مقایسه رفتارهای خودمراقبتی و ارتباط آن با رفتارهای تغذیهای و سواد سلامت در زنان سالمند مبتلا به پوکی استخوان و سالم مراجعهکننده به مرکز سنجش تراکم استخوان بیمارستان سینا تبریز
Abstract
پیش زمینه و هدف: با افزایش سن بیماریهای مختلفی گریبان گیر سالمندان میشود. پوکی استخوان از شایعترین بیماریهای دوره سالمندی است. بهبود رفتارهای ارتقا دهنده سلامت از جمله رفتارهای خودمراقبتی و رفتارهای تغذیهای و همچنین بالا بردن سطح سواد سلامت سالمندان میتواند در پیشگیری و کاهش شیوع این بیماری مؤثر باشد. شناسایی افراد در معرض خطر، انجام مشاوره در خصوص پیشگیری، تغییر رفتار، سبک صحیح تغذیه و شناسایی ریسک فاکتورهای بیماری پوکی استخوان میتواند میزان ابتلا به بیماری را به میزان زیادی کاهش دهد. فلذا برای رسیدن به هدف سلامت همگانی بهواسطهی نقش فرد سالمند در ارتقا سلامت و مراقبت از خود مطالعهای با هدف تعیین و مقایسهی رفتارهای خودمراقبتی و ارتباط آن با رفتارهای تغذیهای و سواد سلامت در زنان سالمند مبتلا به پوکی استخوان و سالم مراجعهکننده به مرکز سنجش تراکم استخوان بیمارستان سینا تبریز طراحی شد.
روشها: این مطالعه توصیفی - مقطعی بر روی ۲۵۰ نفر از زنان سالمند یائسه مراجعهکننده به مرکز سنجش تراکم استخوان بیمارستان سینا شهر تبریز انجام شد. معیارهای ورود شامل زنان سالمند یائسه ۶۰ سال و بالاتر، قطع قاعدگی به مدت حداقل ۱۲ ماه متوالی، زنانی که بر اساس دانسیتومتری مهرههای کمری یا لگن۱- T≥داشتند (زنان سالم) و زنانی که ۲.۵- T≤ داشتند (زنان بیمار) بود. در این مطالعه از نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار مطالعه شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خودمراقبتی زنان یائسه، پرسشنامه سطح سواد سلامت اروپایی و پرسشنامه بسامد خوراک کلسیم و ویتامین دی بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و استتنباطی مانند مجذور کا، آزمون t مستقل، من ویتنی،پیرسون و مدل رگرسیون لجستیک باینری با تعدیل عوامل مخدوش کننده تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره کل خودمراقبتی در زنان سالم 92/19±97/118 و در زنان مبتلا به پوکی استخوان 98/14±7/84 بود و به-طور معناداری در زنان سالم بالاتر بود. میانگین و انحراف معیار نمره کل سواد سلامت در گروه زنان سالم 98/0 ± 64/14 و در گروه پوکی استخوان 58/3 ± 76/7 بود که از نظر آماری سطح سواد سلامت در گروه زنان سالم نسبت به گروه پوکی استخوان بالاتر بود (001/0P<). میانگین دریافت کلسیم و ویتامین دی در گروه سالم به ترتیب برابر با 92/147±52/850 و 647/0±38/3 بود در حالی که در گروه پوکی استخوان به ترتیب برابر با 28/60±71/546 و 344/0±00/2 بود. میانگین دریافت کلسیم و ویتامین دی در گروه سالم به طور معناداری از گروه پوکی استخوان بیشتر بود (001/0P<). میان خودمراقبتی با سواد سلامت( 616/0r=) و رفتار های تغذیه ای (دریافت ویتامین دی و کلسیم) در هر دو گروه زنان مبتلا به پوکی استخوان ( 738/0r= ،817/0r=) و زنان سالم (647/0r= ،617/0r=) رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0P<). براساس نتایج بدست آمده خودمراقبتی، سواد سلامت و رفتارهای تغذیه ای به طور معناداری در گروه زنان سالمند سالم بیشتر از مبتلایان به پوکی استخوان بود. همچنین رابطه مستقیمی میان خودمراقبتی با سواد سلامت و رفتار های تغذیه ای زنان سالمند وجود داشت.
نتیجه گیری: شناسایی عوامل مؤثر بر پیشگیری از پوکی استخوان از جمله رفتارهای خودمراقبتی و تغذیهای ارتقا دهنده سلامت از طریق افزایش سطح سواد سلامت سالمندان میتواند به بهبود سلامت آنان منجر شده و خطر ابتلا به بیماری را تا میزان زیادی کاهش دهد. ارائه کنندگان خدمات سلامت به خصوص پرستاران بهداشت جامعه، یکی از مهم ترین افراد گروه درمان در ارتباط مستقیم با افراد سالمند و خانوادههای آنها هستند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر مبنی بر پایین بودن میزان سواد سلامت و رفتارهای مراقبتی و تغذیهای در زنان مبتلا به پوکی استخوان می توان با آموزش به سالمندان و خانوادههای آنها و به کارگیری اقدامات و مداخلات مناسب به منظور بهبود و ارتقا کیفیت زندگی این قشر از جامعه تلاش کرد. بنابراین لزوم توجه به برنامههای آموزش سلامت از طریق متخصصان حرفه سلامت با توجه به توانمندیهای سالمندان از موارد قابل توجه است که خود میتواند به بهبود رفتارهای مراقبت از خود و سبک تغذیهای سالم در آنان کمک کند.