Browsing by Issue Date, starting with "1394"

Filter results by year or month

Now showing 1 - 20 of 650

بررسی ارتباط سلامت روان با موفقیت تحصیلی دانشجویان دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز سال تحصیلی 93
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز،دانشکده مدیریت واطلاع رسانی پزشکی, 1393/12/28) فیضی, اسما; صادقی, وحیده; مدیریت; ایمانی, علی
چکیده: مقدمه: دانشجویان یکی از گروه های در معرض خطر جامعه هستند که به سبب شرایطی خاص از برخی جوانب در مواجهه با فشارها و مشکلات با آسیب پذیري بیشتر و در نتیجه به خطر افتادن سلامت روان روبرو هستند در نتیجه توجه به سلامت روان آنها بسیار حائز اهمیت است.این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سلامت روان با موفقیت تحصیلی دانشجویان دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی صورت گرفت. روش: در این مطالعه ی توصیفی تحلیلی 166 نفر از دانشجویان مدیریت خدمات بهداشتی درمانی و فناوری اطلاعات سلامت(کل جامعه ی پژوهش) انتخاب شدند.ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ی GHQ28بود.معدل ترم دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت در نظر گرفته شد.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار)و آمار تحلیلی(آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی)انجام گرفت. نتایج: نمره ی کل سلامت روان دانشجویان شرکت کننده 26/71 درصد و با انحراف معیار 23/11 بدست آمد.بیش ترین مقدار مربوط به افسردگی با میانگین 68/83 و انحراف معیار83/17 و کمترین مربوط به عملکرد اجتماعی با میانگین 94/53 و انحراف معیار86/13 بود.بین میانگین نمرات پرسشنامه سلامت روان(نمره ی کلی پایین) و موفقیت تحصیلی(معدل ترم) ارتباط معنادار وجود داشت. به طوری که با افزایش سلامت روان معذل ترم دانشجو افزایش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش که ارتباط معناداری بین سلامت روان و موفقیت تحصیلی دانشجویان مورد مطالعه وجود داشت.لازم است به سلامت روان دانشجویان بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
بررسی سازگاری بیماران تحت جراحی پیوند عروق کرونر و ارتباط ابعاد آن در مرکز قلب شهید مدنی تبریز
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پرستاری و مامایی, 1394) علیپور اقدم, حسن; پایانامه فاقد فایل می باشد; صفائی, ناصر; لک دیزجی, سیما; پرون, کبری
چکیده: مقدمه: بیماری های قلبی عروقی علت اصلی مرگ ومیر و جراحی بای پس عروق کرونر یکی از شایعترین روش های درمانی در این بیماران می باشد. با وجود این که بیماری بر کل ابعاد زندگی بیماران تاثیر می گذارد، اما در مطالعات به ابعاد سازگاری آنها کمتر پرداخته شده است و بایستی، برنامه ریزی های دقیق تری جهت کمک به سازگاری این بیماران صورت گیرد. لذا این مطالعه به منظور بررسی سازگاری بیمارات تحت پیوند عروق کرونر و ارتباط بین ابعاد آن صورت گرفته است. روش مواد: این مطالعه توصیفی- همبستگی بر روی 200 بیمار بالای 18 سال بعد از جراحی عروق کرونر مراجعه کننده به درمانگاه آموزشی درمانی قلب علوم پزشکی تبریز به صورت در دسترس انتخاب شدند انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون ضریب همبستگی پیرسون با SPSS13 استفاده گردید. یافته ها: میانگین نمره سازگاری مشارکت کنندگان پژوهش در بعد فیزیولوژیک 59/5 ± 03/85، در بعد ایفای نقش 59/5±03/39، در بعد درک از خود 09/6± 43 و در بعد وابستگی متقابل 24/11±9/67 بود. همچنین ارتباط معنی داری بین ابعاد سازگاری با نمره کلی سازگاری به دست آمد. بین تاهل، سن، جنسیت، تحصیلات و شغل رابطه آماری معنی داری با سازگاری وجود داشت. نتیجه گیری: ابعاد مختلف سازش کلی فرد در تعامل بوده و تغییرات یک بعد بر سازگاری کلی فرد تاثیر دارد. لذا پرستاران می توانند با کمک به برقراری تعادل در بین این ابعاد، موجب سازش بهتر آنان در مقابله با بیماری شوند.
ارزیابی تاثیر داروهای سلژیلین وامانتادین در تحمل و وابستگی ناشی از مصرف مورفین
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده داروسازی, 1394) حبیبی اصل, بهلول
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات داروهای سلژیلین (مهارکننده ( MAOB وامانتادین (مهارکننده NMDA و فعال کننده سیستم دوپامینی) ونیز تجویزتوامآنهادرکاهش تحمل (بهاثرات ضد دردی) و علایم قطع مصرف ناشیازمصرف مورفین در موش سوری بود.برای این منظورموش های سوری نردرمحدوده وزنی 2030 گرم در گروههای8 تایی تقسیم گردیند.برای بررسی علایم قطع مصرف در گروههای متعددی از موش های سوری که به مدت 4 روز مورفین (50mgkg,ip) دریافت کرده بودند در روز چهارم نیم ساعت پس از دریافت آخرین دوز مورفین ، دوزهای مختلفی از سلژیلین (10,20,40mgkg,ip) وآماتادین ( 20,40,80mgkg,ip) ونیز دوز توام(آماتادین +(20mgkg,ip)سلژیلین ((10mgkg,ip)تزریق شد سپس یک ونیم ساعت بعد با تجویز نالوکسان (5mgkg,ip) علایم قطع مصرف (پرش وایستادن روی پاها)طی 30 دقیقه ثبت گردید.در بررسی تاثیر آمانتادین وسلژیلین در روند تحمل به اثرات ضد دردی مورفین ،نیم ساعت قبل از تزریق روزانه مورفین (50mgkg,ip) در گروههای مختلف به مدت 4 روز آمانتادین (20,40,80mgkg,ip) ویا سلژیلین (10,20,40mgkg,ip) ونیز دوز توام (آمانتادین + (20mgkg,ip) سلژیلین ((10mgkg,ip)تزریق شد. در روز پنجم با تزریق مورفین (9mgkg,ip) در گروههای تحت درمان با رژیم های مختلف اثر بی دردی ناشی از مورفین (9mgkg,ip) در طی یک ساعت در روش Hotplat اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که دوزهای مختلف آمانتادین به طور معنی داری (P0.01) تحمل به اثرات ضددردی مورفین را افزایش می دهد درحالیکه علایم قطع مصرف (پرش)در دوزهای40 و 80آمانتادین به طور معنا داری کاهش می یابد.(P0.01) سلژیلین (10,20,40mgkg,ip) تاثیر معناداری درمهار تحمل ویا کاهش علایم قطع مصرف را ایجاد نکرد.تجویز توام دو داروی فوق به طور معنی داری تحمل به مورفین را در تست Hotplat کاهش نداد.احتمالا آمانتادین در دوزهای تجویزی در مطالعه حاضر با مکانیسم تقویت سیستم دوپامینرژیک عمل مینماید در حالیکه سرژیلین با مکانیسم افزایش فعالیت سیستم آدرنرژیک با دوزهای مذکور عمل نمایید.
