تجارب زیسته خشونت شریک زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان: یک مطالعه پدیدارشناسی تفسیری
Abstract
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایعترین سرطان تشخیص داده شده در زنان می باشد. به دلیل پیشرفت رویه های تشخیصی و درمانی تعداد زنان نجات یافته از سرطان پستان زیاد می باشد. تشخیص سرطان پستان، زنان را در مقابل انواع خشونت از جمله خشونت شریک زندگی آسیب پذیرتر می کند. آمار خشونت شریک زندگی در جوامع زیاد است و بطور متوسط یک زن از سه زن با آن مواجهه دارند. با توجه به اینکه خشونت شریک زندگی پیامدهای منفی بسیاری در سیر تشخیص، درمان، بهبودی و بقاء زنان مبتلا به سرطان پستان دارد، این مطالعه پدیدارشناسی به منظور بررسی تجارب زیسته زنان مبتلا به سرطان در رابطه با پدیده خشونت شریک زندگی انجام شد.
روش کار: تحقیق حاضر با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شد. روش انتخاب نمونه ها بر اساس نمونه گیری هدفمند بود. از مصاحبه نیمه ساختارمند برای جمع آوری داده ها از 11 زن مبتلا به سرطان پستان که تحت خشونت شریک زندگی قرار داشتند استفاده شد. مکان انجام مصاحبه بخشها، درمانگاه بیمارستان شهید قاضی طباطبایی، مطب پزشکان، منزل بیماران یا هر مکان دیگری که مشارکت کنندگان ترجیح می داد بود. مطالعه طبق شش گام پیشنهادی رویکرد ون مانن انجام شد. از نرم افزار MAXQDA 10 برای مدیریت داده ها و از روش تجزیه و تحلیل مضمون برای تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تجارب مشارکت کنندگان نشان داد ابتلاء به سرطان پستان آسیب پذیری زنان نسبت به خشونت شریک زندگی را افزایش می دهد. از تجزیه و تحلیل مصاحبه های مشارکت کنندگان 4 مضمون اصلی و 15 زیر مضمون شیفت قضاوت شناختی به سمت سرزنش (مقصر انگاری بیمار، مقصرانگاری همسر، خودسرزنشی)، سردی زندگی مشترک (اجبار به ادامه زندگی مشترک، زندگی منفصل با نقاب زندگی مشترک، تحمل زندگی با تمسک به منابع حمایتی)، خشونت مداوم سینوسی (خشونت دوران درمان، خشونت دوران بهبودی، تناوب خشونت)، خشونت همادین (خشونت جسمی، خشونت جنسی، خشونت روانی، خشونت اقتصادی، رفتارهای کنترل گرایانه، غفلت) استخراج شد.
بحث و نتیجه گیری:
طبق یافته های پژوهش، زنانی که قربانی خشونت شریک زندگی هستند بعد از ابتلا به سرطان پستان آسیب پذیری بیشتری نسبت به خشونت پیدا می کنند. مواجهه مداوم با خشونت و ابتلا به سرطان پستان موجب تغییر در قضاوت شناختی زنان می شود. تجارب زیسته مشارکت کنندگان نشان داد، بعد از بروز سرطان از مراحل اولیه تشخیص تا درمان فعال و دوران تسکین بیماری خشونت شریک زندگی با انواع و شدت های مختلف بصورت مداوم وجود دارد و هیچ گاه به طور کامل قطع نمی شود. با این وجود زنان به دلایلی اجتماعی و فرهنگی از جمله وجود فرزندان و یا وابستگی اقتصادی به شریک زندگی مجبور به ادامه زندگی مشترک می شوند. با توجه به متقابل بودن تاثیر خشونت شریک زندگی و سرطان پستان بر هم، علاوه بر اینکه لازم است در مراکز درمانی و مراقبتی انکولوژی غربالگری خشونت شریک زندگی توسط ارائه دهندگان خدمات صورت گیرد، در بین زنان سالم نیز که به دلیل خشونت شریک زندگی به مراکز درمانی و مراقبتی مراجعه می کنند غربالگریهای سرطان های زنان توسط مراقبین سلامت جامعه انجام گیرد. گامهای بعدی در این فرآیند باید شامل تأکید بیشتر بر تحقیقات چند فرهنگی در مورد چگونگی استفاده از عناصر مثبت فرهنگی برای ایجاد تغییر در فرهنگ و کاهش خشونت در جوامع مختلف باشد. هرچند یافته ها نشان داد که خشونت شریک زندگی با تمام ابعاد آن و در تمام مراحل تشخیص و درمان زنان مبتلا به سرطان وجود دارد با این وجود این مطالعه برای بدست آوردن درک جامع از کلیت و ماهیت خشونت شریک زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان کافی نمی باشد و مطالعات بیشتری نیاز است.