تاثیر ترکیب خاکشیر و بادرنجبویه بر علایم بالینی و کیفیت زندگی بیماران سندرم روده تحریک پذیر با تظاهر غالب یبوست
Abstract
بیماری سندرم روده تحریک پذیر از شایع ترین اختلالات فانکشنال دستگاه گوارش می باشد که به صورت دردهای مزمن و راجعه شکمی، نفخ شکمی و تغییر در اجابت مزاج در غیاب اختلال ساختاری سیستم گوارش تظاهر می یابد. شیوع آن حدود 10-20 % جمعیت بزرگسالان می باشد که اغلب در زنان شیوع بیشتری دارد. درمان های معمول فعلی برای این بیماری کافی نبوده و درمان این سندرم را به صورت چالشی برای متخصصین درمانی باقی گذاشته است. به علاوه در این راستا خلاء مدارک و شواهد مبنی بر تاثیر استفاده از گیاهان درمانی در بهبود علائم ناشی از این سندروم احساس می شود؛ از آنجایی که بیماران IBS از درد و نفخ شکم و برخی از یبوست رنج میبرند و باتوجه به خاصیت این دو گیاه خاکشیر و بادرنجبویه در بهبود درد این بیماران و نبود مطالعات کافی در این زمینه که تاثیر ترکیب هر دو گیاه را بررسی کرده باشند برآن شدیم تا به بررسی تاثیر مصرف این دو گیاه را بر روی سندرم روده تحریک پذیر با غالبیت یبوست مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور می باشد که در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به درمانگاه های گوارش وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز که با نظر پزشک فوق تخصص طبق معیارهای Rome IV تشخیص داده شده بودند و علایم غالب بیماران یبوست بوده انجام گرفت. بیماران به روش تصادفی بلوک بندی در دو گروه کنترل (45 نفر) و دارو(45 نفر) قرار گرفتند. گروه دارو شربت ترکیبی عصاره برگ بادرنجبویه و تخم خاکشیر عصاره گیری شده و ساخته مرکز داروهای طب سنتی به مقدار 10 سی سی روزانه و گروه پلاسبو نیز شربتی مولتی ویتامین به همین شکل 10 سی سی روزانه به مدت 8 هفته دریافت کردند؛ تظاهرات بالینی بیماران توسط پزشک ارزیابی شد. کیفیت درد بیماران توسط معیارvisual analog scale آنالیز شد. قبل و 8 هفته بعد از درمان پرسشنامه مربوط به علایم بالینی بیماران شد.
یافته ها: مقایسه علایم بالینی در قبل از مداخله بین دو گروه حاکی از عدم وجود اختلاف آماری معناداری بین دو گروه بود(749/0=P)؛ مقایسه علایم بالینی در انتهای مداخله حاکی از آن بود که تعداد افراد با بدون علامت و دارای علایم خفیف در بیماران گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری بیشتر بود (014/0=P). قبل از مداخله شدت درد بین دو گروه بدون اختلاف آماری معناداری بود(744/0=P) در حالی که شدت درر پس از مداخله در بیماران گروه مداخله به صورت معناداری نسبت به بیماران گروه کنترل کمتر بود (025/0=P)؛ نمره کیفیت زندگی قبل از مداخله بین دو گروه کنترل(69/59±3/42 ) و مداخله (34/55±3/41 ) بدون اختلاف آماری معناداری بود (893/0=P) در حالی که نمره کیفیت زندگی پس از مداخله در گروه مداخله (37/33±6/89 ) نسبت به گروه کنترل (09/27±4/52 ) به صورت معناداری افزایش یافته بود (893/0=P).