تأثیر مکملیاری پروبیوتیک هفت سویه بر برخی از T-helperها، فاکتورهای التهابی و تغییرات وضعیت تغذیه در بیماران دچار ترومای سر، بستری در بخش مراقبتهای ویژه: کارآزمایی بالینی تصادفی کنترلدار
Abstract
کیده فارسی
مقدمه: آسیب ناشی از ترومای شدید به مغز(Sever Traumatic Brain Injury) به ضربه یا فشار و صدمه به سر گفته میشود که منجر به اختلالات بالقوه در عملکرد مغز و علائم سیستم عصبی مرکزی می شود. شدت TBI میتواند از خفیف تا شدید متغیر باشد که منجر به اختلالات شناختی و فیزیولوژیکی قابل توجهی می شود. فرآیندهای التهابی در پاتوفیزیولوژی STBI حیاتی هستند. پروبیوتیکها میتوانند بر میکروبیوتای روده تأثیر بگذارند، پاسخهای ایمنی را تعدیل کنند و فرآیندهای التهابی را کاهش دهند، اما اثربخشی آنها بر مارکرهای التهابی و سلولهای (Th) T-helper در بیماران TBI به خوبی ثابت نشده است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر پروبیوتیکها بر وضعیت تغذیه، نشانگرهای التهابی و سلولهای Th در بیماران STBI انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور کنترل شده با دارونما بر روی 46 بیمار دچار آسیب مغزی شدید ناشی از تروما با مقیاس کومای گلاسکوی (Gloscow Coma Scale) زیر 8 انجام شد. بیماران به دو گروه پروبیوتیک و دارونما تقسیم شدند. گروه پروبیوتیک چهار کپسول حاوی سویههای مفید لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم و گروه دارونما چهار کپسول مشابه بدون سویههای مفید دریافت کردند. کپسولها به مدت 14 روز از طریق لوله بینی-معدی تجویز شد. اطلاعات تنسنجی، دریافت و تحمل غذایی و شاخصهای ارزیابی شدت بیماری و طول مدت بستری و میرایی از جمله GCS، SOFA (Sequential Organ Failure Assessment) و APACHEII (Acute Physiology and Chronic Health Evaluation) قبل و بعد از مداخله مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در ابتدا و پایان مداخله از بیماران در حالت ناشتا 10 سیسی خون وریدی جهت اندازهگیری فراوانی سلولهای T (Th17 و Treg) و سطح سرمی اینترلوکین 10( IL-10)، فاکتور نکروز توموری آلفا (TNF-α)، فاکتور رشد تغییردهنده بتا (TGF-β)، اینترلوکین1 بتا (IL-1β) گرفته شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مکمل پروبیوتیک بر وضعیت ایمنی و التهابی بیماران دچار آسیب مغزی ناشی از تروما تاثیرات مثبت قابل توجهی داشت . بر اساس دادههای به دست آمده، مکمل پروبیوتیک باعث کاهش سطوح سرمی (pg/ml) TNF-α (65/2 ± 15/10 تا 73/2 ± 05/6) وIL-1β (pg/ml) (77/4± 84/11 تا 77/3 ± 87/8 ) به عنوان سیتوکینهای التهابی در گروه پروبیوتیک در مقایسه با دارونما در انتهای مطالعه شد که از نظر آماری معنیدار بود (001/0p<). علاوه بر این، نتایج مطالعه نشان داد که سطوح سرمی سایتوکینهای ضد التهابی (pg/ml) IL-10 (54/1± 35/3 تا 04/2 ± 17/7) و (pg/ml) TGF-β (25/12 ± 50/30 تا 05/21 ± 25/46) در انتهای مطالعه در گروه پروبیوتیک نسبت به گروه دارونما افزایش یافت که از نظر آماری این تفاوت در بین دو گروه نیز معنیدار بود (001/0p<). از نظر درصد فراوانی سلولهای Th17 (به عنوان یک فاکتور موثر در پاسخهای التهابی) و Treg (به عنوان یک فاکتور موثر در پاسخهای ضد التهابی) نتایج مطالعه نشان داد که سلولهای Th17 در انتهای مطالعه در گروه پروبیوتیک (69/1 ± 19/5 تا 09/1 ± 67/2) کاهش، و سلولهای Treg (03/1 ± 83/2 تا 89/1 ± 29/4) افزایش یافتند که از نظر آماری در بین دو گروه نیز تفاوت معنیدار بود (001/0p<). از نظر شدت بیماری با بررسی مقیاس GCS، نتایج بیانگر بهبود مقیاس GCS در گروه پروبیوتیک در مقایسه با گروه دارونما و همچنین بین دو گروه در انتهای مطالعه بود (001/0p<). اما در مقابل امتیازات SOFA و APACHE II به عنوان فاکتورهای موثر در طول مدت بستری و میرایی در بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری در انتهای مطالعه مشاهده نشد (05/0p>). از نظر میانگین دریافت انرژی و پروتئین، بهبود تحمل و دریافت غذایی و متغییرهای تنسنجی در پایان مطالعه تفاوت آماری معنیداری در بین دو گروه پروبیوتیک و دارونما مشاهده نشد (05/0p>).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که پروبیوتیکها میتوانند التهاب را کاهش و باعث بهبود ایمنی سلولی شوند و در صورت تایید این یافتهها در مطالعات آتی احتمالا بتوان به عنوان یک درمان کمکی در بیماران STBI در نظر گرفت.
واژههای کلیدی: پروبیوتیکها، فاکتورهای التهابی، لنفوسیتهای T، آسیب شدید تروماتیک مغزی