مقایسه تغییرات همودینامیک اینتوباسیون اوروتراکئال در بیماران باسابقه هایپرتنشن توسط لارنگوسکوپی مستقیم با تیغه مکینتاش با ویدئولارنگوسکوپ
Abstract
از آنجایی که مدت زمان لارنگوسکوپی و دقت آن در امر انتوباسیون بسیار مهم میباشد و اولین اثرات لارنگوسکوپی بر وضعیت همودینامیک خود را نشان میدهد و از آنجایی که بیماران با سابقه هایپرتنشن در حین لارنگوسکوپی با افزایش فشار همراه میشوند و این امر نیازمند یافتن روش لارنگوسکوپی ایمن میباشد و با توجه به اینکه ایمنی روشهای مختلف لارنگوسکوپی در این بیماران به وضوح در مطالعات گذشته تایید نشده است مطالعه حاضر به منظور دستیابی به این مسأله طراحی شده است؛ بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت تاثیر لارنگوسکوپی با تیغه مکینتاش در مقایسه با ویدیولارنگوسکوپی(یعنی گلایدسکوپ) بر روی همودینامیک بیماران بالاخص با تاکید بر روی بیماران با سابقه هیپرتانسیون میباشد.
روش کار و مواد: در این مطالعه که یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده و دو سوکور و دارای رویکرد آیندهنگر میباشد، بیماران به صورت تصادفی 30 نفر وارد گروه ویدیولارنگوسکوپ(یعنی گلایدسکوپ ) و 30 نفر لارنگوسکوپی معمولی با مکنتاش شدند. مقادیر پایه BP و HR پس از یک دوره تثبیت 5 دقیقهای ثبت خواهد شد . BP و HR بلافاصله پس از القا (مقادیر پس از القاء)، در لولهگذاری و هر دقیقه برای 5 دقیقه اول پس از لولهگذاری ثبت شد. طول زمان لولهگذاری، یعنی دوره از پایان تهویه دستی با استفاده از ماسک صورت تا شروع مجدد تهویه از طریق لولهتراشه، با استفاده از کرونومتر ثبت شد و map محاسبه شد. بیمارانی که به بیش از یک بار تلاش برای دستیابی به لولهگذاری موفق نیاز داشتند از تجزیه و تحلیل آماری دادهها حذف شدند.
یافتهها: مشاهده شد که در گروه مکینتاش، پس از انتوباسیون افزایش ضربان قلب در دقیقه اول به صورت معناداری بیشتر از گروه ویدئولارنگوسکوپ بود (025/0=P)، در سایر زمانهای اندازهگیری شده ضربان قلب در گروه مکینتاش به صورت غیرمعناداری بیشتر از گروه ویدئولارنگوسکوپ بود؛ فشارخون دیاستولیک، سیستولیک و فشار متوسط شریانی در گروه مکینتاش پس از انتوباسیون در تمام زمانها به صورت معناداری بیشتر از گروه ویدئولارنگوسکوپ بود (05/0˂P).