تاثیر آموزش فردی شده بر نیازهای آموزشی، عدم قطعیت در بیماری و سطح فعال سازی در بیماران تحت درمان با همودیالیز: یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده
Abstract
چکیده
مقدمه: آموزش فردیشده یکی از رویکردهایی است که در سالهای اخیر توجه زیادی به خود جلب کرده است. در زمینه اثربخشی این روش آموزشی نوین در بیماران همودیالیزی مطالعات محدودی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آموزش فردیشده بر نیازهای آموزشی، عدم قطعیت در بیماری و سطح فعال سازی بیماران تحت درمان با همودیالیز بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی یک سو کور، در مجموع ۱۰۲ بیمار بهطور تصادفی به یکی از گروههای مداخله شده یا کنترل اختصاص یافتند. بیماران گروه کنترل (51=n) بروشورهای آموزشی ارائه شده توسط مرکز درمانی را دریافت کردند. بیماران گروه مداخله (51=n) علاوه بر بروشورهای ارائه شده به گروه کنترل، آموزش فردی شده بر اساس وضعیت، شرایط و نیازهای آموزشی خاص خود را به صورت آموزش حضوری از سه تا شش جلسه دریافت کردند. پیامدهای اولیه مطالعه شامل نیازهای آموزشی، عدم قطعیت در بیماری و سطح فعال سازی بیمار و پیامدهای ثانویه نیز شامل کفایت همودیالیز (Kt/V) و اضافه وزن بین جلسات همودیالیز بود. داده ها با استفاده از مقیاس نیازهای آموزشی بیمار (PLNS= Patient Learning Needs Scale)، شاخص عدم قطعیت در بیماری میشل (MUIS= Mishel’s Uncertainty in Illness Scale) و پرسشنامه فعال سازی بیمار (PAM= Patient Activation Measure) در سه بازه زمانی قبل از مداخله، بلافاصله پس از مداخله و سه ماه پس از آخرین جلسه آموزش فردیسازی شده ارزیابی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه ۲۶) و در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: از نظر مشخصات فردی-اجتماعی و بالینی و نمرات پايه متغیرهای مورد مطالعه در زمان قبل از مداخله تفاوت آماری معنی-داری بین گروه های مورد مطالعه وجود نداشت (05/0<P). نتایج مطالعه نشان که آموزش فردی شده باعث کاهش نیازهای آموزشی و کاهش عدم قطعیت در بیماری در بیمان تحت درمان با دیالیز در بازه زمانی بعد از مداخله و نیز سه ماه بعد از مداخله شد (001/0>P). همچنین این روش آموزشی منجر به افزایش سطح فعال سازی بیماران در بازه های زمانی بلافاصله بعد از مداخله (001/0>P) و سه ماه بعد از مداخله (001/0>P) گردید. علاوه بر این، این روش آموزشی باعث افزایش کفایت دیالیز (Kt/V) در زمان های بلافاصله بعد از مداخله (04/0=P) و سه ماه بعد از مداخله شد (01/0=P). میانگین اضافه وزن بین جلسات همودیالیز نیز بلافاصله بعد از مداخله (03/0=P) و سه ماه بعد از مداخله (02/0=P) در گروه مداخله به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: اجرای برنامه آموزش فردی شده در بیماران تحت درمان با همودیالیز میتواند به کاهش نیازهای آموزشی، عدم قطعیت در بیماری و اضافه وزن بین جلسات همودیالیز کمک کند. بعلاوه، آموزش فردی شده با ایجاد انگیزش مدیریت بیماری منجر به ارتقای فعال سازی بیمار و بهبود کفایت همودیالیز می شود. بنابراین، پرستاران همودیالیز میتوانند از آموزش فردی شده به عنوان یک روش آموزشی مؤثر برای پاسخگویی به نیازهای بیماران استفاده کنند. البته برای نتیجه گیری قطعی در اين زمینه، انجام مطالعات بیشتر ضرورت دارد.