپپتیدItem type: Item , تاثیر کورکومین، عصاره سیاه دانه و ترکیب کورکومین-عصاره سیاه دانه بر تراکم توده استخوانی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به استئوپروز اولیه(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پرستاری و مامایی, 1400) یوسفیان, فرزانه; فرشباف خلیلی, عزیزه; آموزش مامایی; محمدعلیزاده چرندابی, سکینهچکیده زمینه و هدف: ارزیابی کیفیت زندگی و تراکم استخوانی به عنوان یک علامت مهم در سیر تکاملی بالینی بیماران مبتلا به استئوپروز و شکستگی در نظر گرفته می شود. ﻫﺪف اﯾن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ارزیابی اثر کورکومین، عصاره سیاه دانه و ترکیب کورکومین-عصاره سیاه دانه بر تراکم توده استخوانی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به استئوپروز اولیه بود. روش بررسی: اﯾﻦ کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی بر روی 120 زن یائسه 50 الی 65 سال مبتلا به استئوپروز اولیه یا استئوپنی انجام گرفت. قبل از مداخله، از طریق معیارهای مطالعه و انجام آزمایشات لازم علل ثانویه استئوپروز کنار گذاشته شد، سنجش تراکم استخوان با روش Dual-energy X-ray absorptiometry (DEXA) انجام گرفت؛ همچنین پرسشنامه مشخصات فردی-اجتماعی، پرسشنامه مشخصات مامایی و پزشکی، و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی دوران یائسگی (MENQOL) تکمیل شد. افراد مورد مطالعه، به صورت تصادفی، با استفاده از روش بلوک بندی تصادفی به چهار گروه؛ دریافت کننده روزانه یک عدد 1) کپسول روغن سیاهدانه 1000 mg -پلاسبوی کورکومین؛ 2) کورکومین80mg -پلاسبوی سیاه دانه؛ 3) سیاهدانه1000 mg-کورکومین 80mg و 4) پلاسبو (میکروکریستالین سلولز) به مدت 6 ماه با نسبت 1:1:1:1 تقسیم شدند. پرسشنامه MENQOL مجدد طی مداخله در پایان ماه 2، 4 و 6 تکمیل و بلافاصله بعد از اتمام مداخله نیز، مجددا سنجش تراکم استخوان با روش DEXA انجام گرفت. یافته ها: پنج مورد (2-0 مورد در هر گروه) افت نمونه وجود داشت. عارضه مهمی گزارش نشد. بعد از مداخله از نظر هیچکدام از پارامترهای دانسیته استخوانی و نیز نمره کلی کیفیت زندگی تفاوت معنی دار آماری بین گروهها وجود نداشت. در زیر مقیاسهای کیفیت زندگی، بعد از مداخله در گروه کورکومین نمره کیفیت زندگی در زیر دامنه وازوموتور و در گروه سیاهدانه در زیردامنه وازوموتور و فیزیکی به طور معنادار نسبت به گروه پلاسبو بهتر بود و در سایر موارد تفاوت معنی داری بین گروهها وجود نداشت. نتیجه گیری: استفاده از کورکومین، عصاره سیاه دانه و یا ترکیب هر دو آنها به مدت شش ماه منجر به بهبود معنادار هیچیک از پارامترهای دانسیته استخوانی نشده و تنها باعث بهبود معنادار تعداد معدودی فاکتورهای کیفیت زندگی شد.Item type: Item , مقایسه تاثیر ماساژ سوئدی و تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال بر درد و تجربه زایمان در زنان نخست زا: یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پرستاری و مامایی, 1400) مقالیان, مهسا; قادری, فریبا; عباسعلیزاده, شمسی; مامایی; کمالی فرد, مهینچکیده: مقدمه: با توجه به تمایل بیشترزنان به استفاده از روش های غیر دارویی برای کاهش درد زایمان این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر کاربرد تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال و ماساژ سوئدی بر درد و تجربه زایمان (پیامدهای اولیه)، مدت زمان مرحله فعال زایمان و رضایت از زایمان (پیامدهای ثانویه) در زنان نخست زا انجام شد. روش کار و مواد: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده بر روی 90 زن نخست زا انجام شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی، براساس بلوک بندی تصادفی به سه گروه تخصیص یافتند. افراد در گروه ماساژ سوئدی، 2 تکنیک افلوراژ و پتریساژ را در ناحیه T10-L1 و S2-S4 در دیلاتاسیون سرویکسcm 4 وcm 8-10 دریافت کردند. گروه تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال، به روش مشابه ماساژ سوئدی تحریکات را با فرکانس پایه 4000 هرتز و فرکانس ضربه ای 80 تا 120 هرتز دریافت کردند. گروه کنترل فقط مراقبت