ارتباط باز اندیشی با خودکار آمدی و درگیری شغلی در پرستاران شاغل در مراکز آموزشی درمانی تبریز در سال 1401
Abstract
چکیده مقدمه و هدف: بازاندیشی یک عنصر اساسی در عملکرد پرستاران تلقی میشود که پیامدهای مثبت متعددی دارد. بازاندیشی درپرستاری میتواند بر تمام سطوح مراقبتی پرستاران تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه تعیین میانگین بازاندیشی پرستاران و ارتباط آن با خودکارآمدی و درگیری شغلی آنها می باشدروش کار و مواد: در این مطالعه همبستگی که به صورت مقطعی انجام گرفت، تعداد 240پرستار از هفت بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز در بازه زمانی فروردین ماه 1401تا تیرماه 1401انتخاب شدند. برای انتخاب شرکت کنندگان از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. داده ها از طریق سه پرسشنامه شامل مقیاس توانایی بازاندیشی گرونینگن ،(GRAS)مقیاس خودکارآمدی عمومی (SGSES ) و مقیاس درگیری شغلی اوترخت (UWES-9 ) و به شکل خودگزارش دهی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 21تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: بر اساس نتایج، میانگین نمره بازاندیشی پرستاران 86/51±8/17از نمرهی قابل کسب 23الی 115و میانگین نمرهخودکارآمدی پرستاران 60/89±11/11از نمرهی قابل کسب 17الی 85بود. میانگین نمره کل درگیری شغلی پرستاران نیز3/1±39/36از نمرهی قابل کسب 0الی 6به دست آمد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره کل بازاندیشی بانمرات درگیری شغلی ( )r=0/28 ,p<=0/001و نیز خودکارآمدی ( )r=0/48 ,p<0/001ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: پرستارانی که بازاندیشی بیشتری دارند در ارائه ی مراقبت ها خودکارآمدتر و درگیری شغلی شان نیز بیشتر است. براساس نتایج مطالعه، پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان نمرات بازاندیشی متفاوتی از خود نشان دادند. همچنین، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بازاندیشی پرستاران با درگیری شغلی و خودکارآمدی آنان ارتباط دارد. بنابراین، مدیران پرستاری ومربیان پرستاری باید مهارت های پرستاران را در بازاندیشی بهبود بخشند و از عملکرد بازاندیشی در محیط های بالینی حمایت کنند.