اجرا و ارزیابی مدل مراقبتی حین زایمان سازمان بهداشت جهانی: یک مطالعه ترکیبی همگرای موازی
Abstract
چکیده
مقدمه: توصیه هایی برای تأکید بیشتر برکیفیت مراقبت های حین زایمان توسط سازمان جهانی بهداشت در سال 2018 برای داشتن یک تجربه مثبت از زایمان انجام گردیده است که فراتر از پیشگیری از مرگ و میر بوده و شامل یک رویکرد مبتنی بر حقوق زنان حین زایمان و بهینه سازی سلامت و رفاه برای زنان و نوزادان آنان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اجرای این مدل مراقبتی در دو مرحله کمی (کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده) و کیفی (تحلیل محتوا) روی تجربه زایمان، کیفیت مراقبت های حین لیبر و زایمان، ترس از زایمان (پیامدهای اولیه) و برخی پیامدهای مادری و نوزادی می باشد.
روش کار: این مطالعه ترکیبی موازی همگرا در دو فاز کمی و کیفی انجام شد. فاز کمی مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بود که بر روی 108 زن باردار بستری برای زایمان اول و یا دوم در بخش زایمان بیمارستان های الزهرا و طالقانی شهر تبریز انجام شد. شرکت کنندگان با روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه مداخله (54 نفر دریافت-کننده مراقبت مبتنی بر مدل مراقبتی حین زایمان سازمان بهداشت جهانی) و گروه کنترل (54 نفر دریافت کننده مراقبت های روتین بیمارستان) تخصیص یافتند. نمودار پارتوگراف در حین زایمان برای شرکت کنندگان تکمیل شد. پرسشنامه ترس از زایمان قبل از شروع فاز فعال (قبل از مداخله) و بعد از مداخله در دیلاتاسیون 8-7 سانتی متری تکمیل گردید. شرکت کنندگان در هر دو گروه در 6-4 هفته پس از زایمان پیگیری شده و پرسشنامه تجربه زایمان، افسردگی پس از زایمان، پرسشنامه استرس درک شده، پرسشنامه کیفیت مراقبت های حین زایمان، چک لیست تمایل به فرزندآوری مجدد و شیردهی انحصاری تکمیل شد. از آزمون های تی مستقل، من ویتنی یو و ANCOVA با تعدیل متغیر رتبه زایمان و نمره پایه در مورد ترس از زایمان برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. در فاز کیفی به تبیین تجارب زایمان زنان از بکارگیری مدل مراقبتی حین زایمان پرداخته شد. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های عمیق انفرادی و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی انجام گرفت.
نتایج: تفاوت معناداری از نظر مشخصات فردی-اجتماعی، مامایی و ترس از زایمان پایه بین دو گروه وجود نداشت (05/0<P). میانگین (انحراف معیار) نمره کل تجربه زایمان در گروه مداخله 5/3 (3/0) و گروه کنترل 8/2 (4/0) بوده که به طور معناداری در گروه مداخله بالاتر از گروه کنترل بود ]تفاوت میانگین= 7/0؛ فاصله اطمینان 95%= 6/0 تا 8/0؛ 001/0>[P. میانگین (انحراف معیار) نمره کیفیت مراقبت های حین زایمان در گروه مداخله 8/31 (1/7) و در گروه کنترل 2/25 (8/7) بوده که به طور معناداری در گروه مداخله بالاتر از گروه کنترل بود ]تفاوت میانگین= 9/0؛ فاصله اطمینان 95%= 7/0 تا 1/1؛ 001/0>[P. همچنین نمره ترس از زایمان پس از مداخله در گروه مداخله 5/33 (3/17) و در گروه کنترل 7/51 (9/19) بود که به طور معناداری در گروه مداخله پایین تر از گروه کنترل بود ]تفاوت میانگین= 0/16-؛ فاصله اطمینان 95%= 0/22- تا 0/10-؛ 001/0 >[P. از نظر میانگین نمره افسردگی (352/0=P)، استرس پس از حادثه (166/0=P)، طول مدت فاز فعال زایمان (768/0=P)، طول مدت مرحله دوم زایمان (395/0=P)، طول مدت مرحله سوم زایمان (743/0=P)، فراوانی زایمان واژینال (838/0=P)، نمره آپگار کمتر از 7 (243/0=P)، تمایل به فرزندآوری مجدد (115/0=P) و شیردهی انحصاری 6-4 هفته پس از زایمان (473/0=P) تفاوت معنی دار آماری بین گروه ها وجود نداشت. تحلیل داده های کیفی مربوط به تجارب زنان منجر به شکل گیری پنج طبقه اصلی گردید که شامل تسکین درد زایمان، امنیت خاطر، توانمندسازی، نگرش مثبت به زایمان طبیعی و ترجیحات و انتظارات برآورده نشده بودند.
نتیجه گیری: اجرای مدل مراقبتی حین زایمان سازمان بهداشت جهانی در بهبود تجارب زایمانی و رضایت از کیفیت مراقبت های حین زایمان از دیدگاه زنان و نیز کاهش ترس از زایمان در لیبر و موثر است. برای درک اینکه چگونه میتوان مراقبت محترمانه و باکیفیت در حین لیبر و زایمان را مانند اقدامات بالینی در اولویت قرار داد، و اینکه چگونه اقدامات غیرتوصیهشده مانند اینداکشن روتین و یا فشار دستی فوندال را میتوان از محیطهای بالینی حذف کرد، به مطالعات بیشتری نیاز است. همچنین به نظر می رسد دریافت دیدگاه مراقبین و ماماها از اجرای این مدل مراقبتی، در شناسایی چالش ها و موانع اجرای این مدل در راستای بهبود تجارب غیررضایت بخش زنان از زایمان خود نیز موثر باشد.