های روتین را دریافت کردند. یافته ها: میانگین نمره درد در گروه ماساژ سوئدی (11/0- تا 60/1-: فاصله اطمینان 95%، 86/0- : تفاوت میانگین تعدیل یافته) و در گروه تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال (21/0- تا 70/1-،95/0-) بود که نسبت به گروه کنترل کاهش معنی-داری داشتند. میانگین طول مدت فاز فعال زایمان در گروه ماساژ سوئدی ) 28/28- تا 78/81- = فاصله اطمینان 95%؛ 03/55- =تفاوت میانگین( و گروه تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال ) 04/18 تا 02/72-= فاصله اطمینان 95%؛ 03/45- =تفاوت میانگین( به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. همچنین میانگین نمره رضایت از زایمان در گروه ماساژ سوئدی ) 57/13 تا42/2= فاصله اطمینان 95%؛ 00/8 =تفاوت میانگین( و گروه تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال ) 24/11 تا 88/0= فاصله اطمینان 95%؛ 66/5 =تفاوت میانگین( در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر بود. عوارض جانبی جدی در هیچ کدام از گروه ها وجود نداشت. نتیجه گیري: ماساژ سوئدی و تحریکات الکتریکی اینترفرنشیال روش هایی ایمن هستند که می توانند به طور معنی دار منجر به کاهش درد و طول مدت فاز فعال شده و تجربه و رضایت از زایمان را بهبود بخشند.Item type: Item , Evaluation of concordancy between IGF-1 and GH after OGTT (oral glucose tolerance test) in monitoring of acromegaly(Tabriz University of Medical Sciences, Faculty of Medicine, 1400) langroodi, Naser; Ali asgarzadeh, Akbar; Najafipoor, F.In this study, we aimed to evaluate the concordancy between these two tests in the monitoring of acromegalic patients undergoing medical or surgical treatment and its relation with patients' signs and symptoms. Methods and patients: 49 acromegaly patients who had undergone at least 3 months of surgery and referred to the endocrinology clinic for follow-up performed IGF-1 and GH after OGTT, which were measured in 3 times of 0, 60 and 120 minutes after 75 gr oral glucose. Clinical and metabolic parameters and GHnadir and IGF-1 values were compared between groups. These groups difined as active disease (high GH and IGF-I; n=11), high GH (with normal IGF-I; n=10), high IGF-I (with normal GH; n=13), and controlled disease (GH and IGF-I normal; n=15). Results: 49 patients were studied, the mean age of patients was 47.5 (25-74) years, 18 males (36.7%) and 31 females (63.3%). 25 patients (51%) had normal IGF-1 based on their age and sex and 24 patients (49%) had higher IGF-1 above the normal range. 28 patients (57.1%) had GHn <1 µg / L and 21 patients (42.66%) had GHn≥ 1 µg / L. based on IGF-1 and GHn results, 26 patients (53%) had concordance results, and 23 patients (47%) had diccordance results in two opposite directions. The most patern of discordancy was high IGF-1 and normal GHnadir which was seen in 13 patients (26. 5%).discorncy in patern of high GH and normal IGF-1 was seen in 10 persons (22.4%). corrected IGF-1 and GHn compared with each other in 4 groups of pateints. There was a significant difference between the corrected IGF-1 values of the high IGF-1 group and active disease (1.4±0.42 vs 2.32±0.85; p=0.001). It means when discordancy observed in high IGF-1 and normal GHn patern, IGF-1 is only mildly elevated in compression with active disease. While there was no significant difference between GHn in high GHn group and active disease group (3.5±2.7µg/L vs 2.84±1.8; p=0.8) respectively. sign and symptoms and medication and MRI results and the presence of diabetes and hypertension were not significantly different in the 4 groups of patients. clinical symptoms were not in relation with IGF-1 and GH