تأثیر مکملیاری اولئوئیل اتانول آمید بر سطح سرمی پروتئین متصل شونده به لیپوپلیساکارید و بیان ژنهایMYD88 ، TRIF، کاسپاز 8 و اینترلوکین β-1 در سلولهای تکهستهای خون محیطی بیماران بزرگسال چاق مبتلا به کبد چرب غیرالکلی: کارآزمایی بالینی تصادفی کنترلدار دو سو کور
Abstract
چکیده
مقدمه و هدف: به دلیل شیوع بالای کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) و ماهیت التهابی آن، یافتن رویکردهای درمانی ضد التهابی جهت بهبود وضعیت این بیماران ضروری به نظر میرسد. با توجه به اینکه تاکنون هیچ مطالعهی انسانی در زمینهی بررسی اثرات مکمل¬یاری اولئوئیل اتانول آمید (OEA) بر عملکرد کبدی از طریق تأثیر بر بیان ژنهای دخیل در مسیر پیروپتوز صورت نگرفته است، هدف از مطالعهی حاضر، بررسی اثرات مکمل OEA همراه با محدودیت کالری بر سطح سرمی پروتئین متصل شونده به لیپوپلی ساکارید (LBP) و سطح بیان ژنهایMYD88 ، TRIF، Caspase 8 و IL-1β در بیماران بزرگسال چاق مبتلا به NAFLD بود.
مواد و روشها: مطالعهی حاضر به روش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترلشده دو سوکور در بین 65 فرد بزرگسال مبتلا به NAFLD چاق انجام شد. افراد واجد شرایط براساس گرید کبد چرب، BMI و جنس به صورت تصادفی پس همسانسازی به دو گروه OEA و دارونما (34=n در گروه OEA و 31=n در گروه دارونما) تقسیم شدند. گروه مداخله روزانه دو کپسول 125 میلیگرمی OEA و گروه دارونما به همان میزان نشاسته به مدت 12 هفته دریافت نمودند. تمام افراد مورد مطالعه رژیم غذایی کم کالری با توجه به BMI و میزان فعالیت بدنی دریافت نمودند. میزان انرژی دریافتی مورد نیاز برای هر فرد با هدف کاهش وزن 5/0 تا 1 کیلوگرم در هفته (500 کیلوکالری کمتر از میزان نیاز روزانه) و توسط فرمول میفلین برای مردان و زنان محاسبه گردید.
سطوح بیان mRNA ژنهای MYD88،TRIF ، Caspase 8 و IL-1β با استفاده از تکنیک Real-time PCR و سطح سرمی LBP با استفاده از کیت الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه از سه مدل برای تعدیل اثر مقادیر پایه و عوامل مخدوشگر به صورت؛ مدل اول (تعدیل اثر مقادیر پایه)، مدل دوم (تعدیل اثر مقادیر پایه، سن، تغییرات سطح فعالیت بدنی و میزان انرژی دریافتی) و مدل سوم (تعدیل اثر مقادیر پایه، سن، تغییرات سطح فعالیت بدنی، میزان انرژی دریافتی و نمایهی توده بدنی) استفاده گردید.
یافته¬ها: تغییرات معنیداری در بیان mRNA ژنهایIL-1B ،Caspase 8 وMYD 88 بین دو گروه حتی پس از کنترل مخدوشگرهای احتمالی در هیچ کدام از مدلها وجود نداشت. با این حال، کاهش قابل توجهی در سطوح بیان TRIF در مقایسه با گروه دارونما مشاهده شد (06/0=P). ولی، تغییرات معنیداری در میزان سطوح سرمیLBP بین دو گروه پس از کنترل مخدوشگرهای احتمالی در هیچ کدام از مدلها وجود نداشت. گروه OEA در مقایسه با گروه دارونما پس از تعدیل برای هر سه مدل کاهش معنیداری در تمام شاخصهای تنسنجی مورد بررسی در انتهای مطالعه نشان داد.
نتیجه¬گیری: مطالعه حاضر، شواهدی را فراهم کرد که مکمل OEA میتواند باعث کاهش معنیدار در شاخصهای تن سنجی شود، هر چند که اثرات مفیدی بر مسیر پیروپتوز دیده نشد. مطالعات با حجم نمونه و طول مدت مداخله طولانیتر برای تأیید نتایج به دست آمده پیشنهاد میگردد.
واژگان کلیدی: کبد چرب غیرالکلی، اولئوئیل اتانول آمید، پیروپتوز، چاقی، التهاب