تحلیل سیاستهای پیشگیری از کمبود ویتامین D و ارائة گزینههای سیاستی در ایران
Abstract
لاصه
مقدمه: کمبود ویتامین D یکی از چالشهای مهم بهداشتی در جمعیت عمومی محسوب میشود که در بسیاری از کشورهای جهان و همچنین در ایران، وجود دارد. وجود سیاستهای پیشگیری از کمبود ویتامین D میتواند در کنترل این مسئله مهم باشد.
هدف: این مطالعه با هدف تحلیل سیاستهای پیشگیری از کمبود ویتامین D و ارائة گزینههای سیاستی مناسب در ایران انجام شد. تحلیل سیاستهای پیشگیری از کمبود ویتامین D میتواند چالشها و فرصتهای موجود را در خصوص این سیاست برای سیاستگذاران و محققین شناسایی کرده و در سیاستگذاریهای کلان کشور مورد استفاده قرار گیرد.
روش کار: مطالعة حاضر یک مطالعه از نوع تحلیل سیاست است که بهصورت چند روشی که شامل مطالعة مرور سیستماتیک و مطالعة کیفی است انجام گرفته است. مطالعة مرور سیستماتیک با بررسی سیاستهای پیشگیری از کمبود ویتامین D در پایگاههای دادهای SCOPUS، Pubmed/Medline و Web Of Science انجام گرفت. در مرحله بعد، مطالعة کیفی از نوع کیفی اکتشافی، بر اساس رویکرد تحلیل سیاست و با استفاده از چارچوب مثلث سیاستگذاری تحلیل شد و با متدهای تحلیل چارچوب جهت انجام مراحل مختلف، ادامه پیدا کرد. دادههای بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با تعداد 27 نفر از ذینفعان و مرور اسناد و متون مرتبط به دست آمد. تحلیل محتوا، فرایند، زمینه و ذینفعان با استفاده از نتایج حاصل از مصاحبه ذینفعان انجام گرفت. در طول مطالعه از نرم افزارهای Version 2020 MAXQDA و Policy Makers Version 4 برای تحلیل موضوعی چارچوب مطالعه استفاده شد. در نهایت با استفاده از نتایج مطالعه کیفی و مطالعة مرور سیستماتیک و پانل خبرگان، گزینههای سیاستی استخراج شدند و با استفاده از چارچوب CDC و از طریق روش Delphi سیاستی اولویتبندی شدند.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از ترکیبی از سیاستها و راهحلهای کارآمد برای بهبود وضعیت ویتامین D در جمعیت اثربخش خواهد بود. استراتژی مکملیاری با ویتامین D بهعنوان یک رویکرد کوتاهمدت و به ویژه برای گروههای آسیبپذیر از جمله نوزادان و زنان باردار موثر است و استراتژی غنیسازی برخی مواد غذایی با ویتامین D، بهعنوان بهترین رویکرد برای بلندمدت و برای سطح جمعیت در نظر گرفته میشود. برای افزایش اثربخشی، استراتژیهای مکملیاری و غنیسازی با ویتامین D ، میبایست با آموزش و افزایش آگاهی در جامعه همراه باشد. نتایج مطالعه کیفی نشان داد سیاستهای پیشگیری از کمبود ویتامین D در ایران با چالشهای متعددی مواجه است. همزمانی شیوع بالای کمبود ویتامین D و نتایج پژوهشهای پورای 1 و 2، توجه جامعة جهانی به پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر و اجرای طرح تحول سلامت منجر به باز شدن پنجرة فرصت و اجرای برنامه مکمل یاری با مگا دوز ویتامین D شد. مهمترین مشکلات در محتوای سیاستها، تمرکز بیشتر بر درمان نسبت به پیشگیری، عدم تمرکز کافی بر جزئیات برنامهها و عدم تدوین اهداف عملیاتی قابلسنجش برای واحدهای مختلف و همچنین عدم شفافیت نقش و وظایف سازمانهای مرتبط است. در سطح اجرای برنامه ویتامین D نیز ضعف در همکاری بینبخشی، زیرساختهای مربوط به سیستم اطلاعات سلامت، ارتباط واحدهای سیاستگذاری با واحدهای اجرایی، نظام ارزشیابی برنامهها و همچنین تحریمهای سیاسی و اقتصادی، از مهمترین مشکلات اجرای مؤثر برنامه شناسایی شدند.
نتیجهگیری: اگرچه نظام سلامت ایران از طریق اجرای برنامه مکملیاری با مگا دوز ویتامین D ، گامهای مؤثری در پیشگیری از کمبود ویتامین D برداشته است، ولی با چالشهای زمینهای، فرابخشی و درون بخشی متعددی مواجه است. پیشگیری از کمبود ویتامین D، بهتنهایی از قدرت و اختیارات وزارت بهداشت خارج است. از طرفی اکثر ذینفعان اصلی که قدرت بالایی دارند و دارای منابع و پتانسیلهای زیادی در کنترل بیماری هستند مشارکت مناسبی در این حوزه ندارند؛ لذا تدوین مداخلات مناسب برای رفع این چالشهای موجود، تمرکز بر تقویت همکاریهای بینبخشی و همچنین تدوین مداخلات مناسب پیشگیری از کمبود ویتامین D ضروری است.
کلمات کلیدی: کمبود ویتامین D ، سیاست، غنیسازی با ویتامین D ، مکملیاری با ویتامین D