results. Discussion & Conclusion: There is a significant inconsistency between the results of IGF-1 and GHn in monitoring of acromegalic patients, in which case the clinical symptoms do not help to decidion making of management. Also, when GH-0 is <1 µg/L, the use of GHn does not help more in f/u. There is a need for more frequent monitoring for early diagnosis of recurrence of disease. also use of other biomarkers was also suggested for better decision making.Item type: Item , Design, synthesis, biological evaluation and molecular modeling studies of novel diazole derivatives containing methylsulfonyl pharmacophoric moiety as selective COX-2 inhibitors(Tabriz University of medical Science, School of Pharmacy, 1400) Vahedpour, Teymour; Hamzeh-Mivehroud, Maryam; Dastmalchi, Siavoush; Hemmati, SalarIntroduction: Inflammatory diseases are one of the most common conditions in human societies and cover a wide range of diseases. The prim aim in control of inflammation is alleviation of pain it causes. The control of inflammation also prevents possible damages to the organs. Aims: According to the literature, inflammation and, diseases and injuries caused by inflammation are one of the most important causes of death in the world. An effective way for control of inflammation is the inhibition of cyclooxygenase-2, which has low side effects. Therefore, the design, synthesis and biological evaluation of compounds that can effectively inhibit the enzyme cyclooxygenase-2 constitute a valuable approach. Methods: In this study, based on the available structure-activity relationship, pyrazoline derivatives were designed, synthesized and biologically evaluated. The inhibitory potency of synthesized compounds on COX-1 and COX-2 isoenzymes was evaluated. MTT assay was also performed to evaluate cytotoxicity of the compounds against colon adenocarcinoma cells. Finally, the interaction of synthesized compounds with the active site of cyclooxygenase-2 was investigated by molecular docking studies. Results: The target compounds were synthesized and characterized by IR, 1H-NMR, 13C-NMR, mass and elemental analysis methods. Moreover, the results of biological tests showed that all of the sunthesized derivatives were selective for COX-2 and among them, compound 11 showed the highest inhibitory effect for COX-2 enzyme with IC50 value of 50 nM. In addition, compound 11 showed good cytotoxicity against colorectal adenocarcinoma cells (HT-29). Furthermore, based on molecular docking studies, it was shown that the orientation of the synthesized compounds in the active site of COX-2 is similar to that of known coxibs. Conclusion: The findings of the current study showed that the pyrazoline structure is a useful scaffold with COX-2 inhibitory activity. Such pyrazoline based scaffolds can be used for designing and developing of structures where inhibition of COX-2 enzyme is needed.Item type: Item , بررسی تاثیر اینترفرون-بتا 1b(zifron) در بهبود بالینی و پیش آگهی بیماران مبتلا به COVID-19 در بیمارستان امام رضا (ع) تبریز(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) پارسا, امیر جواد; تقی زادیه, علی; ناظمیه, مسعود; انصارین, خلیل; میکائیلی, هاله; یزدچی, محمددرمانهایی که هدف آن به تنهایی خود ویروس باشد قادر به کنترل عفونت های پاتوژن شدید نیست. از اینرو استفاده از درمانهایی که پاسخ التهابی را کنترل نمایند ضروری به نظر می رسد؛ لذا با توجه به مطالب ذکر شده این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اینترفرون--بتا 1b (zifron) در بهبود بالینی و پیش آگهی بیماران مبتلا