طراحی و اجرای برنامه مدیریت درد در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان: یک مطالعه اقدامپژوهی
Abstract
مقدمه: علیرغم پیشرفتهای علمی حاصله، شناخت و مدیریت درد در بخش مراقبت های ویژه نوزادان با چالش های عمده ای روبروست. همکاری بین حرفه ای و مشارکت ارائه دهندگان خدمت قوی ترین شواهد را برای ارتقاء عملکرد و ایجاد تغییرات مثبت نشان می دهد. بدین جهت این مطالعه با هدف طراحی و اجرای برنامه مدیریت درد در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان و با استفاده از رویکرد اقدام پژوهی مشارکتی انجام شد.
روش: این مطالعه اقدام پژوهی از دیماه 1398 تا دیماه 1400 در طی یک چرخه اقدام پژوهی و با مشارکت 61 نفر از ارائه دهندگان خدمت پرستار و پزشک در بخش مراقبتهای ویژه مرکز آموزشی درمانی کودکان تبریز انجام شد. مطالعه بر اساس مراحل اقدام پژوهی مدل ایوانکووا (تشخیص مشکل، شناسایی، برنامه ریزی، اقدام، ارزشیابی و پایش) انجام شد. در مرحله تشخیص با توجه به تجارب تیم پژوهش، مدیریت درد نوزاد در بخش مذکور بعنوان مشکل نیازمند ارتقاء مشخص شد و در مرحله شناسایی ابعاد مشکل، چالش ها و موانع عملکرد بهینه تبیین شدند. بدین منظور از انواع روش های کمی (بررسی نوع و فراوانی مداخلات دردناک، مشاهده عملکرد کارکنان در مدیریت درد نوزاد، بررسی درک پرستاران از مدیریت درد نوزاد و ارزیابی والدین از درد نوزاد) و کیفی (بررسی اسناد میدانی و مصاحبه فردی) جمع-آوری و تحلیل داده بهره گرفته شد. یافته های بدست آمده پس از یکپارچه سازی، در طی مرحله برنامه-ریزی با برگزاری سه جلسه گروه متمرکز به اطلاع مشارکت کنندگان رسید و پس از ارائه راهکارها توسط ایشان که با تکنیک طوفان مغزی انجام شد، اولویت اقدام چرخه مشخص و برنامه عملیاتی در یک فرایند مشارکتی تدوین شد. مرحله اقدام دارای دو فاز "معرفی و بکارگیری ابزار ارزیابی درد نوزاد" و تدوین و بکارگیری پروتکل مدیریت درد نوزاد" بود که هر فاز شامل دو گام می شد. بطور کلی 12 فعالیت مشارکتی و بین حرفه ای در ذیل گام های مرحله اقدام انجام شد که در حوزه های مختلف بررسی شواهد و تدوین پروتکل، برگزاری برنامه آموزشی، نظارت بر کیفیت عملکرد و نهادینه سازی مدیریت پروتکل محور درد نوزاد در بخش مراقبت های ویژه بود. برنامه آموزشی شامل ارائه محتوای آموزشی مکتوب (کتابچه، پروتکل و پوستر) و برگزاری 27 جلسه آموزشی بین حرفه ای نظری و بالینی (کلاسهای آموزشی حضوری و مجازی و راندهای بالینی) بود که در نهایت تاثیر آن بر دانش کارکنان با مقایسه نمرات پیش و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت. پس از آن در طی مرحله ارزشیابی کیفیت تغییر ایجاد شده در مدیریت درد نوزاد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از انواع روش های کمی (مشاهده عملکرد کارکنان در مدیریت درد نوزاد و بررسی درک پرستاران از مدیریت درد نوزاد) و کیفی (جلسات گروه متمرکز) بهره گرفته شد. یافته های حاصل از مرحله ازشیابی در طی جلسه گروه متمرکز مرحله پایش به اطلاع مشارکت کنندگان رسیده بازاندیشی انجام شد. در این جلسه تصمیمات لازم برای شروع چرخه بعدی اخذ شد که خارج از چارچوب این مطالعه می باشد. در مطالعه حاضر برای تجزیه و تحلیل داده های کمی مراحل مختلف چرخه از SPSS21 و روشهای آماری توصیفی (فراوانی/درصد و میانگین) و تحلیلی (آزمون تی-زوج) و برای داده های کیفی از روش تحلیل محتوای قراردادی مدل گرانهایم و لاندمن استفاده شد
یافته ها: یکپارچه سازی یافته های کمی و کیفی حاصل از مرحله شناسایی منجر به شناسایی 10 مانع عمده در مدیریت بهینه درد نوزاد شد که عبارت بودند از "بالا بودن میزان مواجهه نوزاد با مداخلات دردناک تسکین نیافته"، "نبود رویکرد مشخص جهت ارزیابی درد نوزاد"، "تحریکات محیطی استرس آور"، "نبود سیاست مدون و چارچوب عمل یکپارچه"، "هماهنگی ناکافی اعضای تیم"، "نظارت سازمانی مغفول"، "کمبود دانش و مهارت بالینی کارکنان"، "حجم کاری بالا و کمبود وقت"، "خستگی جسمی و روانی کارکنان" و "نیاز آموزشی بالا و مشارکت پایین خانواده در مدیریت درد نوزاد". مشارکت کنندگان در مرحله برنامه ریزی، با توجه به موانع موجود، "معرفی و بکارگیری پروتکل مدیریت درد نوزاد" با تاکید بر آموزش بین حرفه ای را بعنوان اولویت اقدام چرخه انتخاب کردند. پس از معرفی پروتکل و برگزاری برنامه آموزشی، مقایسه میانگین نمرات پیش و پسآزمون نشان داد که نمرات پس آزمون بصورت معنی داری بیشتر از نمرات پیش آزمون می باشد (001/0 P ≤). همچنین یافته های حاصل از مرحله ارزشیابی نیز نشاندهنده بروز تغییرات مثبت در کیفیت مدیریت درد نوزاد بوده، سه طبقه "ارتقاء مدیریت درد نوزاد"، "رضایتمندی کارکنان" و "لزوم تداوم تغییرات" بدست آمد. در نهایت یافته های حاصل از جلسه بازاندیشی در مرحله پایش منجر به فهرست شدن "پیشرفت های حاصله"، "موارد نیازمند اصلاح" و "راهکارها" شدند.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از این مطالعه اقدام پژوهی نشان داد که ایجاد چارچوب عمل مشخص با اقداماتی نظیر تدوین مشارکتی و بین حرفه ای پروتکل بر اساس شواهد بروز، توانمندسازی ارائه دهندگان خدمت در بکارگیری پروتکل با برگزاری جلسات آموزشی و همچنین نظارت سازمانی منسجم بر کیفیت عملکرد کارکنان می تواند سبب نهادینه شدن ارزیابی منظم درد نوزاد و استفاده از روشهای تسکینی دارویی و غیردارویی شده مدیریت درد نوزاد را در بخش مراقبت های ویژه نوزادان ارتقاء دهد. مراکز دارای بخش مراقبتهای ویژه نوزادان میتوانند از فرایند تغییر بکار رفته در این پژوهش بعنوان الگویی واقعی استفاده کرده برنامه تغییر سازگار با عرصه خود را پیاده سازی کنند و سبب بهبود کیفیت مدیریت درد نوزادان بستری شوند.