اثر سایتوتوکسیک عصاره گیاه دارویی گل میمونی گونه فریجیدا (Scrophularia frigida) در القای آپوپتوز در سلول های سرطانیSKBR3
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) منصوری درخشان, سیما; شکاری خانیانی, محمود; برادران, بهزاد
مقدمه و هدف:تنوع گسترده ای ازگیاهان شناسایی شده است که دارای توانایی مهار تکثیر سلول های سرطانی هستند. این ترکیبات از طریق تاثیر بر مسیر های مولکولی مختلف منجر به توقف چرخه سلولی و القاءآپوپتوزدرسلولهایسرطانیمی شوند. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی فعالیت آپوپتوتیک و باز دارندگی رشد عصاره های گیاه گل میمونی گونه فریجیدا (Scrophularia frigida) در سلول های سرطان پستان SKBR3 می باشد. مواد و روش ها: برای بررسی اثرات سایتوتوکسیک عصاره های گیاهگل میمونی گونه فریجیدا تست های MTT و تریپان بلو انجام گرفت. القاء آپوپتوز با تست های DNA fragmentation ، تانل، فلوسایتومتری و همچنین بررسی بیان mRNA ژن های پرو و آنتی آپوپتوتیک توسط Real-time PCR بررسی شد.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره های اتیل استاتی، تام اتانولی و اتانولی به طور معنی داری سلول های سرطانیSKBR3را از بین بردند. عصاره ی اتیل استاتی این گیاه در مقایسه با سایر عصاره ها دارای اثر مهاری قوی تری بر روی رشد سلول های سرطانی بود. با انجام دو تست fragmentationDNA و تست تانل، یکی از تغییرات مورفولوژی رایج در آپوپتوز (DNA fragmentation) مشاهده شد. همچنینبا استفاده از تست فلوسایتومتری، توقف فاز G0/G1 در سلول های سرطانی SKBR3 تیمار شده با عصاره های این گیاه مشاهده شد. در تست Real-time PCR، عصاره های این گیاه باعث کاهش بیانmRNA ژن HER2 و Mcl-1 و افزایش بیان کاسپاز 3 و کاسپاز 9 در سلول های SKBR3 شدند.
اثر -Hederin بر miRNA-126 ، miRNA-133a، mRNA هایIL -2 ، IL-13 و IL-17 در رت های نر آسمی
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) فلاحی حسین پور, مریم; کیهانمنش, رعنا; ابراهیمی, هادی
آسم یک بیماری مزمن آلرژیک است که فاکتورهای مختلفی از جمله انواع میانجی های التهابی در بروز آن نقش دارند. از جمله این میانجی ها می توان اینترلوکین های 2، 13 و 17 و گروهی از miRNA ها را نام برد.اهداف: قبلا ثابت شده که آلفاهدرین در درمان آسم موثر است. در مطالعه ی حاضر، به منظور شناسایی مکانیسم عملکردی آلفاهدرین، اثر پیشگیرانه ی تک دوز آلفاهدرین بر میانجی های التهابی شامل mRNA های اینترلوکین های 2، 13، 17، miRNA-126، miRNA-133a و التهاب ریه در رتهای حساس شده با اوالبومین مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: 40 عدد رت به صورت تصادفی در 4 گروه قرار گرفتند: کنترل (C)، آسمی(S)، پیش درمان شده با تیموکینون (3 mg/kg i.p., S+TQ) و پیش درمان شده با آلفاهدرین (0.02 mg/kg i.p., S+AH). سطوح mRNA های اینترلوکین های 2، 13،17، miRNA-126 و miRNA-133a در بافت ریه و تغییرات پاتولوژیک این بافت در هر گروه مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: سطوح mRNA های اینترلوکین های2 ((p<0.05،13(p<0.001)، 17 (p<0.001)، miRNA-126(p<0.001) و تغییرات پاتولوژیکی ((p<0.05 در گروه آسمی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. در عین حال میزان بیان ژن miRNA-133a در گروه آسمی به شکل معنی داری کمتر از گروه کنترل بود(p<0.05) . مقادیر بیان ژنهای IL-2 mRNA (p<0.05) و miRNA-133a (p<0.001) در گروه پیش درمان شده با تیموکینون بیشتر از گروههای کنترل و آسمی بود، درحالیکه سطح mRNA های IL-13 (p<0.01) ،IL-17 (p<0.05) و miRNA-126 در گروه S+TQ به شکل معنی داری پایین تر از گروه آسمی بود .(p<0.05) پیش درمانی با آلفاهدرین باعث کاهش معنی دار در سطح mRNA هایIL-13 (p<0.01)، IL-17 ((p<0.001 وmiRNA-126 (p<0.01) شد و میزان بیان ژن miRNA-133a را در مقایسه با گروه آسمی افزایش داد .(p<0.001)تمامی تغییرات پاتولوژیک در گروههای پیش درمانی شده کمتر از گروه آسمی بودند (p<0.05). کاهش میزانIL-17 mRNA در گروه S+AH بیش از تیموکینون در گروه S+TQ بود(p<0.05) اما افزایش میزان بیان ژن miRNA-133a در گروه S+AH کمتر از گروه پیش درمانی شده با تیموکینون بود(p<0.05). با وجود اینکه آلفاهدرین میزان miRNA-126، IL-13 mRNA و تغییرات پاتولوژیکی را در مقایسه با تیموکینون کاهش داد، نتایج از نظر آماری معنی دار نبودند. , Asthma is a chronic inflammatory disease with different inflammatory mediators involved. Amongst which, Interleukins 2, 13, 17 and a group of miRNAs including miRNA-126 and miRNA-133a can be mentioned. Objectives: Alpha-hederin has proven to be effective on asthma treatment. In the present study, the preventive effect of single dose of alpha-hederin has been evaluated on inflammatory mediators including IL-2, IL-13 and IL-17 mRNAs, miRNA-126 and miRNA-133a and lung inflammation of ovalbumin sensitized rat in order to elicit its mechanism.Materials and methods: Forty rats were randomly grouped in 4 groups; control (C), sensitized (S), sensitized pretreated groups with thymoquinone (3 mg/kg i.p., S+TQ) and alpha-hederin (0.02 mg/kg i.p., S+AH). Levels of IL-2, IL-13 and IL-17 mRNAs and miRNA-126 and miRNA-133a in lung tissue and its pathological changes in each group were assessed.Results: Elevated levels of miRNA-126(p<0.001), IL-2 (p<0.05), IL-13(p<0.001) and IL-17 (p<0.001) mRNAs and pathological changes (p<0.05) were observed in the sensitized group compared to the control group. However, the level of miRNA-133a gene expression in S group was significantly lower than C group (p<0.05). The levels of IL-2 mRNA (p<0.05) and miRNA-133a (p<0.001) gene expression in thymoquinone pretreated group were higher than C and S groups. However, the level of IL-13 (p<0.01) and IL-17(p<0.05) mRNAs and miRNA-126 in S+TQ group was significantly lower than S group (p<0.05). Pretreatment with alpha-hederin caused significant decrease in IL-13(p<0.01) and IL-17(p<0.001) mRNAs and miRNA-126 (p<0.01) levels and increase in miRNA-133a gene expression compared with sensitized animals. All the pathological changes in pretreated groups were lower than the S group (p<0.05). The improvement of IL-17 mRNA in S+AH group was more than thymoquinone in S+TQ group (p<0.05) but the improvement of miRNA-133a gene expression in S+AH group was less than thymoquinone pretreated group (p<0.05). Although alpha-hederin decreased the levels of miRNA-126, IL-13 mRNA and pathological changes in comparison with thymoquinone, the results were statistically not significant.