به COVID-19 در بیمارستان امام رضا (ع) تبریز انجام شد. روش کار:در این مطالعه کارآزمایی بالینی 200 بیمار مبتلا به کووید 19 بستری در بیمارستان امام رضا ( وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز) بدون کور سازی و به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و پس از تخصیص تصادفی بلوک بندی شده متعادل به گروه های مربوطه وراد مطالعه شدند. این بیماران درمان آنتی ویرال پیشنهادی که در پروتکل کشوری بود یعنی (Kaletra(loprnavir-Ritonavir را دریافت کردند و علاوه از آن به عنوان هدف قرار دادن پاسخ التهابی بیمار، این بیماران تحت درمان اینترفرون--بتا 1b (zifron) با دوز 250میکروگرم زیر جلدی به فرم یک روز در میان تا حداکثر 5 دوز قرار گرفتند. شاخص های میزان بقا، میزان بهبودی، میزان بهبودی ریه، وضعیت تست های تنفسی و میزان مرگ و میر بین دو گروه مقایسه شد و داده ها با آزمون های آماری مربوطه تحیلیل و مقایسه شدند. P کمتر از 05/0 معنادار تلقی شد. یافته ها : در مقایسه دو گروه از نظر میزان بهبودی در سی تی اسکن، تفاوت معنی داری از لحاظ آماری مشاهده شد. به گونه ای که بهبودی بیش از 50 درصد در سی تی اسکن، در 4/71 درصد از بیماران تحت درمان با اینترفرون -بتا 1b ، و 9/47 درصد از بیماران گروه کنترل حاصل شده بود . مرگ و میر در تعداد 20 نفر (%6/28) از بیماران گروه درمان با اینترفرون -بتا 1b ، و در تعداد 45 نفر (%3/56) از بیماران گروه کنترل گزارش گردید.Item type: Item , مقایسه درمان با ترکیب آتوموکستین و آریپیپرازول با ترکیب آتوموکستین و هالوپریدول در کودکان و نوجوانان مبتلا به همبودی اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اختلالات تیک(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) رهنمون, عذرا; امیری, شاهرخ; نورآذر, سید غلامرضااختلال نقص توجه- بیش فعالی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی می باشد که 20% با یک اختلال تیک مزمن همبودی دارد. درمان با محرکها (ریتالین) منجر به تشدید تیک شده و فرایند درمان را مشکل میسازد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه درمان ترکیبی آتوموکستین/ آریپیپرازول با آتوموکستین/ هالوپریدول در کودکان و نوجوانان مبتلا به همبودی اختلال نقص توجه- بیش فعالی و تیک انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده و جامعه آماري شامل کودکان مبتلا به ADHD با همبودی تیک می باشد. 40 کودک مبتلا در سنین 6-18 سال بر اساس معیارهای DSM-5، مصاحبه KSADS و تشخیص فوق تخصص روانپزشکی به صورت تصادفی در دو گروه درمانی قرار گرفتند. نمونه ها قبل و پس از مداخله دو ماهه با پرسشنامه کانرز والدین و مقیاس کلی سنجش شدت تیک ییل ارزیابی شدند. داده ها در نرم افزار SPSS 21 (P-Value≤0/05) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در هر دو گروه شاخص های تیک حرکتی، صورتی، برآورد کلی اختلال و شدت تیک نسبت به قبل از درمان کاهش معنی دار داشتند. در هر دو گروه شاخص های بیش فعالی کل، بیش فعالی، عدم توجه/ شناخت، تکانشگری/ نافرمانی کانرز نسبت به قبل درمان کاهش معنی دار داشتند. مقایسه دو گروه پس از مداخله نشان داد نمره بیش فعالی کل و بیش فعالی با یکدیگر تفاوت معنی دار دارند که در گروه آتوموکستین/ آریپیپرازول بیشترین تغییرات و کاهش صورت گرفته است.Item type: Item , اثر مکمل ملاتونین بر علایم بالینی، فعالیت بیماری و سطوح سرمی فاکتورهای اکسيداتيو در مبتلایان به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) نباتیان اصل, محمدمهدی; مالک مهدوی, آیدا; حاجیعلیلو, مهرزاد; خبازی, علیرضااین مطالعه با هدف بررسی اثرات ملاتونین بر علایم بالینی، فعالیت بیماری و سطوح سرمی فاکتورهای اکسيداتيو در مبتلایان به لوپوس طراحی شده است. روش کار: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور بود که در مبتلایان به لوپوس مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژي وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام خواهد شد. 32 نفر از بیماران لوپوس مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژي بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شده و به روش تصادفی سازی نمونه ها به دو گروه دريافت کننده ملاتونین (10 میلی گرم در روز به صورت 2 قرص 5 میلی گرمی) و گروه دريافت کننده دارونما (به صورت 2 قرص در روز) تقسيم شدند. گروه هاي مورد مطالعه قرصها را هنگام شب 2 ساعت قبل از خواب و به مدت 12 هفته (3 ماه) مصرف نمودند. علایم باليني بیماران با معاینه پزشک و فعالیت بیماری با استفاده از پرسشنامه SLEDAI تعیین شد. جهت تعيين مقادير سرمی ظرفيت کل آنتي اکسيدان و MDA سرم قبل و بعد از اتمام مداخله 5 میلی لیتر نمونه خون بصورت ناشتا گرفته شد و سپس مقادير اين متغيرها با استفاده از کيت تعيين شد. یافته ها : سطح پارامتر MDA در گروه مداخله با کاهش معناداری نسبت به قبل از مداخله همراه بوده است (003/0=P)؛ همچنین مقایسه این پارامتر در انتهای مطالعه و بین دو گروه شرکت کننده در مطالعه نیز حاکی از اختلاف آماری معناداری بین دو گروه بود(004/0=P) به طوری که این شاخص در گروه مداخله به مراتب پایین تر از گروه کنترل بود. در سایر پارامترهای اندازه گیری شده به صورت درون گروهی و بین گروهی، هیچ اختلاف آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.Item type: Item , مقایسه اثر فلوکونازول با نیستاتین در پیشگیری از عفونتهای قارچی در نوزادان بسیار کم وزن (VLBW) بستری درNICU بیمارستان الزهرا(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) عسگرزاده, لیلا; محله ای, مجید; مصطفی قره باغی, منیژهاستفاده پروفیلاکتیک از فلوکونازول و یا نیستاتین هم در کودکان و هم در بزرگسالان مبتلا به بدخیمی های هماتولوژیک به ویژه در زمینه ایمونوساپرشن بسیار متداول است، اما در خصوص استفاده از این داروها برای پروفیلاکسی عفونتهای قارچی سیستمیک در نوزادان مطالعات اندکی وجود دارد. آنچه در مطالعه حاضر می پردازیم، مقایسه اثر فلوکونازول تزریقی و خوراکی با نیستاتین خوراکی در نوزادان خیلی نارس (با سن حاملگی کمتر از 32 هفته و وزن زیر 1500 گرم) بستری در NICU است. روش کار: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی تصادفی تک سوکور بود. پس از گردآوری داده های دموگرافیک شامل جنس نوزاد، سن بارداری، وزن تولد و سایر ویژگی های نوزادی، نوزادان بر اساس جدول تصادفی اعداد در یکی از دوگروه زیر قرار گرفتند: 1) تجویز فلوکونازول تزریقی با دوز 3 میلیگرم بر کیلوگرم دو بار در هفته و در صورت قطع راه وریدی، ادامه با فلو کونازول خوراکی بادوز 6 میلی گرم بر کیلو گرم دو بار در هفته برای مدت 4 هفته و یا زمان ترخیص و 2) تجویز نیستاتین خوراکی صد هزار واحد (1 میلی لیتر) به شکل سوسپانسیون هر هشت ساعت برای مدت چهار هفته و یا زمان ترخیص. در این ارزیابی، دو پیامد در دو گروه تعیین و مقایسه شدند که عبارتند از: 1) عفونت تهاجمی قارچی (کشت مثبت از خون، ادرار و یا مایع مغزی نخاعی به عنوان نواحی استریل اولیه)، 2) ارزیابی مرگ و میر ناشی از عفونت قارچی تهاجمی (وقوع مرگ و میر بعد از مثبــت شدن کشت خون و یا شواهدی که عفونت سیستمیک قارچی را نشان دهد)، در نهایت، پبـامدهای مربوطه بین دو گـروه مقـایسه شدند. یافته ها : از دریافت مداخله مشخص شد که میزان مورتالیتی در گروه نیستاتین 1 نفر و در گروه فلوکونازول هم 1 نفر (999/0=P)؛ در هر گروه سه نفر عفونت قارچی داشتند که در همه آنان از نوع عفونت ادراری بود؛ مقایسه عفونت تهاجمی در شرکت کنندگان در مطالعه بدون اختلاف آماری معناداری بود(999/0=P). بین نیستاتین و فلوکونازول در کاهش مورتالیتی و سایر پیامدهای نامطلوب در نوزادان با وزن خیلی پایین هیچ اختلاف معناداری مشاهده نشد، از طرفی با توجه به اینکه میزان مرگ و میردر نوزادانی که از فلوکونازول و نیستاتین استفاده کرده بودند برابر بود، می توان از هر دو دارو استفاده نمود.Item type: Item , بررسی تاثیر مولتی ویتامین حاوی روی در کودکان با اختلال کم توجهی-بیش فعالی دریافت کننده متیل فنیدیت(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده داروسازی, 1400) توحیدی, صبا; انتظاری ملکی, طاهر; رضائی, هاله; نورآذر, سید غلامرضامقدمه: اختلال کم توجهی – بیش