تعیین ارتباط بین پوسیدگی دندانی بر اساس شاخص DMFT و سکتهی مغزی (Stroke) در جمعیت کوهورت آذر
Abstract
مقدمه: با توجه به شیوع بالای بیماری سکتهی مغزی و ایجاد ناتوانی در بیماران و احتمال عوارض جانبی داروهایی که این بیماران استفاده میکنند و شیوع بالای پوسیدگی دندان در آنها، لازم است برای بهبود بهداشت دهان و دندان و ارتقا کیفیت زندگی این بیماران بهداشت دهان مورد توجه ویژه قرار گیرد. این مطالعه با استفاده از دادههای مطالعهی کوهورت اذر که اطلاعات جامعی درباره سکتهی مغزی و پوسیدگی دندان در اختیارمان میگذارد، با هدف تعیین ارتباط سکتهی مغزی و پوسیدگی دندانی بر اساس شاخص DMFT انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه، مطالعه مقطعی (Cross-Sectional Study) است که بر روی دادههای بهدستآمده از مرحله ثبتنام مطالعه کوهورت آذر (ACS)، بر روی 15000 بزرگسال 35 تا 70 ساله انجام شد. اطلاعات مربوط به 46 نفر مبتلا به سکتهی مغزی که دندان مصنوعی کامل نداشتند و یک گروه کنترل 91 نفره که از نظر سن و جنسیت همسان بودند، وارد این مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به افراد مبتلا به سکتهی مغزی، عادات فردی، عوامل دموگرافیک، وضعیت اقتصادی و اجتماعی، عادات فردی (دفعات مسواک زدن، استفاده از سیگار و مصرف الکل) و اطلاعات مربوط به پوسیدگی دندان از بانک اطلاعات مرکز کوهورت آذر استخراج شد. از آنالیز مدل خطی تعمیم یافته با فرض توزیع دوجملهای منفی با تابع LOG-LINK برای بررسی اثر متغیرهای مخدوشگر استفاده شد.
یافتهها: . در این مطالعه، 7/46 درصد شرکت کنندگان را مرد¬ان (تعداد 64 نفر) و 3/53 درصد را زنان (تعداد 73 نفر) تشکیل ¬دادند. از بین شرکت کنندگان مرد 5/37 درصد و از بین شرکت کنندگان زن 1/30 درصد دچار سکتهی مغزی بودند. پنجاه و چهار درصد شرکت کنندگان در گروه سنی 55 سال یا بیشتر بودند. میانگین DMFT در کل نمونه 64/7 ± 40/15 بود که برای افراد مبتلا به بیماری¬ سکتهی مغزی، میانگین شاخص DMFT برابر 19/7 ± 23/19) با دامنه 1 تا 32( و برای گروه کنترل برابر با 15/7± 47/13 بود که این اختلاف میانگین بین دو گروه مبتلا و کنترل معنی دار بود. از این بین 3/28 درصد مبتلایان یا دارو مصرف نمی¬کردند و یا داروی مصرفی آنان تاثیری بر ترشح بزاق نداشت در حالیکه 7/71 درصد مبتلایان دارویی مصرف می کنند که کاهش ترشح بزاق از عوارض جانبی آن ذکر شده است. در آنالیز رگرسیون تک متغیره مشخص شد که تنها متغیر تعداد دفعات مسواک زدن با پوسیدگی دندانی بر اساس شاخص DMFT ارتباط معنی دار دارد. در مطالعه حاضر آنالیز چندگانه نشان داد که ارتباط معنی داری بین متغیرهای مستقل وارد شده در مطالعه از جمله ابتلا به سکته مغزی با پوسیدگی دندانی بر اساس شاخص DMFT وجود ندارد.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر علیرغم تفاوت معنی دار در میانگین پوسیدگی در افراد مبتلا به سکته مغزی با گروه کنترل، ارتباط معنی داری بین ابتلا به بیماری و پوسیدگی در آنالیز رگرسیون مشاهده نشد. همچنین در افراد مبتلا به سکته مغزی، افرادی که از دخانیات استفاده می کردند به طور معنی داری پوسیدگی دندانی بیشتری داشتند. با توجه به اینکه مصرف دخانیات از عوامل خطر مشترک بین دو بیماری می باشد لذا تلاش در جهت قطع مصرف دخانیات در سطح جامعه با استفاده از دیدگاه عامل خطر مشترک و اصلاح سبک زندگی افراد می تواند منجر به کاهش بار هر دو بیماری گردد.