بررسی مقایسه ای کینتیک و رهگیری برخی از واکنشهای ناسازگاری دارو-اکسیپیان در محیط مایع و جامد به کمک روش های فیزیکوشیمیایی
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده داروسازی, 1394) قادری, فرانک; سیاهی شادباد, محمدرضا; ولیزاده, هادی; نعمتی, محبوب; منجم زاده, فرناز
مقدمه:يک شکل دارويي معمولاشامل اجزاء سازنده متعددي است که مهمترين آنها ماده فعال دارويي مي باشد. از ديگر اجزاء سازنده فرمولاسيونها اکسپيانها هستند که عمدتا به منظور بهينه سازي شرايط ساخت، افزايش کارايي ، تسهيل در امر تجويز ، کنترل رهش و همچنين افزايش پايداري دارو در برابر دگراداسيون تحت تاثيرعوامل محيطي به فرمولاسيونهاي دارويي افزوده مي شوند. ناسازگاري دارو واکسپيان ممکن است پايداري دارو، فراهمي زيستي، اثرات درماني، اثربخشي و ايمني دارو را تحت تاثير قرار دهد. ازاين رو فرمولاسيون يک شکل دارويي موفق و پايدار بستگي به انتخاب دقيق اکسپيانهاي افزوده شده به فرمولاسيون دارد و بررسي سازگاري دارو و اکسپيان يک مرحله بسيار مهم طي پيش فرمولاسيون دارو مي باشد. با وجوديکه غربالگري و شناسايي بهترين اکسي پيان ها از جمله مراحل اصلي پيش فرمولاسيون مي باشد ولي تا کنون در جهت شناخت سريع و ساده ناسازگاريهاي شاخصي چون واکنش ميلارد تا کنون متد استانداردي ارائه نشده است و از طرفي مقايسه اي بين کينتيک واکنش در محيط هاي مائي و جامد به موازات فرمولاسيون هاي مايع و جامد صورت نگرفته است. هدف: در اين مطالعه بررسي مقايسه اي کينتيک و رهگيري واکنش ميلارد به عنوان يکي از شاخص ترين واکنش هاي ناسازگاري دارو- اکسيپيان در محيط هاي مايي و جامد به کمک روش هايHPLC وFTIR وDSC انجام گرفت. مواد و روشها:روشهای فیزیکو شیمیاییHPLC وFTIR وDSC برای بررسی ناسازگاری داروهای حاوی عامل آمینی نوع اول ، دوم و سوم (فلوکسامین ،سرترالین و دکسپین ) با اکسپیان کاهنده لاکتوز مورد استفاده قرار گرفت. روش ایزوترمال و غیر ایزوترمال برای بررسی کینتیکی مخلوط هیدروکلروتیازید-لاکتوز مورد استفاده قرار گرفت وهمچنین پارامترهای کینتکی آلپرازولام-لاکتوز محاسبه شد. نتایج: انرژی های اکتیواسیون محاسبه شده برای واکنش فلووکسامین-لاکتوز، سرترالین-لاکتوز و دوکسپین – لاکتوزبه ترتیب عبارتند از 351.50، 265.45 و 288.88 همچنین محاسبات کینتیکی مخلوط آلپرازولام - لاکتوز نشان داد که این مخلوط در شرایط دمایی بالا پایداری مناسبی دارد. انرژیاکتیواسیون محاسبه شده برای مخلوط فیزیکی هیدروکلرتیازید- لاکتوز در حالت جامد به دو روش ایزوترمال و غیرایزوترمال به ترتیب عبارتست از 254.31 و261.63.همچنین غیر معنی دار بودن تفاوت نتایج به دست آمده از دو روش با نرم افزار آماری مورد تائید قرار گرفت. پارامترهای کینتیکی واکنش ناسازگاری آلپرازولام – لاکتوز با دو روش محاسبه شده و پایداری دمایی بالای این مخلوط نشان داده شد. همچنین انرژی اکتیواسیون مخلوط هیدروکلرتیازید- لاکتوز در شرایط بازی و خنثی عبارتند از 82.43 و 100.28که دلیلی بر پیشرفت واکنش میلارد در شرایط قلیایی می باشد. بحث و بررسی:ناسازگاری مخلوط های فیزیکی دوکسپین-لاکتوز، دوکسپین -گلوکز،دوکسپین -سوکروز، سرترالین - لاکتوز، سرترالین- دکستروز و فلووکسامین -لاکتوز مورد تایید قرار گرفت وانرژی اکتیواسیون واکنش های ناسازگاری ذکر شده با روشDSCمحاسبه شده و محصول واکنش میلارد مخلوط های ذکر شده با روش مورد ردیابی قرار گرفت .کمترین و بیشترین انرژی فعالسازی به ترتیب مربوط به مخلوطسرترالین- دکستروز و فلووکسامین –لاکتوز می باشد . تفاوت های به دست آمده مربوط به تفاوت در میزان نوکلیوفیلیسیته گروههای آمین می باشد.
بررسی الگوی مصرف و تجویز داروهای سفپیم و پیپراسیلین- تازوباکتام در بیمارستان سینا تبریز
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده داروسازی, 1394) میکائیلی خیاوی، سارا; همیشه کار, هادی; رضایی, هاله; صالح، پرویز
روندDrug Utilization Evaluation (DUE) برنامه ای رسمی، مداوم و سازمان یافته است که به جمع آوری اطلاعات بمنظور شناخت و بهبود مشکلات احتمالی بکارگیری داروها می پردازد. هدف هدف این مطالعه ارزیابی الگوی مصرف و تجویز سفپیم و پیپراسیلین-تازوباکتام در بیمارستان سینا در تبریز بود. مواد و روش ها این مطالعه توصیفی در سال 1393 در بیمارستان سینا تبریز طراحی گردید. 140 بیمار بستری در دو گروه 70 نفری که در یک دوره 6 ماهه با تجویز پزشکان سفپیم یا پیپراسیلین-تازوباکتام دریافت کرده بودند وارد مطالعه گردیدند. اطلاعات آماری مربوط به طول مدت درمان، دوز دارو، تنظیم دوز دارو در نارسایی کلیوی و... از پرونده پزشکی بیماران استخراج گردید و با پروتکل‌های درمانی منطبق با UpToDate و AHFS drug information2012 ‌‌ مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت آنالیز آماری داده ها از نرم افزار 18SPSS- استفاده گردید.یافته ها طبق یافته های این مطالعه در دو گروه مصرف کننده سفپیم و پیپراسیلین-تازوباکتام، هر گروه به تعداد 70 نفر به ترتیب، تطابق همزمان دوز و مدت زمان مصرف دارو با گایدلاین (29% و 59%)، تجویز دارو به صورت تجربی (4/91% و 8/72%)، تنظیم دوز دارو با توجه به اختلالات کلیوی (2/76% و 100%) و شایعترین آنتی بیوتیک همراه داروها (سیپروفلوکساسین 9/52% و ونکومایسین 3/64%) بود.نتیجه گیری فراوانی تجویز تجربی سفپیم و پیپراسیلین-تازوباکتام بدون توجه به نتایج کشت و آنتی بیوگرام یا شروع درمان آنتی میکروبیال در بدو بستری شدن بیمار مهمترین جنبه ی تجویز غیر منطقی این داروها در این مطالعه بودند. توجه بیشتر به نمونه گیری، کشت و تست حساسیت میکروبی و تجویز این داروها بر مبنای دستورالعمل ویژه توصیه می گردد. معتقدیم که وجود چنین دستورالعمل¬ها و نشر گسترده آن، آموزش مداوم پرسنل درمانی و بکارگیری آن از نکات ضروری در تلاش جهت کنترل هزینه فزاینده درمان با این داروها و ظهور ارگانیسمهای مقاوم به دارو می باشد.