فعالی (ADHD) یک اختلال رفتاری بسیار شایع در کودکان میباشد و از داروهای موثر در درمان علائم این اختلال، داروهای محرک از جمله متیل فنیدیت را می توان نام برد. این داروها واجد عوارضی از قبیل کاهش اشتها و کاهش رشد هستند. هدف: بررسی تاثیر مصرف همزمان مولتی ویتامین حاوی روی بر روی علائم بیماری، اشتها و شاخص های تن سنجی کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی – بیش فعالیِ دریافت کننده متیل فنیدیت روش کار: بیماران 6 تا 12 سال با تشخیص قطعی ابتلا به اختلال کم توجهی – بیش فعالی بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (ویرایش پنجم)، 100 بیمار به طور تصادفی وارد مطالعه شدند. بیماران وارد شده در مطالعه به دو گروه 50 نفری به صورت تصادفی تقسیم شدند. گروه کنترل تنها تحت درمان با داروی متیل فنیدیت سریع الرهش با دوز 5/0 - 1 میلی گرم بر کیلوگرم دریافت نمودند. بیماران وارد شده در گروه مداخله گر علاوه بر 5/0 - 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، روزانه یک کپسول مولتی ویتامین حاوی روی (مقدار المنتال روی 5 میلی گرم است) نیز به مدت 3 ماه دریافت نمودند. قبل از شروع طرح و سپس در هفته های 4، 8 و12، قد، وزن و BMI بیماران وارد شده در مطالعه اندازه گیری شد و با استفاده از پرسش نامه تهیه شده برای ارزیابی اشتها و تهوع، میزان اشتها و تهوع و با پرسش نامه کانرز والدین، شدت علائم بیماری ثبت شد. یافته ها: مصرف مولتی ویتامین حاوی روی تاثیری معنی دار در افزایش وزن، قد و BMI نداشت. هم چنین در کاهش علائم ADHD تفاوت آماری معنی داری در بین دو گروه کنترل و مداخله یافت نشد. بر اساس آنالیزها و بررسی های انجام شده و P< 0.05 مشخص گردید که در گروه مداخله تفاوت معنی داری در افزایش اشتها نسبت به گروه کنترل وجود دارد. نتیجه گیری: مولتی ویتامین حاوی روی باعث افزایش اشتها کودکان میشود و ممکن است از این طریق منجر به بهبود روند رشد در کودکان شود.Item type: Item , بررسی ارتباط سطح هورمون پاراتیروئید با میزان بیان نقاط بازرسی مهارکننده سیستم ایمنی در بیماران همودیالیزی(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) امینی ملکی, ژیلا; نیک نفس, بهرام; اعتمادی خیاوی, جلال; یوسفی, مهدیبیماران با اختلال عملکرد کلیوی اختلال ایمنی شدیدتری نسبت به جمعیت عادی را تجربه میکنند. نتیجه چنین اختلال ایمنی روی مرگ و میر و ناخوشی بیماران قابلتوجه است. نقاط بازرسی ایمنی قسمتی طبیعی از سیستم ایمنی هستند که نقش آنها جلوگیری از بیشفعالی سیستم ایمنی است. بدون شک کشف نقاط بازرسی ایمنی مانند گام بزرگی در راستای ایمونوتراپی سرطان بوده است. ما در این مطالعه قصد داریم بیان این مارکرها در بیماران همودیالیزی با سطح هورمون پاراتورمون متفاوت سنجش کنیم. مواد و روش کار: 90 نفر از بیماران همودیالیزی وارد مطالعه شدند. سپس افراد به سه گروه 30تایی بر اساس سطح iPTH تقسیم و نمونه خونی از آنها گرفته شد. در ادامه به منظور بررسی میزان بیان ژنها و گیرندههای LAG-3, TIM-3, PD-1, CTLA-4 از تکنیکهای Quantitative PCR و وسترنبلات استفاده شد. برای آنالیز آماری دادهها از آزمون One Way Annova استفاده شد و ۰.۰۵ > P بهعنوان سطح معنیداری در نظر گرفتهشد. یافتهها: میزان بیان ژنها و گیرندههای PD-1, LAG-3, TIM-3 در افراد هایپرپاراتیروئید بیشتر از افراد هیپوپاراتیروئید و افراد با سطح نرمال iPTH بود. این درحالی است که میزان بیان گیرنده و ژن CTLA-4 در افراد دارای هیپرپاراتیروئیدی در مقایسه با افراد دارای هیپوپاراتیروئیدی و افراد دارای سطح نرمال iPTH کمتر است. بیان گیرنده TIM-3 در افراد هیپوپاراتیروئید نسبت به افراد دارای سطح نرمال iPTH به طور معناداری پایینتر بود.Item type: Item , بررسی میزان استرس شغلی در بین تکنسینهای فوریتهای پزشکی و ارتباط آن با فشار خون، قند خون و ناراحتی های گوارشی(دانشگاه علوم پژشکی تبریز/ دانشکده بهداشت, 1400) جعفری, مرتضی; رسول زاده, یحییچکیده مقدمه: استرس شغلی یکی از معضلات مشاغل درمانی است و کارکنان این بخش نسبت به دیگر حرفه ها دارای میزان بالایی از اضطراب مرتبط با شغل هستند. علاوه