تاثیر مشاوره با رویکرد شناختی-رفتاری بر اضطراب و استرس مادران دختران با شروع زودرس علائم بلوغ: یک کارآزمایی بالینی
Abstract
چکیده
مقدمه: با توجه به پایین آمدن سن بلوغ و شروع زودرس علائم بلوغ در دختران و بروز استرس و اضطراب در مادران این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مشاوره گروهی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری (CBT) بر استرس ادراک شده، اضطراب و کیفیت زندگی مادران دختران با شروع زودرس علائم بلوغ انجام گرفت.
روش کار: این کارآزمایی بالینی بر روی ۷۰ مادر دارای دختر با شروع زودرس علائم بلوغ در مدارس ابتدائی شهر تبریز- ایران در سال 1400 انجام شد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه مشاوره (35=n) و کنترل (35=n) تخصیص یافتند. گروه مداخله، مشاوره گروهی به روش شناختی ـ رفتاری در طی ۸ جلسه ۴۵ـ ۶۰ دقیقه ای دریافت کردند و به شرکت کنندگان گروه کنترل کتابچه ای شامل توضیحات در مورد مراحل بلوغ و بهداشت فردی داده شد. از پرسشنامه های اضطراب اشپیل برگر، استرس درک شده کوهن، و کیفیت زندگی فرم کوتاه برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. از آزمون های تی-مستقل و ANCOVA برای تجزیه و تحلیل داده ها چهار هفته پس از اتمام مداخله استفاده شد.
یافته ها: پس از مداخله، بر اساس آزمون ANCOVA و با تعدیل نمره پایه، میانگین نمرات استرس ادراک شده (اختلاف میانگین = ۷/۱۰- ؛ فاصله اطمینان 95٪: ۷/۱۱- تا ۷/۹ - ؛ 001/0>p)، اضطراب آشکار(اختلاف میانگین= 14.۳- ؛ فاصله اطمینان 95٪: ۷/۱۵ - تا ۷/۱۲- ؛ 001/0>p) و اضطراب پنهان (میانگین اختلافـ ۸/۱۲- ؛ فاصله اطمینان 95٪: ۴/۱۴ - تا ۱/۱۱- : 001/0>p) در گروه مشاوره به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود، همچنین میانگین نمره کیفیت زندگی بعد از مداخله در گروه مشاوره به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود (اختلاف میانگین= ۸/۹ ؛ فاصله اطمینان 95٪: ۷/۶ تا ۹/۱۲؛001/0>p).
نتیجه گیری: براساس نتایج ، مشاوره گروهی مبتنی بر CBT بر کاهش استرس درک شده و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی مادران دختران با شروع زودرس علائم بلوغ موثر است، اما برای نتیجه گیری قطعی در این زمینه نیاز به انجام مطالعات بیشتر است.