ارتباط الگوهای غذایی با شاخصهای تن سنجی، وضعیت سوء تغذیه، فشار خون، فعالیت فیزیکی و وضعیت شناختی در بین سالمندان مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهرستان جلفا
Abstract
مقدمه و هدف: دریافت غذایی به عنوان یک عامل خطر قابل اصلاح در پیشگیری از بیماری های مزمن در افراد سالمند در نظر گرفته می شود. از سوی دیگر، رژیم غذایی مردم خاورمیانه تصویر متفاوت و منحصر به فردی دارد. از این رو، بررسی ارتباط رژیم غذایی و بیماری در این نقطه از جهان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط الگوهای غذایی با شاخصهای تن سنجی، وضعیت سوء تغذیه، فشار خون، فعالیت فیزیکی و وضعیت شناختی در سالمندان می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه ی مقطعی حاضر در بین 336 سالمند (60 سال و بالاتر) مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهرستان جلفا انجام گرفت. ارزیابی های تن سنجی و فشار خون با استفاده از پروتکل های استاندارد برای کلیه شرکت کنندگان انجام یافت. جهت بررسی دریافت های غذایی و برخی اطلاعات زمینه ای پرسشنامه های اطلاعات عمومي، پرسشنامه بسامد خوراک 80 آیتمی،پرسشنامه ارزیابی مختصر تغذیه ای (MNA: mini-nutritional assessment)، پرسشنامه فعالیت فیزیکی سالمندان (PASE: Physical activity scale for the elderly) و پرسشنامه آزمون کوتاه وضعیت ذهنی (MMSE: Mini-mental state examination) برای شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس الگوهای غذایی غالب به روش تحلیل عاملی شناسایی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار (19 .Ver)SPSS و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد.
یافته ها: در مطالعه مقطعیِ حاضر، سه الگوی غذایی غالب شناخته شد که شامل الگوی غذایی مختلط، الگوی غذایی سالم و الگوی غذایی ناسالم بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان
(28/7) 2/69 سال بود. حدود 37 درصد از جمعیت مورد مطالعه را مردان تشکیل دادند. حدود 73 درصد شرکت کنندگان متاهل بودند. میانگین و انحراف معیار وزن و قد در کل افراد به ترتیب (2/13) 2/71 کیلوگرم و (29/9) 158 سانتی متر بود. میانگین و انحراف معیار نمایه توده بدنی در کل افراد (69/4) 2/28 کیلوگرم بر متر مربع بود. ارتباط معکوسی بین الگوی غذایی مختلط و چاقی شکمی، قبل (نسبت شانس: 47/0؛ فاصله اطمینان 95%: 81/0-27/0) و بعد (نسبت شانس: 40/0؛ فاصله اطمینان 95%: 78/0-21/0) از تعدیل متغیرهای مخدوشگر وجود داشت. همچنین، امتیاز بالای الگوی غذایی مختلط با کاهش شانس پرفشاری خون قبل (نسبت شانس: 37/0؛ فاصله اطمینان 95%: 68/0-20/0) و بعد (نسبت شانس: 37/0؛ فاصله اطمینان 95%: 75/18-0/0) از تعدیل متغیرهای مخدوشگر توام بود. الگوی غذایی ناسالم با افزایش شانس ابتلا به چاقی شکمی (نسبت شانس: 98/1؛ فاصله اطمینان 95%: 43/3-15/1) و پرفشاری خون (نسبت شانس: 87/1؛ فاصله اطمینان 95%: 31/3-05/1) همراه بود. یافته های مشابهی بعد از تعدیل برای متغیرهای مخدوشگر بدست آمد (نسبت شانس: 92/1؛ فاصله اطمینان 95%:
49/3-05/1) برای چاقی شکمی و (نسبت شانس: 91/1؛ فاصله اطمینان 95%: 55/3-03/1 برایپرفشاری خون). همچنین، همبستگی ضعیف اما معنی داری بین پایبندی به الگوی غذایی مختلط (001/0>P ؛ 25/0=r) و سالم ( 02/0=P؛ 12/0=r) و فعالیت فیزیکی مشاهده شد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر شواهدی برای ارتباط معکوس بین الگوی غذایی مختلط با چاقی شکمی و پرفشاری خون فراهم نمود. همچنین نشان داد که الگوی غذایی ناسالم با احتمال بالاتر چاقی شکمی و پرفشاری خون همراه است. به علاوه، همبستگی ضعیفی ممکن است بین امتیاز الگوهای غذایی مختلط و سالم و فعالیت فیزیکی وجود داشته باشد.