بر این بیماری¬های مختلف مرتبط با استرس شغلی، قصد کارکنان به ترک شغل، کاهش رضایت بیمار و خطا در تشخیص و درمان نیز از عوارض استرس های مرتبط با کار می باشد. مواد و روشها: در این طرح که یک مطالعه توصیفی - تحلیلی مقطعی می باشد، میزان استرس شغلی در تکنسین های فوریتهای پزشکی و ارتباط آن با پارامترهای فشار خون، قند خون، ناراحتی های گوارشی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه مورد نظر در این مطالعه ی توصیفی تحلیلی کلیه تکنسین¬های فوریت پزشکی پایگاه¬های اورژانس 115 استان آذربایجان شرقی بودند که 304 نفر بصورت نمونه در دسترس وارد مطالعه شدند و طی آن میزان استرس شغلی افراد به کمک پرسشنامه استرس شغلی HSE تعیین شده و همزمان میزان قند خون ناشتا و فشار خون بصورت مستقیم اندازه گیری و مشکلات گوارشی و اطلاعات دموگرافیگ به صورت خود اظهاری اخذ گردید. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS22 شده و علاوه بر تعین میزان استرس شغلی در هریک از حیطه¬های آن، ارتباط آن با بیماری¬های قند خون و فشار خون و ناراحتی های گوارشی بررسی و تجزیه و تحلیل گرفت. یافته¬ها: نتایج این مطالعه نشان داد در بین حیطه های استرس شغلی، حیطه های "حمایت مدیران" و در درجه بعدی "تقاضا" وضعیت نامطلوب و در حیطه "نقش" وضعیت مطلوب بود. همچنین ارتباط معنیداری بین استرس شغلی و هریک از حیطه های آن با فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون، بیماری¬های گوارشی و اختلالات قلبی عروقی ( به جز اثر معنی¬دار حیطه ارتباط بر بیماری¬های قلبی عروقی ) در حضور مخدوش گرها ( سن و سابقه کار و نمایه توده بدنی ) یافت نشد. نتیجه¬گیری کلی : بطور کلی استرس شغلی تکنسین های فوریت های پزشکی مورد مطالعه در حیطه حمایت مدیران نامطلوب اما در حیطه نقش مطلوب ارزیابی گردید. قضاوت در خصوص ارتباط استرس شغلی در گروه شغلی مورد مطالعه با بروز عوارض جسمی، نیازمند بررسی های بیشتر می باشد. واژگان کلیدی: استرس شغلی، اختلالات گوارشی، بیماری¬های قلبی، تکنسین¬های فوریت¬های پزشکیItem type: Item , بررسی مسیرهای سیگنالینگ و جهشهای ژنتیکی شایع در سرطان سلولهای سنگفرشی مری: مرور نظاممند و فراتحلیل(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) کیانی کذبین, حامد; رئیسی, مرتضیسرطان مری (EC) مسئول حدود 604100 مورد جدید و 544076 مرگ سالانه در سراسر جهان و نهمین سرطان شایع در جهان است. EC دومین سرطان شایع در بین مردان (6/17 در 100000) و زنان (4/14 در 100000) است. سرطان سلول سنگفرشی مری (ESCC) و آدنوکارسینوم (EAC) دو نوع رایج EC هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی مسیرهای سیگنالینگ و جهشهای ژنتیکی شایع در سرطان سلولهای سنگفرشی مری میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مرور نظاممند، پس از تعیین کلیدواژههای جستجو به دو صورت استفاده از کلیدواژههای MeSH و هم بهصورت آزاد در پایگاههای اطلاعاتی پابمد، امبیس، وبآوساینس، اسکوپوس، پروکوئست، گوگل اسکالر و پایگاههای ایرانی جستجو شدند. معیار ورود به مطالعه، مقالات اصیل و مروری مرتبط بدون محدودیت زمانی و به زبان انگلیسی یا فارسی بود. جهت انجام فراتحلیل از نرمافزار CMA (Comprehensive Meta-Analysis) نسخه 0/2 استفاده گردید. برای تعیین ناهمگنی از آمار Q و I2 استفاده شد. در متاآنالیز حاضر، 50% >I2 و سطح معنیداری 01/0Item type: Item , بررسی اثر ترکیبی ایمونوتراپی با دندریتیک سل های پالس شده با لیزات تومور کولورکتال و مهار کننده CTLA-4 بر روی پاسخ سلول های T(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) تابش, سامان; هاشم زاده, شهریار; قوجازاده, مرتضی; منتظر, مجیدمقدمه: آپاندیسیت حاد از شایع ترین جراحی های اورژانس است. پیش بینی آپاندیسیت عارضه دار از بدون عارضه می تواند در تصمیم گیری جراحان در زمان آپاندکتومی و نیز اپروچ جراحی موثر باشد. نقش اندیس های خونی برای انجام این پیش بینی اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. این پایان نامه به بررسی نقش این اندیس ها به ویژه نسبت نوتروفیل به لنفوسیت برای پیش گویی احتمال عارضه