تاثیر مکمل روغن ماهی بر پروفیل چربی مادران باردار: یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) اصلانی گاوگانی, حسین; استاد رحیمی, علیرضا; فرجی, اسماعیل
اسیدهای چرب امگا 3 مشتق شده از روغن ماهی، منجر به کاهش تری گلیسرید پلاسما و افزایش HDL (لیپوپروتئین با چگالی بالا) می شوند. با این حال ، اثر مکمل اسید چرب امگا 3 بر پروفایل لیپیدی در دوران بارداری، که یک حالت هیپرلیپیدمیک است ، ناشناخته باقی مانده و نتایج مطالعات انجام شده در این زمینه ضد و نقیض بوده است. اهداف: هدف مطالعه تعیین تاثیر مکمل روغن ماهی بر پروفایل چربی مادران باردار بود.روش انجام: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بود. به افرادیکه تمایل به شرکت در مطالعه را داشتند ، پرسشنامه شماره یک جهت بررسی معیارهای ورود به مطالعه داده شد. در صورت حایز بودن شرایط، پرسشنامه شماره دو جهت جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و بارداری و زایمان توسط آنها تکمیل گردید. همچنین پرسشنامه شماره 3 محتوی آموزش در مورد نحوه مصرف کپسول ها، جدول ثبت هفتگی مصرف کپسول ها و حوادث احتمالی به زنان باردار داده شد. در کل تعداد 150 نمونه انتخاب شد که 75 نفر آن در گروه مداخله و 75 نفر آن در گروه پلاسبو بود. جامعه پژوهش كلیه زنان باردار 35-18 ساله با حاملگی اول تا پنجم و با سن حاملگی 20-16 هفته بودند که مصرف داروی خاص و اختلالات انعقادی شناخته شده ای نداشتند و دارای پرونده خانوار در مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز بودند. زنان باردار مورد مطالعه بطور تصادفی در دو گروه ، گروه دریافت کننده مکمل کپسول روغن ماهی و گروه دریافت کننده پلاسبو تقسیم شدند. تعداد مصرفی کپسول روغن ماهی (1000 میلی گرم محتوی 120 میلیگرم DHA و 180 میلیگرم EPA) و پلاسبو (هم شکل، هم اندازه و هم وزن با کپسول های دیگر) روزانه 1 عدد از پایان هفته 20 بارداری تا زمان زایمان، به مدت حدودا 20 هفته (140 عدد) بود در شروع مطالعه (هفته 20-16 بارداری) و همچنین در مراقبت پنجم بارداری (هفته های 37-35) 3 سی سی نمونه خون از زنانی که وارد مطالعه شدند اخذ و جهت بررسی پروفایل لیپید به آزمایشگاه ارسال شد. نتایج: با وجود افزایش قابل توجه در سطح کلسترول تام ، تری گلیسرید و LDL با پیشرفت حاملگی، اختلاف آماری معنا داری بین گروه مداخله و گروه کنترل مشاهده نشد (p به ترتیب 351/0 ، 177/0 و 425/0 گزارش گردید). همچنین با وجود کاهش قابل توجه در سطح HDL با پیشرفت حاملگی، اختلاف آماری معناداری بین گروه مداخله و گروه کنترل مشاهده نشد (826/0 (p=., n--3 Fatty acids derived from fish oil reduce plasma triglycerides and increase HDL-C (high-density lipoprotein cholesterol); however, the effect of n-3 fatty acid supplementation during pregnancy, a hyperlipidemic state, remains unknown. We took the opportunity to investigate the effect of fish oil supplementation during pregnancy on maternal lipid levels.Objective: The purpose of study is to determine the effect of fish oil supplementation on lipid profiles of pregnantMethods: This study was a randomized controlled trial. To people who was willing to participate in the study Questionnaire number one for evaluation of the inclusion criteria was given. If conditions was appropriate the second questionnaire was given to collect demographic information and complete their pregnancy occurs. Also the third questionnaire contains a tutorial on how to use capsules, recorded weekly taking capsules and possible events was given to pregnant women. A total of 150 samples selected from which 75 patients were in the intervention group and 75 patients were in the placebo group. The study population was consisted of 18-35 years old pregnant women with first to fifth parity with gestational age of 16-20 weeks of pregnancy, who had not been used any drug participated and had family records at health centers in Tabriz . Pregnant women were randomly divided into two groups, one group received placebo and another group received fish oil supplements capsules. Consumption of fish oil capsules (1,000 mg contains of 120 mg DHA and 180 mg EPA) and placebo (same shape, the same size and weight with other capsules) daily one capsule from the end of the 20th week of pregnancy until delivery which was about 20 weeks (140 capsules). At the beginning of the study (20-16 weeks gestation) and in the fifth care of pregnancy (weeks 35-37) 3 cc blood samples collected and was sent to the laboratory for evaluation of lipid profiles level. In this study, researcher and researcher assistance, the analyzer and the participants were blind.Results: Despite substantial increases in cholesterol, triglycerides and LDL levels with advancing pregnancy, there was no statistically significant difference between the intervention group and the control group. (P were reported 0.351, 0.177, and 0.425 respectively). Despite a significant reduction in HDL cholesterol levels with advancing pregnancy, there was no statistically significant difference between the intervention group and the control group (P = 0.826)
آگاهی و نگرش پرستاران نسبت به ارائه مراقبت های پایان زندگی و Hospice در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز- 1392
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پرستاری و مامایی, 1394) آقایی, میرحسین; پایانامه فاقد فایل می باشد; حسنخانی, هادی; رحمانی, آزاد; محجل اقدم, علیرضا
چکیده: زمینه و هدف: پرستاران از جمله کارکنان درمانی درگیر در ارائه مراقبت‌های پایان زندگی می‌باشند. بنابراین، آگاهی و نگرش آنان در این زمینه از ارکان مهم برنامه‌ریزی برای برنامه‌ریزی و اجرای بهتر چنین خدماتی است. هدف این مطالعه، تعیین آگاهی و نگرش پرستاران در زمینه مراقبت از بیماران در مراحل پایان زندگی می‌باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی 240 نفر از پرستاران شاغل در مراکز آموزشی تبریز با استفاده از نمونه‌گیری طبقه‌ای غیرتصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل آزمون آگاهی و پرسشنامه نگرش Frommelt (Frommelt Attitude Toward Caring FOR Dying Patients) در رابطه با مراقبت از بیماران در مراحل پایان زندگی بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده آمار توصیفی و آزمون‌های آماری t مستقل، ANOVA و همبستگی پیرسون انجام شد. یافته‌ها: میانگین نمره آگاهی پرستاران از مراقبت‌های پایان زندگی (37/4) 26/14 از 29 بود و 7/55 درصد از پرستاران بیان کردند که آموزش کافی در زمینه ارائه این مراقبت‌ها ندیده‌اند. با کسب نمره (79/11) 32/100 از حداکثر نمره 150 نگرش مشارکت کنندگان در زمینه مراقبت از بیماران در مراحل پایانی زندگی مثبت بود. سطح نمره نگرش در کارکنانی که سابقه مراقبت در مراکز مراقبت در منزل را داشتند، بیشتر بود (01/0< P). همچنین میانگین نمره آگاهی در کارکنانی که سابقه مراقبت در مراکز مراقبت در منزل، مراقبت از بستگان نزدیک و تعداد مواجهه بیشتر با بیماران در مرحله پایانی زندگی را داشتند، بیشتر بود. نتیجه‌گیری کلی: با توجه به آگاهی پایین پرستاران در زمینه ارائه مراقبت‌های پایان زندگی، لازم است برنامه‌های آموزشی جهت ارتقاء دانش پرستاران برگزار گردد. به ویژه با توجه به نگرش مثبت پرستاران در این زمینه، برگزاری چنین آموزش‌هایی می‌تواند زمینه‌ساز توسعه مراقبت‌های پایان زندگی به شکل تخصصی در ایران باشد.
بررسی اثرات فنوباربیتال سدیم و مرفین سولفات در محلهای کولینرژیک نیکوتینی جوجه
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده داروسازی, 1394) قندیها, احد
[بدون چکیده]
مقایسه ترکیب لیدوکائین و نیتروگلیسیرین با لیدوکائین تنها در کاهش درد ناشی از تزریق پروپوفول در بیماران تحت بیهوشی
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) عیدی, محمود; آقامحمدی, داوود
در این مطالعه قصد داریم به مقایسه ترکیب لیدوکائین و نیتروگلیسیرین با لیدوکائین به تنهایی در تسکین درد ناشی از تزریق پروپوفول در بیماران تحت بیهوشی بپردازیم. روش کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور، تعداد 90 بیمار در سه گروه 3 تایی ردیافت کننده دارونما (گروه کنترل)، لیدوکائین تنها (گروه L) و لیدوکائین به همراه نیتروگلیسیرین (گروه LN) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در گروه کنترل، آب مقطر به عنوان دارونما داده شد. در گروه L، لیدوکائین 2% به میزان 20 mg و در گروه LN، لیدوکائین 2% به میزان 20 mg و نیتروگلیسیرین g/kg 1/0 تزریق گردید. تغییرات همودینامیک بیماران طی مطالعه ثبت گردید. بروز درد بعد از تزریق و شدت آن بین سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: تغییرات همودینامیک شامل فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، ضربان قلب و اشباع خون شریانی در سیر مطالعه بین سه گروه یکسان بود. درد در گروه کنترل در 7/96% وجود داشت که بطور بارزی بیشتر از گروه L (7/56%) و گروه LN (7/6%) بود (001/0p< در هر دو). شدت درد در گروه LN بطور بارزی کمتر از گروه L بود (001/0p<). درد شدید در هیچیک از دو گروه L و LN مشاهده نگردید.
