بررسی نقش سطح پروکلسیتونین سرم در پیش گویی کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک مشکل در بیماران مبتلا به کله سیستیت حاد
Abstract
امروزه جراحی کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک یکی از جراحی های شایع بخصوص در ایران می باشد و در بسیاری از موارد ممکن است به کله سیستکتومی باز ختم شود. هدف از این مطالعه تعیین وجود ارتباط بین سطح پروکلسیتونین سرم و ختم شدن جراحی کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک به کله سیستکتومی باز است، به طوریکه می توان با تغییر روش جراحی باعث کاهش عوارض در بیماران کله سیستیت حاد و بهبود کیفیت زندگی بیماران و از سوی دیگر باعث کاهش سختی های پیش بینی نشده جراحی برای پزشک جراح شد.
مواد و روش ها
این مطالعه یک مطالعه ی کوهورت گذشته نگر می باشد و حجم نمونه شامل بیمارانی می باشد که به علت ابتلا به کله سیستیت حاد، در بیمارستان سینا تبریز تحت جراحی کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک قرار گرفته اند. حجم نمونه مورد مطالعه 115 نفر می باشد. پس از انتخاب بیماران براساس معیارهای ورود و خروج از مطالعه و غربالگری آن ها، کلیه ی اطلاعات بیماران براساس پرسشنامه تهیه و ضمیمه شده، استخراج و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار خواهند گرفت.
نتایج
حجم نمونه مورد مطالعه ما 115 بیمار می باشد. بین 115 نفر از حجم مطالعه، حدود 40% (46 مورد) در گروه DLCو حدود 60% (69 مورد) در گروه NDLC قرار داشته اند. میانگین سنی در گروه DLC ؛ 56.3 ± 15.3 و در گروه NDLC، 51.7 ± 13.4 می باشد. گروه DLC نسبت به گروه NDLC دارای مقیاس TG-18 بالاتر، سطح پروکلسیتونین سرمی و CRP سرمی بالاتر می باشد و این ارتباط از لحاظ آماری معنی دار می باشد (P-value=0.001). میزان بروز گانگرن کیسه صفرا در گروه DLC نسبت به گروه NDLC بیشتر و بالعکس شواهد ماکروسکوپی کله سیستیت ساده در گروه NDLC نسبت به گروه DLC بالاتر می باشد (2.2% vs 29% , P < 0.001). شواهد DLC در بیمارانی که سطح سرمی پروکلسیتونین آنها بالاتر از ng/ml 1.5 می باشد، بیشتر بوده و یافته فوق از لحاظ آماری معنی دار می باشد ( P-value = 0.004 ).