ترس از زایمان در بیدردی اپیدورال و رایحهدرمانی با اسطوخدوس:یک کارآزمایی بالینی تصادفیسازیشده با دو بازوی موازی
Abstract
چکیده فارسی
مقدمه: در حالی که بیدردی اپیدورال به عنوان استاندارد طلایی برای مدیریت درد زایمان در نظر گرفته میشود، برخی مطالعات نشان میدهند که ممکن است این بیدردی با افزایش ترس پس از زایمان (FOC) مرتبط باشد. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات رایحه درمانی اسطوخودوس و بی دردی اپیدورال بر روی FOC حین و پس از زایمان به عنوان پیامدهای اولیه و برخی پیامدهای ثانویه همچون شدت درد، رضایت از زایمان و طول مدت زایمان انجام گرفت.
روش اجرا: در این کارآزمایی تصادفیسازی شده، 56 زن با سن حاملگی 0+۳۷ تا 6+41 تک قلو که برای زایمان طبیعی در بیمارستان ایزدی شهر قم بستری شده بودند، در شروع مرحله فعال زایمانی به طور مساوی در گروه رایحهدرمانی اسطوخدوس یا گروه بیدردی اپیدورال قرار گرفتند. توالی تخصیص با استفاده از برنامه کامپیوتری با روش تصادفی بلوک بندی 4 و 6 تایی و طبقهبندی شده بر اساس دو عامل سابقه قبلی زایمان (دارد/ندارد) و نوع شروع زایمان (خودبخودی یا القایی) با نسبت تخصیص 1:1 ایجاد شد. جهت مخفی سازی تخصیص از پاکتهای مات در بسته پشت سرهم شمارهگذاری شده استفاده شد. در گروه رایحه درمانی، یک قطعه پارچهی کتان به ابعاد 15×15 سانتی متر آغشته به 1/0 میلی لیتر از اسانس 10% اسطوخدوس استاندارد در پایه روغن بادام تلخ، روی یقهی مادر نزدیک بینی قرار داده میشد. در گروه اپیدورال تزریق توسط متخصص بیهوشی (همکار اصلی طرح)، بر اساس نیاز و درد مادر هر ۳۰ دقیقه تا یک ساعت، ۵ میلیلیتر، حداکثر تا سه دز، از محلول روپیواکایین 1/% تکرار شد. ترس حین زایمان با پرسشنامه ترس از زایمان (Delivery Fear Scale)، ترس پس از زایمان با پرسشنامه ویجما نسخه B، شدت درد با مقیاس آنالوگ بصری، رضایت از تجربه زایمانی با مقیاس تجدید نظر شده رضایت از زایمان (BSS-R) بررسی شد.
يافته ها: 28 زن حائز شرایط بستری جهت زایمان طبیعی در شروع فاز فعال زایمانی بطور تصادفی در هر یک از گروههای مورد مطالعه تخصیص یافتند. تمام نمونهها مورد پیگیری و تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفتند. میانگین سن زنان 3/26 سال و بیش از نیمی از زنان شرکتکننده (66%) نخستزا بودند. 42% لیبر القایی داشتند. دو گروه مورد مطالعه از نظر مشخصات فردی- اجتماعی و سوابق مامایی (به غیر از شغل زن)، و نیز نمرات پایه ترس از زایمان و شدت درد با یکدیگر مشابه بودند. تفاوت معنیداری در میانگین نمرات FOC بین دو گروه در یک ساعت پس از مداخله وجود نداشت (0/46 در مقابل 7/46؛ اختلاف میانگین تعدیل شده: 6/1-، فاصله اطمینان 95%: 2/8- تا 0/5). میانگین نمرات FOC پس از زایمان در گروه رایحهدرمانی در مقایسه با گروه اپیدورال در دو ساعت (0/47 در مقابل 8/63؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 2/7-، فاصله اطمینان 95%: 5/26- تا 0/8-) و پنج هفته پس از زایمان (0/40 در مقابل 1/66؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 4/26-، فاصله اطمینان 95%: 1/36- تا 7/16-) به طور قابل توجهی کمتر بود. در گروه رایحهدرمانی در مقایسه با گروه اپیدورال، شدت درد در فاز فعال زایمان (1/7 درمقابل 1/6؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 5/1، فاصله اطمینان 95%: 8/0 تا 2/2)، مرحلهی دوم زایمان (6/8 درمقابل 8/6؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 3/2، فاصله اطمینان 95%: 0/1 تا 5/3)و یک ساعت پس زایمان (1/2 درمقابل 8/1؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 5/0، فاصله اطمینان 95%: 1/0 تا 0/1)؛ به طور معنیداری بیشتر، میزان کلی رضایت از تجربهی زایمانی (2/29 درمقابل 8/24؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 9/3، فاصله اطمینان 95%: 2/6 تا 7/1) به طور معنیداری بیشتر و طول مدت فاز فعال لیبر (2/3 درمقابل 8/4 ساعت؛ تفاوت میانگین تعدیلشده: 6/1-، فاصله اطمینان 95%: 3/2- تا 9/0-)به طور معنیداری کمتر بود. اما طول مرحلهی دوم و سوم در دو گروه تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشتند.
نتیجهگیری: اگرچه رایحه درمانی اسطوخودوس به اندازه بیدردی اپیدورال در کاهش شدت درد زایمان مؤثر نیست، اما به نظر میرسد ترس پس از زایمان را کاهش میدهد و همچنین ممکن است مرحله اول زایمان را کوتاه و رضایت از زایمان را افزایش دهد. با توجه به نتایج امیدبخش این کارآزمایی در مورد امکان بهره گیری مناسب از رایحه درمانی در مرحله فاز فعال زایمانی، انجام کارآزماییهای چند مرکزی در محیطهای مختلف با نمونههای بزرگتر و پیگیری طولانیتر برای افزایش تعمیمپذیری نتایج و ارزیابی پیامدهای نوزادی و طولانیمدت توصیه میشود.
ثبت کارآزمایی: ثبت کارآزمایی های بالینی ایران [IRCT20100414003706N39]; تاریخ ثبت: 23/09/2021 (ثبت آینده نگر)