بررسی تغییرات شاخص های آنتروپومتری و بیوشیمیایی خون قبل و بعد از فیکساسیون بین فکی
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده دندانپزشکی, 1394) حاجی زاده، سعید; پور قاسم گرگری, بهرام; یزدانی, جواد
یکی از درمان های اساسی شکستگی های مندیبل و ناحیه میانی صورت، فیکساسیون بین فکی است. اما این پروسه درمانی، با روند تغذیه نرمال تداخل دارد. زیرا بیمار قادر به جویدن نخواهد بود. سوتغذیه به دنبال عدم توانایی جویدن می تواند روی درمان و بازتوانی و روند ترمیم بیمار تاثیرگذار باشد. روش اجرا :مطالعه با بررسی شاخص های آنتروپومتریک شامل وزن، BMI، ضخامت چین پوستی در ناحیه بازو و ساب منتال و برخی شاخص های بیوشیمیایی از قبیل پروفایل پروتئینی و لیپیدی بیماران انجام شد. در بخش پروفایل پروتئینی شاخص های آلبومین و هموگلوبین و در بخش پروفایل لیپیدی، شاخص های تری گلیسیرید، کلسترول تام، HDLو LDL ارزیابی شدند. تعداد 60 بیمار به مدت 4 هفته تحت فیکساسیون بین فکی قرار گرفتند و این شاخص ها قبل و بعد از این پروسه درمانی، اندازه گیری شدند. نتایج:تغییرات شاخص های آنتروپومتریک به صورت کاهشی و با معنی داری آماری همراه بود. در پروفایل پروتئینی کاهش شاخص آلبومین به صورت معنی دار و افزایش شاخص هموگلوبین دیده شد که معنی دار نبود. پروفایل لیپیدی نیز با کاهش در تمام شاخص ها همراه بود که معنی داری آماری نداشت. بحث:کاهش شاخص ها در طی این مداخله درمانی، به صورت شدید و قابل توجه نبوده، در بیماران ایجاد سو تغذیه شدید نمی کند ولی با این حال به جهت تاثیر مستقیم تغذیه ناکافی در کند کردن روند ترمیم، استفاده از مکمل های غذایی در این بیماران سودمند خواهد بود.
ارزیابی مقایسه ای مورفولوژی کانال های ریشه دندانهای مولر اول و دوم فک بالا با استفاده از رادیوگرافی CBCT و پری اپیکال در یک جمعیت ایرانی(تبریز)
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده دندانپزشکی, 1394) نجفی شجاعی، سهند; جوهری, معصومه; زند, وحید
آگاهی کامل از مورفولوژی کانال‌صهای ریشه پیش‌صنیاز بسیار مهمی در درمان ریشه است. امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی استفاده از CBCT یکی از روش های مورد استفاده در تعیین مورفولوژی و تعداد کانال می باشد. با معرفی سیستم CT مخروطی (cone-beam CT) تحولی در زمینه تصویر برداری مجموعه کرانیوفاسیال حاصل شده است. مزایای این روش تصویر برداری عبارتند از: غیر مخرب بودن، بازسازی سه بعدی کانال ریشه(یک تصویر سه بعدی از یک جسم سه بعدی)، افزایش دقت و رزولوشن تصاویر و کاهش میزان خطا در تصاویر می باشد. بررسی رادیوگرافی پری اپیکال با توجه به اینکه می توان با استفاده از زوایای مختلف موقعیت کانال مزیوباکال دوم را تعیین کرد ، دارای اهمیت است. بناربراین در این طرح مطالعاتی قصد داریم صحت نتایج توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی CBCT و وجود یا عدم وجود کانال مزیوباکال دوم در دندانهای مولر اول و دوم ماگزیلا ، فاصله اورفیس ها و نوع کانال بر اساس سیستم طبقه بندی ورتوچی را مورد بررسی قرار دهیم و نحوه تشخیص فرم کانال و کانال مزیوباکال دوم با پری اپیکال نیز مورد مقایسه قرار دهیم. مواد و روش کار: از اطلاعات موجود CBCT و پری اپیکال موجود در بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی تبریز تعداد 156 عدد بیمار جهت بررسی آناتومی دندان مولر اول و دوم ماگزیلا انتخاب شد که از لحاظ جنسیتی به صورت مساوی خانم و آقا تقسیم شده بود. در CBCT با برش های مقطعی وجود یا عدم وجود کانال مزیوباکال دوم و فاصله اورفیس از مزیو باکال اول و مورفولوژی کانال ها بر اساس طبقه بندی ورتوچی بررسی شد و در رادیوگرافی پری اپیکال موجود با توجه به عکس های گرفته شده قابلیت تشخیص کانال مزیوباکال دوم مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در بررسیهای انجام شده با دستگاه CBCT نتایج به دست آمده برای دندان مولر اول ومولر دوم بدین صورت بود که میزان شیوع کانال مزیوباکال دوم در دندان مولر اول 1/55 %بود که در این مقدار شیوع خانمها 1/44 %و آقایان 3/63 %بود. در نتایج به دست آمده در مورد دندان مولر دوم ماگزیلا میزان شیوع کانال مزیوباکال دوم 7/23 %بود که این میزان در خانمها 7/15 %و در آقایان 2/30 %بود. در مقایسه فاصله اورفیسها در MB2 از MB1 در دندان های مولر اول و دوم ماگزیلا نتایج زیر به دست آمده است: بیشترین فاصله ثبت شده بین اورفیسها 4/2 میلیمتر و کمترین آن 3/0 میلیمتر بود و میانگین فاصلههای ثبت شده 3/1 میلیمتر میباشد. در مقایسه رادیوگرافیهای پری اپیکال و CBCT در مورد وجود یا عدم وجود کانال مزیوباکال دوم در مورد دندان مولر اول و دوم ماگزیلا اختلاف معنیدار مشاهده شد (P0.01). نتیجه گیری: با توجه به این مطالعه روش CBCT قابل استنادتر می باشد.
بررسی تاثیر لاکتولوز بر تعدادباکتری های پروبیوتیک روده ای و وضعیت قند خون در بیماران دیابتی نوع 2
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) خیاطی, آرش; عسگرزاده, اکبرعلی; قوطاسلو, رضا
استرس اکسیداتیو نقش عمده ای را در بیماری زایی و پیشرفت دیابت بازی میکند. بین غذاهای مفید متنوع با اثر آنتی اکسیدان، پروبیوتیک ها به عنوان کاهش دهنده موثر استرس اکسیداتیو گزارش شده اند. اخیرا باکتری¬های روده¬ای به عنوان عامل مشارکت¬کننده در تنظیم وزن بدن، مقاومت به انسولین، متابولیسم گلوکز و سایر خطرات قلبی و متابولیک شناخته شده-اند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر لاکتولوز بر تعدادباكتری های پروبیوتیك روده ای و وضعیت قند خون در بیماران دیابتی نوع 2 بود.مواد و روشها:در یک کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی شده دو سویه کور که در دپارتمان بیماریهای داخلی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر روی بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 انجام دادیم، تاثیر لاکتولوز بر تعدادباكتری های پروبیوتیك روده ای و وضعیت قند خون در بیماران دیابتی نوع 2 مورد بررسی قرار دادیم.نتایج:میانگین سن بیماران گروه مداخله(دریافت کننده شربت لاکتولوز) و کنترل به ترتیب 07/6±0/57 و 07/13± 35/63 سال بود(059/0=P).تفاوت معنی داری از نظر پارامترهای آزمایشگاهی در قبل و بعد از مطالعه در بین بیماران دو گروه وجود نداشت و فقط، میانگین تری گلیسرید(TG) ثانویه در بیماران گروه مداخله(دریافت کننده شربت لاکتولوز) بصورت معنی داری بیشتر بود. تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم اولیه و ثانویه در بین بیماران دو گروه وجود نداشت. میانگین FBS و HbA1c ثانویه در بیماران گروه مداخله(دریافت کننده شربت لاکتولوز) بصورت معنی داری کمتر بود و میانگین HDL ثانویه در بیماران گروه مداخله(دریافت کننده شربت لاکتولوز) بصورت معنی داری بیشتر بود. تغییر معنی داری در سایر پارامترهای آزمایشگاهی مشاهده نشد. تغییر معنی داری در تعداد لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم در بیماران دو گروه مشاهده نشد. بجز در FBS، تغییر معنی داری در پارامترهای آزمایشگاهی بیماران گروه کنترل مشاهده نشد., Oxidative stress plays a major role in pathogenicity and progress of diabetes. Among various useful foods with antioxidant effect, probiotics have been reported as effective reducers of oxidative stress. Intestinal bacteria have recently been recognized as a factor contributing to adjustment of body weight, insulin resistance, glucose metabolism, and other heart and metabolic risks. The aim of this study was to investigate the effect of Lactulose on the number of intestinal probiotics bacteria and blood sugar status in patients with type 2 diabetes.Methods and Materials:In a double-blind randomized controlled clinical trial that we performed in Endocrine Research Center of Tabriz University of Medical Sciences on patients with type 2 diabetes, we investigated the effect of Lactulose on the number of intestinal probiotics bacteria and blood sugar status in patients with type 2 diabetes.The mean ages of the intervention (Receiving Lactulose Syrup) and control group patients were 57.0±6.07 and 63.35±13.07 years, respectively (P=0.059).There was no significant difference between the patients in the two groups with respect to laboratory parameters before and after the study, and it was only mean secondary TG that was significantly higher in the intervention(Receiving Lactulose Syrup) group patients. There was no significant difference between the mean numbers of primary and secondary Bifidobacterium and Lactobacillus clooney count among the patients in the two groups.
