آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در مدیریت تغذیه در دیابت در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز: یک مطالعه توصیفی
Abstract
چکیده: مقدمه: دیابت یکی از بیماری های مزمن شایع در سراسر جهان است. یکی از اجزای مهم مدیریت دیابت تغذیه می باشد. اگرچه تغذیه درمانی در حوزه تخصصی متخصصین و کارشناسان تغذیه قرار می گیرد، با اینحال، همکاری بین حرفهای مستلزم آن است که پرستاران که بیشترین تماس را با بیماران دارند، درباره تغذیه درمانی آگاهی داشته باشند و آمادگی لازم را برای تقویت و حمایت از آموزش دقیق تغذیه داشته باشند. مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت انجام شد.
مواد و روشها: یک مطالعه توصیفی و از لحاظ زمانی مقطعی بکار گرفته شد. نمونه ای تصادفی از پرستاران شاغل در دو مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی امام رضا (ع) و سینا در شهر تبریز انتخاب شد. داده های مطالعه طی دو هفته از تاریخ 13/04/1400 تا 27/04/1400 جمع آوری شد. یک پرسشنامه خودگزارش دهی کاغذی جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده های متغیرهای فردی اجتماعی و حرفه ای و توزیع داده های آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران از آمار توصیفی استفاده شد. جهت تعیین ارتباط بین آگاهی، نگرش و عملکرد از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. تفاوت بین گروه ها و نیز تفاوت بین داده های گروه های مختلف از طریق مقایسه میانگین ها با تی تست مستقل، آزمون آنوا و آزمون x2 تعیین گردید. جهت بررسی اختلاف سطوح آگاهی، نگرش و عملکرد در میان زنان و مردان، در صورت وجود شروط کوکران از آزمون کای اسکوئر و در غیر اینصورت از آزمون شبیه سازی مونت کارلویی کای اسکوئر استفاده شد. جهت تعیین ارتباط بین آگاهی، نگرش و عملکرد از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین برای تعیین ارتباط بین متغیرهای وابسته شامل متغیرهای آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت با متغیرهای مستقل شامل متغیرهای دموگرافیک و حرفهای از آمار استنباطی به شکل بکارگیری آزمون های آماری رگرسیون خطی ساده و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. سطح معناداری آماری آزمون 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: تعداد 160 پرستار از 35 بخش داخلی و جراحی در مطالعه شرکت کردند. میانگین نمره آگاهی پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت 83/2 ± 16/12 بود (از 20 نمره) و 2/61 درصد آنها از سطح آگاهی متوسط برخوردار بودند. میانگین نمره نگرش پرستاران 11/6 ± 68/60 بود (از 75 نمره) و 9/86 درصد آنها نگرش مثبت داشتند. میانگین نمره عملکرد پرستاران 81/7 ± 74/44 بود (از 60 نمره) و 9/51 درصد آنها از عملکرد متوسط برخوردار بودند. بین نگرش و عملکرد پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت ارتباط آماری مستقیم و معنی دار وجود داشت. یافته ها گویای این بود که بین آگاهی پرستاران و متغیرهای جنسیت، سن، وضعیت تاهل، سابقه کاری، اطلاع از سند ملی دیابت ارتباط آماری معنی داری وجود دارد. بین نگرش پرستاران و متغیرهای اطلاع از سند ملی دیابت، آموزش در مورد رژیم دیابتیک و داشتن تمایل به تقبل نقش بعنوان پرستار رابط دیابت ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد. بین عملکرد پرستاران با شرکت در دوره بازآموزی دیابت و درک از صلاحیت در مدیریت تغذیه در دیابت ارتباط آماری معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت از نگرش مثبت و آگاهی و عملکرد متوسط برخوردار هستند. با توجه به روند رو به رشد بیماری دیابت در سراسر جهان و نقش تغذیه در کنترل آن، ارتقاء آگاهی و عملکرد پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت ضرورت دارد. مطالعات بیشتری لازم است ضمن تایید صحت و اعتبار یافته های مطالعه حاضر، وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در مورد مدیریت تغذیه در دیابت را در سطح ملی و بین المللی به تصویر بکشد.