دار بودن آپاندیسیت حاد می پردازد روش: بیمارانی که در سال های۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰در دو بیمارستان آموزشی تحت عمل برداشتن آپاندیس قرار گرفتند، مطالعه شدند. سن، مدت علایم، یافتە های آزمایشگاهی و تصویربرداری و گزارش پاتولوژی ۵۶۸ بیمار ثبت شد. بیماران براساس گزارش پاتولوژی به دوگروه عارضه دار و بدون عارضه تقسیم شدند. پارامترهای مذکور بسته به نرمال یا غیرنرمال بودن توزیع احتمال دادە ها با تست های test−T مستقل و Whitney−Mann در دو گروه مقایسه شدند. سپس آنالیز ROC برای یافتن نقطه ی برش این متغیرها و محاسبه ی دقت یافته های آزمایشگاهی و تصویربرداری در افتراق آپاندیسیت عارضه دار از گروه دیگر انجام شد و مورد مقایسه با یکدیگر قرار گرفت. نتایج: میانگین سنی بیماران (٪51/4 مرد و ٪ 6/48زن) 2/31 و میانه ی آن ۲۸ سال بود. آپاندیسیت عارضه دار در43 % از بیماران مشاهده شد. WBc نسبت نوتروفیل به لنفوسیت (NLR) و نسبت پلاکت به لنفوسبت (PLR)در بیماران دچار آپاندیسیت عارضه دار بیش از گروه بدون عارضه بود(001/0 > P).منحنی ROC نشان داد که سطح زیر منحنی، نقطه برش، حساسیت و ویژگی به ترتیب برای WBⅭ 61/0 ، 9/65 ، 88/1 % و 34/5 % وبرای NLR 67/0، 16/5 ، 1/78 % و 8/51 % و برای PLR 6/0 ، 4/118، 8/70 و 3/49 بود. یافته های تصویربرداری برای پیش بینی آپاندیسیت عارضه دار حساسیت 2/21 % و ویژگی 2/89 % داشتند.Item type: Item , شیوع استئاتوهپاتیت در بیماران سلیاک یومتابولیک آذربایجان شرقی(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1400) درخشی رادور, آیسان; نیک نیاز, زینب; شیرمحمدی, مسعود; اقبالی, الهامبیماری سلیاک نوعی بیماری است که علت آن سوجذب یک یا چند ماده مغذی است و عدم تحمل روده باریک به پروتئین گلوتن موجود درگندم وجو و چاوداروجود دارد. سلیاک یک اختلال ایمنی سیستمیک است و علائم این بیماری متفاوت میباشد و شامل طیف بی علامت تا سوتغذیه شدید متغییر است.از علائم و نشانه های شایع بیماری میتوان به اسهال ،کاهش وزن و اتساع شکم و نفخ اشاره کرد. سایر تظاهرات عبارت اند از :درد شکم متناوب ،کمبود آهن با یا بدون کم خونی ،کوتاهی قد ، سطح بالای آمینوترانسفرازهاو... طیف بیماری های کبدی در بیماری سلیاک از افزایش خفیف آنزیم های کبدی تا سیروز متغیر است. افزایش ترنس آمینازهای سرم در 24-54% بیماران سلیاک گزارش شده است.(10) کبد چرب غیرالکلی ، یک اختلال با اهمیت کلینیکی و اپیدمیولوژیکی بسیار است که با توجه به شیوع گسترده آن ، یافتن راههای درمانی موثر موضوعیت فراوان پیدا می کند. یکی از عواملی که اخیرا به عنوان عامل مرتبط در کبد چرب مورد توجه قرار گرفته است ، بیماری سلیاک بوده است . با توجه به شیوع بیماری سلیاک در بیماران ایرانی و همچنین شیوع بالای کبد چرب ، شاید برقراری ارتباط بین دو عامل مذکور در کشور ما اهمیت فراوانی داشته باشد. این بررسی در زمینه ی پاتوفیزیولوژی کبد چرب اطلاعات جدیدی بدست میدهد. باتوجه به اینکه اکثر بیماران سلیاکی فاقد معیار های سندرم متابولیک می باشند. هدف مطالعه ما بررسی بررسی کبد و مجاری صفراوی از نظر کبدچرب بوسیله سونوگرافی و تعیین سطح آمینوترنسفراز های کبدی (ALT-AST) و سطح پروفایل لیپیدی HDL,TG خون و تعیین سطح FBS خون و اندازه گیری دور شکم بیماران و بررسی چاقی شکمی و بررسی فشار خون بیماران و تعیین وجود یا عدم وجود HTN روش کار: در این مطالعه تمامی بیمارانی که درمرکز تحقیقات گوارش دانشگاه علوم پزشکی تبریز به عنوان کیس شناخته شده سلیاک ثبت شده بودند وارد مطالعه شدند. آنهایی که طبق معیار های سندرم متابولیک مثبت بودند از مطالعه خارج شده و مابقی آنهایی که دارای آنزیمهای کبدی بالاتر از نرمال بودند، مورد بررسی سونوگرافیک از نظر کبدچرب و تعیین گرید کبدچرب قرار گرفتند و نتایج گزارش شد که 16.7 درصد از جمعیت مبتلا به کبد چرب بودند. نتیجه گیری: براساس این مطالعه پیشنهاد می شود که به دلیل شیوع بالاتر بیماری سلیاک در بیماران با کبد چرب غیرالکلی ، ارزیابی بیماری سلیاک در بیماران با کبد چرب غیر الکلی (بعد از رد سایر علل کبد چرب ) در دستور کار پزشکان قرار گیرد.