تاثیر اگزوزوم های سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان بر روی عملکرد شناختی و نورون زایی هیپوکمپ موش های سوری نر دریافت کننده مت آمفتامین
Abstract
مت آمفتامین (METH) یک داروی مخدر محرک روان است که بر روی سیستم عصبی مرکزی اثرات مخرب دارد. با وجود دستورالعمل های درمانی متعدد، هیچ گزینه درمانی ایده آلی برای بهبود نقص شناختی ناشی از مت آمفتامین وجود ندارد. اخیراً، اگزوزومهای استخراج شده از سلولهای بنیادی مزانشیمی امیدهای زیادی را برای درمان عواقب اختلالات نورودژنراتیو مغزی ایجاد کردهاند. این مطالعه با هدف بررسی اثرات اگزوزوم های استخراج شده از سلول های مزانشیمی مغز استخوان (BMSC s) به عنوان عامل نوروپروتکتیو بر نقص شناختی و مسیر نورون زایی و مسیر التهاب در هیپوکمپ موش های سوری نر که به شکل مزمن METH دریافت کرده بودند، انجام شد.
مواد و روش ها: چهل سر موش سوری نر بالغ (20-25 گرم)، به طور تصادفی به 4 گروه 10 تایی تقسیم شدند: گروه (Saline)، گروه Methamphetamine/ Saline (Meth-Saline)، گروه Saline/ Exosome (Saline-Exo)، گروه Methamphetamine/ Exosome (Meth-Exo). حیوانات در گروههای دوم و چهارم به منظور القای مدل اعتیاد به مت آمفتامین، به مدت 30 روز، مت آمفتامین را با دوز mg/kg 5 به شکل داخل صفاقی (IP ) دریافت کردند. سلول های بنیادی مزانشیمال از مغز استخوان فمور موش های سوری نر جوان سالم جدا و با فلوسیتومتری، تایید شدند. اگزوزوم از این سلول ها استخراج گردید و در گروه های Saline-Exo و Meth-Exo، با دوز 30 میکروگرم در سه نوبت، روزانه یکبار از طریق ورید دمی (IV) تزریق شد. یک هفته پس از تزریق اگزوزوم، تست های رفتاری بارنز و تشخیص جسم جدید، جهت ارزیابی حافظه های فضایی و بازشناختی انجام شد. در پایان، از گروه های مورد مطالعه، مغز کامل و بافت هیپوکمپ جهت بررسی های مولکولی و بافت شناسی جدا گردید. میزان بیان پروتئینهای TNF- α و NF-ᴋB به روش وسترن بلات اندازه گیری شد. هم چنین به وسیله رنگ آمیزی ایمونوفلورسانس، میزان بیان فاکتورهای DCX، NeuN و Iba1 ارزیابی شد.
یافته¬ها: مدل اعتیاد با مت آمفتامین باعث نقص در حافظه فضایی و حافظه بازشناختی در حیوانات شد که اگزوزوم های استخراج شده از سلول های بنیادی مزانشیمال مغز استخوان، هم حافظه فضایی (001/0p <) و هم بازشناختی (001/0p <) را بهبود بخشید. علاوه بر این، اگزوزوم ها بیان عوامل مرتبط با نورون زایی مانند NeuN و DCX را در نواحی DG (01/0p <) و CA1 (05/0p <) هیپوکمپ افزایش دادند، در حالی که بیان سایتوکاینهای التهابی از جملهTNF-α (05/0p <) و NF-ᴋB (01/0p <) را کاهش دادند. همچنین، اگزوزوم درمانی بیان Iba-1 را در نواحی DG (01/0p <) و CA1 (05/0p <) هیپوکمپ کاهش داد.