علل تاخیر در جراحی ترمیمی اولیه شکاف لب و کام
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) عبدالهی فخیم, شهین
Background: Cleft lip and palate is the most common congenital malformations of the head and neck. These disorders have high economic cost for families and impose a heavy psychological burden on children. In order to achieve the desired results of treatment, performing early primary reconstructive surgery cleft lip and palate is necessary. The aim of this study was to evaluate etiology of primary cleft lip & palate reconstructive surgery Retardation. Methods & Materials: In a retrospective descriptive study, 516 infants whom referred to Children Hospital and Sina Hospital of Tabriz University of Medical Sciences, to do primary cleft lip & palate reconstructive surgery in years 2009-2014, were studied. Age at surgery, sex, comorbidities, cause of the delay in referring the patients was evaluated. Software SPSS version 22 was used for statistical analysis. Results: The mean age of patients at surgery was 16.2025.97 years. 27.13% of patients, whom referred for primary reconstructive surgery, were delayed. The low weight of the child for surgery (30%), late visiting of childs parents (19.28%), and lack of awareness among parents about the time of the visit (17.85%), were the most common causes of delay in referring to reconstructive surgery., هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی علت تاخیر در بیماران شکاف لب و کام در مراجعه جهت انجام جراحی ترمیمی اولیه می باشد. مواد و روشهادر یک مطالعه توصیفی 516 کودک مراجعه کننده جهت جراحی ترمیمی اولیه به مراکز آموزشی-درمانی کودکان و سینا دانشگاه علوم پزشکی تبریز در طول سال های 1393-1388 بررسی شدند. سن زمان جراحی، جنس، بیماری های همراه، تاخیر در مراجعه و علت آن در بیماران ارزیابی شد. داده های حاصله با نرم افزار تحلیل آماری SPSS version 22 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج‌میانگین سن جراحی در بیماران 97/2520/16 ماه بود. 13/27% از بیماران در مراجعه جهت انجام جراحی ترمیمی اولیه تاخیر داشتند. کم بودن وزن کودک برای انجام عمل جراحی (30%)، مراجعه دیرهنگام خود والدین (28/19%)، و عدم آگاهی والدین نسبت به زمان مراجعه (85/17%)، شایعترین علل تاخیر در مراجعه در بیماران مورد مطالعه بود
ارتباط سطح سرمی ناتریورتیک پپتید تایپ (BNP)Bبا میزان شانت چپ به راست(QP/QS)
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) اسکندرتاش, الناز; جامعی خسرشاهی, احمد; صمدی, محمود
زمینه:پیتیدهای ناتری یورتیك شاملBNP، ANP و NT Pro BNPدرپاسخ به افزایش کشش دیواره بطن ها و دهلیز ها ترشح می شوند. بیماریهای مادرزادی قلبی باشانت چپ به راست مانندVSD، PDA و ASD، براساس میزان وشدت شانت،تحت درمان طبی و یاعمل جراحی قرارمی گیرند. هدف این مطالعه این است که آیا می توان براساس سطح سرمیBNP،شدت بیماری راتشخیص واقدامات درمانی و یاجراحی راانجام دادوازموربیدیتی وبروزمکررعفونتهای ریوی ونارسایی شدیدقلبی،اختلال دررشدومورتالیتی ا ین بیماریهاازیکطرف وتصمیم عجولانه برای مداخلات جراحی زودرس جلوگیری کرد.مواد و روشکار:در این مطالعه توصیفی – تحلیلی، 30 مورد از شیرخواران وکودکانی که به علت سوفل قلبی،دیسترس تنفسی،اختلال دررشد(FTT)،پنومونی های مکرر،کاردیومگالی درعکس قفسه سینه(CXR)دربخش قلب کودکان یاICUکودکان بستری گردیده وموردمشاوره قلب قرارگرفته بودند ویابه صورت سرپایی به درمانگاه قلب مراجعه نموده بودند،پس ازانجام اکوکاردیوگرافی و تشخیصPDA، ASD و VSD، واردمطالعه شده وسطح سرمیBNPدرهمان روزاندازه گیری شده است.سپس میزان شانت چپ به راست (QP/QS)براساس یافته های اکوکاردیوگرافی باسطح سرمی BNPمقایسه گردید تامشخص شودآیاارتباط معنی داری میان سطح سرمیBNPوشدت شانت براسا س یافته های اکوکاردیوگراف ی ومیزان اختلال همودینامیک وجودداردیاخیر. نتایج:از 30 بیمار بررسی شده، 13 بیمار (3/43%) مذکر و 17 بیمار (56/7%) مونث بودند. میانگین سطح سرمی BNP در ASD=281/8و VSD = 208/5 و PDA = 74/6 بوده است. میانگین سطح سرمی BNP و اندازه شنت چپ به راست در بیماران مورد بررسی با P < 0/0001 ارتباط معنی داری داشت. میانگین سطح سرم BNP در تمامی بیماران برابر 194/9 ± 21/2 بود. ارتباطمثبتیمیانسطحسرمیBNPونسبتQP/QSدرمیانتمامبیمارانمشاهدهگردید (P = 0/018). میانگین BNP اندازه گیری شده در بیماران با QP/QS<1/5 برابر 30/83±2/4، در بیماران با QP/QS<2 1/5 برابر217/88±44/6و برایQP/QS2 برابر با272/8 ±51/8 بود. ارتباط معنی داری میان سطح سرمیBNPومیزان شانت مشاهده گردید(P = 0/006). برای تشخیص بیماران باQP/QS > 1/5حساسیت واختصاصیت 100%و 83 /3%برای سطح سرمی BNP برابر 36/95 pg/mlمشخص شد. , Natriuretic peptides including BNP, ANP and NT Pro BNP are secreted in response to increased wall tension of ventricle and atrium.Congenital heart disease with left to right shunt, such as VSD, PDA and ASD, based on the extent and severity of the shunt, are underwent medical treatment or surgery.The purpose of this study is to answer this question that is it possible to get information about the disease severity or perform surgery and medical treatment and prevent the morbidity and frequency of respiratory infections and severe heart failure, impaired growth and mortality and on the one hand to avoid hasty decisions for early surgical intervention by using serum levels of BNP.Method:In this cross - sectional study, 30cases of infants and children thatbeen hospitalizedin cardiology or ICU ward of Tabriz Children’s Hospital due to heart murmur, respiratory distress, failure to thrive (FTT), recurrent pneumonia, cardiomegaly on chest x-ray, entered in the study after the diagnosis of PDA, ASD and VSD by echocardiographyand the serum BNP levels were measured in the same day. Then the rate of left to right shunt (QP / QS) based on echocardiographic findings was compared with serum levels of BNP to determine that is there a significant correlation between serum levels of BNP and the rate of the shunt on the echocardiographic findings and the hemodynamic disorder or not.Results:Of 30 patients, 13 patients (43.3%)were males and 17 (56.7%) were female. Pro BNP serum levels had a significant correlation with the left to right shunt type(P = 0.01).The mean serum levels of Pro BNP has been in ASD=281.8VSD = 208.5andPDA = 74.6. The mean serum levels of Pro BNP had a significant correlation with the size of left to right shunt with P <0.0001. A pro BNP serum level in all patients was194.9 ± 21.2. There was a positive correlation between serum levels of BNP and QP / QS in all patients (P = 0.018).The mean serum levels of Pro BNP in patients with QP / QS <1.5was30.83 ± 2.4 and in patients with1.5 QP / QS< 2 was 217.88 ± 44.6 and for QP / QS2was 272.8 ± 51.8. There was a significant correlation between serum levels of BNP and the rate of the shunt (P = 0.006). The sensitivity and specificity for the serum levels ofBNP equal to 36.95pg / ml in diagnosing patients with QP / QS> 1.5 were 100% and 83.3% respectively.
