تأثیر طراحیهای مختلف ایمپرشن کوپینگ در دقت قالبگیری در ایمپلنتهای موازی و غیرموازی
Abstract
هدف: در این مطالعه اثر طراحی های مختلف ایمپرشن کوپینگ، در دقت قالب گیری ایمپلنت های موازی و غیر موازی مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور، فاصله و زاویه ایمپرشن کوپینگ ها در مدل اولیه و کست های نهایی مقایسه خواهد شد.
مواد و روشها: این تحقیق به صورت تجربی آزمایشگاهی انجام داده شد و ایمپرشن کوپینگ با برندهای Dentis ، DIO و Osstem برای بررسی انتخاب گردید. ایمپرشن کوپینگها در دو حالت موازی، با زاویه صفر درجه و در حالت غیرموازی، با زاویه 30 درجه نسبت به هم قرار داده شدهاند. از هر کدام از برندهای مورد نظر دو مدل گچی آماده شد. در یکی از مدل ها 2 آنالوگ 4.5 میلی متری موازی با فاصله ی 10میلی متری از مرکزآنالوگ و در مدل دیگر 2 آنالوگ 4.5 میلی متری با زاویه ی 30 درجه و فاصله ی 10 میلی متری از مرکزآنالوگ قرار داده شد. تمام گروهها با استفاده از روش open tray و با ماده قالبگیری سیلیکون افزایشی Betasil قالبگیری شد. بعد از قالبگیری، کست همهی گروهها در یک زمان مشخص ریخته شد. و در نهایت برای بررسی دقت با استفاده از دستگاه اسکنر لابراتواری 3 shape E3 میزان تغییر فواصل و زاویهها، در گروههای مختلف مشخص و ثبت گردید. تحلیل اطلاعات بدست آمده توسط روش واریانس دو طرفه و آزمون کروسکال والیس انجام شد.
یافتهها: مشخص گردید که در حالت موازی بر اساس تفاوت فاصله در ایمپرشن کوپینگها های مورد مطالعه، کمترین دقت قالبگیری برای Osstem و بیشترین برای DIO مشاهده شد. بر اساس تفاوت زاویه کمترین دقت برای Osstem و بیشترین دقت برای DIO مشاهده شد. در حالت غیرموازی بر اساس تفاوت فاصله نیز کمترین دقت برای DIO و بیشترین برای Osstem مشاهده شد. بر اساس تفاوت زاویه هم کمترین دقت برای Dentis و بیشترین دقت در DIO مشاهده شد. براساس آزمون ناپارامتری کروسکال والیس، دقت قالبگیری بر اساس فاصله، در بین ترکیبهای ممکن موازی و غیر موازی از نظر آماری رابطه معنی داری وجود داشت، به طوریکه براساس فاصله، کمترین دقت برای degree × Osstem30 و بیشترین برای Parallel × Osstem مشاهده شد. از طرفی برطبق این آزمون، دقت قالبگیری براساس زاویه، بین ترکیبهای ممکن برند و زاویه ایمپرشن کوپینگها از نظر آماری رابطه معنی داری مشاهده نشد(p-value =0.30) به طوریکه کمترین دقت برای 30 degree × Osstem و بیشترین برای Parallel × DIO مشاهده شد.
نتیجهگیری: در تمام ترکیب های نوع ایمپلنت گذاری و انتخاب نوع برند ایمپرشن کوپینگ مورد مطالعه، درجه ای از خطا اجتناب ناپذیر است و شکل ایپرشن کوپینگ تأثیر قابل توجهی بر دقت قالب گیری در فاصله و زاویه ندارد. طریقه ایمپلنت گذاری موازی و غیر موازی بر دقت فاصله برای برندهای DIO و Dentis بی تاثیر بوده و تنها تاثیر معنا دار در برند Osstem ملاحظه شد، به گونه ای که دقت فاصله در حالت موازی بیشتر از حالت غیر موازی با زاویه 30 می باشد. این نتایج می تواند به دندانپزشکان در انتخاب یک تکنیک ایمپلنت و نوع ایمپرشن کوپینگ بهتر کمک کند.