ارزش تشخیصی CA125,HE4 و Risk of Ovarian Malignancy Algorithm (ROMA) در تشخیص سرطان تخمدان
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) جعفری شبیری, مهری
The aim of this study is to evaluate a novel serum tumor marker HE4 in camparison with CA125 and the risk of ovarian malignancy algorithm(ROMA)in patient with ovarian malignant and benign tumors. CA125, HE4, ROMA were determined in 33 patients with ovarian cancer and 67 patients with benign tumors. CA125, HE4 cut offs were35U/ml and 70 PM respectively.ROMA algorithm cut off was 13.1%and 27.7%for pre monopaused or post monopaused women respectively.Data were analysed by SPSS software;19 and p value <0.05 was considered significant. In this study , serum level of CA125, HE4 and ROMAwere higher in patients with ovarian cancer than benign tumors(p<0.001).Area under the ROC curve for CA125, HE4 and ROMA were 82.4%,8401%and 82.4% respectively. The differences were not significant., هدف از این مطالعه ارزیابی تومور مارکر جدید HE4در مقایسه با CA125 و الگوریتم خطر بد خیمی تخمدان (ROMA) در بیماران با تومورهای خوش خیم و بد خیم تخمدان میباشد. HE4, CA125 در سرم 33 بیمار مبتلا به کانسر تخمدان و 67 بیمار با توده خوشخیم تخمدان اندازه گیری شدند خط برش برای 35 u/ml. CA125 و برای HE4 طبق مطالعاتPM70 در نظر گرفته شد. ROMA برای بیماران با خطر بالای سرطان تخمدان در سنین قبل از یائسگی و برای سنین بعد از سنویوز در نظر گرفته شد. داده هابر اساس نرم افزار آماری Spss19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در این مطالعه p کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی دار تلقی گردید. در این مطالعه میزان سرمی ROMA, HE4, CA125 در تومورهای بدخیم بیشتر از تومورهای خوشخیم بود(P=0.001).سطح زیر منحنی برای مارکرCA125=82.4% HE4=84.1%,.ROMA=82.4%بود با آنالیز آماری تفاوت معنی دار نبود.
تاثیر پیشگیرانه ی تک دوز قرص آلتادین بر گلو درد پس از بیهوشی عمومی با لوله گذاری تراشه در اعمال جراحی ارولوژیک
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) موثق کولانکوه, شهریار; امجدی, محسن; نوری زاده, داود; محمدی پورانوری, حسن
هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر پیشگیرانه ی تک دوز قرص آلتادین بر گلو درد پس از بیهوشی عمومی با لوله گذاری تراشه در اعمال جراحی ارولوژیک می باشد.70 بیمار کاندید اعمال جراحی اورولوژی که نیاز به بیهوشی عمومی با لوله گذاری داخل تراشه دارند، در دو گروه 35 نفری تقسیم می شوند. پس از تایید کمیته ی اخلاق و اخذ رضایت نامه ی کتبی از بیماران مبنی بر مصرف قرص آلتادین برای کنترل گلودرد بعد از عمل به روش VAS(از 0 تا 10) و آموزش بیمار در مورد VAS، بیماران در دو گروه مطالعه و شاهد قرار گرفتند. در گروه مورد ربع ساعت قبل از بیهوشییک عدد قرص مکیدنی آلتادین 700 میلیگرمی به بیمار داده شد. در گروه شاهد دارو داده نشد. پس از هوشیاری بیمار، با استفاده از VASفردی که نسبت به گروه بندی بی اطلاع بوده، شدت گلودرد بیمار در ریکاوری و ساعتهای2-6-24 پس از آن اندازه گیری و ثبت شد.نتایج بدست آمده از این مطالعه، نشان داد که در گروه مورد که آلتادین تک دوز قبل از جراحی دریافت کرده بودند، گرچه میانگین شدت گلودرد در ساعتهای2، 6و 24 بعد از جراحی کمتر شده بود، اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود. دردگلو در اتاق ریکاوری در گروه شاهد، کمتر از گروه مورد بود. هیچ عوارضی از داروی آلتادین گزارش نشد.
بررسی ارتباط بین موتاسیون‌های کانکسین 37 و افزایش خطر ابتلا به لنفوادمای ثانویه به درمان سرطان پستان با استفاده از روش HRM
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) هادی زاده, مهرویه; کاظمی, محمد; قره سوران, جلال; محدث اردبیلی, مجتبی; صالحی, منصور
هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین موتاسیون‌های کانکسین 37 و افزایش خطر ابتلا به لنفوادمای ثانویه به درمان سرطان پستان با استفاده از روش HRM می باشد.بدین منظورپس از نمونه گیری مناسب (جمع آوری خون تازه از بیماران و افراد کنترل از بین 2000 بیمار مبتلا به سرطان پستان)که ابتدا خونگیری و بدنبال آن سپس استخراج102 DNA ا ز گروههای مورد نظر (51 خانم بیمار مبتلا به لنف ادم ثانویه به سرطان پستان) و شاهد (51 خانم مبتلا به سرطان پستان بدون لنف ادم) برای بررسی پلی مورفیسم های ژن برای بررسی پلی مورفیسم های ژن GjA4 صورت گرفت ، سپس با استفاده از روش مولکولی Real Time PCR HRM برای تعیین وضعیت چند شکلی ها(Polymorphisms)استفاده شد. بدین منظورپس از نمونه گیری مناسب (جمع آوری خون تازه از بیماران و افراد کنترل از بین 2000 بیمار مبتلا به سرطان پستان)که ابتدا خونگیری و بدنبال آن سپس استخراج102 DNA ا ز گروههای مورد نظر (51 خانم بیمار مبتلا به لنف ادم ثانویه به سرطان پستان) و شاهد (51 خانم مبتلا به سرطان پستان بدون لنف ادم) برای بررسی پلی مورفیسم های ژن برای بررسی پلی مورفیسم های ژن GjA4 صورت گرفت ، سپس با استفاده از روش مولکولی Real Time PCR HRM برای تعیین وضعیت چند شکلی ها(Polymorphisms)استفاده شد. همچنین 10% از نمونه های مورد و شاهد را جهت تعیین سکانس شدند (Sequencing) ارسال نمودیم که در نهایت نتایج حاصله از این آزمون و مطالعه را تائید می کردند. از طریق روشهای آماری توصیفی (فراوانی-درصد) وآزمون رابطه مجذورکای، Ttest Ttest ومحاسبه نسبت شانس با 95 درصد فاصله اطمینان (p<0.05) و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.v20مورد بررسی و تجزیه تحلیل آماری قرارگرفت. در نهایت نتایج حاصله نشان میدهد که همراهی و ارتباط قوی بین چند شکلیrs3543 با فراوانی ژنوتیپی 4%/29 و705193 rsبا فراوانی ژنوتیپی 3%/84 مرتبط با لنفادم ثانویه به سرطان پستان در جمعیت مورد مطالعه ما وجود دارد. با استفاده از آزمون رگرسیون لوجستیک تایید شد که ژنوتیپ TT در rs3543 و نیز ژنوتیپ CG در rs705193 خطر ابتلا به لنف ادم ثاویه به سرطان پستان را به طور چشمگیری افزایش می دهد., The aim of this study is due to find the relationship between connexin 37 mutations and increased risk of secondry lymphedema following breast cancer treatment by HRM method.Materials and Methods:To conduct this research after obtaining written consent forms, fresh blood samples were taken from patients with breast cancer. Over 2000 patients with breast cancer were screened, and 102 patients were selected and classified in two groups – 51 breast cancer patients with secondary lymphedema and 51 breast cancer patients without secondary lymphedema. To investigate the SNPs in GJA4, we used Real Time PCR HRM analysis. Also to authenticate the HRM results, 10% of the samples were sequenced and analysed directly. The data were analysed using different statistical methods (Frequencies, Logistic Regression, t-test and Chi-Square Tests). Results:Results show that the distribution of rs3543 wit 29/4% genotype frequency and rs705193 with 84/3% genotype frequency was significantly different between cases and controls. Logistic regression analysis also confirmed that TT genotype of rs3543 was significantly associated with an increased risk of developing secondary lymphedema. In addition, rs705193 CG genotype was also significantly associated with secondary lymphedema.
بررسی اثرات سوختگی در حاملگی در بیماران بستری بخشهای سوختگی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
(دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشکده پزشکی, 1394) حسن زاده, آسیه; مقصودی, همت; فردی آذر, زهرا
سوختگی در دوران بارداری در کشورهای در حال توسعه شایع می باشد. مراکزسوختگی در ایران و سایر کشورهای کم درآمد، اغلب شاهد مراجعه u1586 زنان سنین باروری مبتلا بهسوختگی می باشند. بنابراین آسیب سوختگی در بارداری یک مشکل اساسی مرتبط با سلامتو یک اولویت بسیار مهم بهداشتی محسوب می شود. لذا این مطالعه در راستای تعیین عوارضو پیامد حاملگی های با سوختگی انجام پذیرفت.روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، پرونده پزشکی 33 بیمار حامله با حوادث1331 ( بستری در - سوختگی در طی حاملگی به صورت تمام شماری در طول 5 سال ) 1331بیمارستان سینا مورد بررسی قرار گرفتند. مشخصات فردی، سابقه بیماری قبلی، ریسک فاکتورها،وضعیت حاملگی، وضعیت سوختگی، علت سوختگی، ، نوع سوختگی، محل سوختگی، شدتو عمق سوختگی، عوارض مادری، مدت بستری در بیمارستان، عمل جراحی انجام گرفته،عوارض و سرانجام زایمان، عوارض و سرانجام جنینی، آپگار نوزادی، عوارض نوزادی در دورهبستری در بیمارستان، مرگ جنین ثبت و مورد بررسی قرار گرفت.83 سال و میانگین سن حاملگی مادر در ± نتایج: میانگین سنی در 33 بیمار مورد بررسی 10.1) 8.013 هفته بود. آسیب تنفسی به دنبال سوختگی در 8 بیمار )% 101 ± زمان سوختگی 1058ثبت گردید، اما هیچ یک از بیماران نیاز به تهویه مکانیکی پیدا نکردند. سوختگی در 1 بیمار1801% ( به صورت خودسوزی و در 83 بیمار )% 3103 ( تصادفی بود. شایع ترین علت موارد (سوختگی تصادفی با آب جوش در . 1 بیمار )% 3105 ( بود. میانگین فاصله زمانی وقوع حادثه تا2بررسی اثرات سوختگی در حاملگی در بیماران بستری بخش های سوختگی دانشگاه علوم پزشكی تبریز81033 ساعت بود. میانگین درصد ± انتقال بیمار به اولین مرکز درمانی بیمارستانی برابر 301311013 درصد بود. درصد سوختگی در بیماران ± سوختگی در بیماران مورد بررسی برابر 8033.)P = . 51011 درصد بود ) 031 ± 1.015 و در بیماران زنده برابر 3011 ± فوت شده برابر 305111013 و در بیماران ± درصد سوختگی در بیماران با سوختگی منجر به فوت جنین برابر 1013در بررسی .)P = . 51011 درصد بود ) 035 ± با سوختگی و وضعیت جنین مناسب برابر 3033اولیه . 1 مورد و در ادامه بستری به علت عوارض سوختگی 1 مورد مرگ جنین ثبت گردید. نیازبه جراحی در بیماران در 8 مورد و سپسیس در 5 مورد ثبت گردید. حوادث ترومبوتیک و عفونتزخم در هیچ یک از بیماران مشاهده نگردید. در هفته دوم، تصمیم به ادامه بارداری در 11 بیمار1801% ( و ختم بارداری در 5 بیمار )% 1508 ( گرفته شد و در مجموع 18 مورد مرگ مادر (5 مورد ختم بارداری با سزارین منجر به تولد نوزاد سالم و .)P < .0.. 3101% ( ثبت گردید ) 1 () زنده گردید. از 11 مورد با ادامه بارداری، 1 مورد )% 18035 ( با زایمان طبیعی و 3 مورد )% 51011تحت سزارین قرار گرفتند. 8 مورد '29% 11083 ( از این بیماران با زایمان زودرس فارغ شدند..)P > . 1 بود ) 0.5 . ± .0... 3033 و 1 ± . میانگین آپگار دقیقه 5 و . 1 به ترتیب برابر 013, Burns are common during pregnancy in developing countries. BurnCenters in Iran and other low-income countries, often saw women of reproductiveage who are suffering from burns. So burn injury in pregnancy is a major problemassociated with health and is a top priority of healthcare. The aim of this studywas to determine the effects and consequences of pregnancy with burns.Method: In this descriptive- analytical study, the medical records of 33 patientswith burn accidents during pregnancy by using census method during 2 years(5118-5105) that were hospitalized in Sina hospital. Demographic characteristics,past medical history, risk factors, pregnancy status, the status of the burn, cause ofburns, type of burn, severity and depth of the burn, maternal complications, lengthof hospital stay, performed operations, complications and outcome of labor,neonatal apgar score, neonatal complications during hospitalization and fetal deathwere recorded.Results: The mean age of the 33 patients was 58 ± 0011 years and the mean age ofpregnancy at the time of the burn was 51003 ± 0025 weeks. Respiratory injuriesafter burns was recorded in 5 patients (%006), but none of the patients needmechanical ventilation. Burn in 1 patients (05006) was self-immolation and in 52patients (80026) was accidental. The most common cause of accidental burns waswith boiling water in 01 patients (31026). The duration of the accident to transferthe patient to the hospital was 5%028 ± 2002 hours. The mean burn percentage ofpatient’s body surface was %0002 ± 5088 percent. The burn percentage of patient’sbody surface in deceased cases was 01002 ± 3021 vs. 2%0%0 ± 30%0 in survivedcases (P = 1031). The burn percentage of patient’s body surface in deceased caseswith fetal death and normal fetal situation was %%013 ± 1003 vs. 20000 ± 3082percent (P = 1082). In the initial investigation following hospitalization 01 casesand 2 cases due to complications recorded as fetal death. The need for surgery wasrecorded in in 5 patients and sepsis was recorded in 2 cases. Thrombotic eventsand infections were observed in no cases. In the second week, decided to continuethe pregnancy in 01 patients (15016) and the termination of pregnancy in 2patients (02056). A total of 05 maternal deaths (3%016) were observed (P <10110).2 cases of termination of pregnancy by caesarean section leads to a healthy baby.In continuing pregnancy of 01 cases, % cases (150826) lead to normal vaginaldelivery and 8 cases (200016) were lead to caesarean section. 5 (010586) of thepatients had preterm labor. The mean 2th and 01th minute apgar score was 8038 ±1008 and 01 ± 101110 respectively (P> 1012).