ارتباط بین انواع الگوهای غذایی، کیفیت و تنوع غذایی با شدت و علائم بیماری پارکینسون
Abstract
زمینه و هدف: بیماری پارکینسون یک بیماری نورودژنراتیو، پیچیده و پیشرونده است. نقش تغذیه در پیشگیری، کنترل و عود این بیماری شناخته شده است. استفاده از رویکرد الگوی غذایی، ممکن است به شناخت برخی از پیچیدگی های رژیم غذایی کمک کند و اجزای الگوهای غذایی می تواند نقش بالقوه مفیدی در بیماری پارکینسون داشته باشد. در این مطالعه ارتباط بین الگوهای غذایی، تنوع و کیفیت غذایی با شدت، علائم و خطر ابتلا به بیماری پارکینسون بررسی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه بر روی 170 نفر (120 بیمار مبتلا به پارکینسون و 50 فرد سالم) انجام گرفت. نمونه ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای ارزیابی دریافت غذایی معمول افراد از پرسشنامه FFQ 147 آیتمی استفاده شد. امتیاز الگوهای غذایی، کیفیت و تنوع غذایی از داده های حاصل از FFQ بدست آمد. برای مقایسه امتیاز الگوها و کیفیت و تنوع غذایی بین دو گروه از آزمون t-test مستقل (برای داده های نرمال) و یا من ویتنی (برای داده های غیرنرمال) استفاده شد. برای تعیین ارتباط شدت و علائم بیماری با الگوهای غذایی و کیفیت و تنوع غذایی و همچنین تعیین خطر بیماری از آزمون رگرسیون استفاده گردید. سطح معنی داری در تمام آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شده است.
یافته ها: میانگین سن افراد، در گروه بیمار 8/60 و در گروه سالم 4/60 سال بود (928/0=p). در گروه بیمار 8/65 درصد و در گروه سالم 66 درصد افراد مرد بودند (983/0=p). میانه امتیاز الگوی غذایی DASH به طور معنی داری در گروه بیمار ](22 ، 17) 19[ کمتر از گروه سالم ](23 ، 19) 21[ بود (006/0=p). در خصوص امتیاز الگوهای غذایی مدیترانه ای، MIND، تنوع غذایی و کیفیت غذایی (AHEI و DQI-I) هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نگردید. هیچ ارتباط معنی داری بین
الگوهای غذایی، تنوع غذایی و کیفیت غذایی (AHEI و DQI-I) با شدت بیماری پارکینسون مشاهده نشد. وقتی این ارتباط با علائم پارکینسون (سه جزء اصلی ابزار سنجش شدت بیماری پارکینسون) بررسی گردید، AHEI ارتباط مثبت معنی داری با علائم غیر حرکتی تجربیات زندگی روزمره (028/0=p ،198/0 ، 012/0 :CI%95 ،201/0= Beta) داشت. همچنین DQI-I با در نظر گرفتن همه مخدوشگرها با علائم حرکتی (021/0=p ،057/0- ، 678/0- :CI%95 ،241/0-=Beta) ارتباط منفی معنی داری داشت. پیروی از الگوی غذایی DASH خطر بیماری پارکینسون را با در نظر گرفتن همه مخدوشگرها 17 درصد کاهش داد (010/0=p ،957/0 ، 721/0 :CI%95 ،831/0=OR). الگوهای غذایی مدیترانه ای و MIND و همچنین تنوع غذایی و DQI-I هیچ ارتباط معنی داری با خطر بیماری پارکینسون نشان ندادند. وقتی آنالیز بر اساس چارک انجام گرفت خطر بیماری در افرادی که در چارک سوم AHEI قرار داشتند 90 درصد (001/0=p ،394/0 ، 025/0:CI%95 ،100/0=OR) نسبت به چارک اول کاهش داشت. پیروی از الگوی غذایی MIND با افزایش BMI ارتباط معنی داری نشان داد (008/0=p 221,/0= Beta) در حالی که در سایر الگوهای غذایی و تنوع و کیفیت غذایی ارتباطی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، پیروی از الگوی غذایی DASH ممکن است باعث کاهش خطر بیماری پارکینسون شود. همچنین افزایش کیفیت غذایی ممکن است با برخی علائم این بیماری ارتباط داشته باشد. پیشنهاد می شود این موضوع جهت تائید نتایج، در مطالعات بزرگتر از قبیل کوهورت و مورد شاهدی بررسی گردد.
کلمات کلیدی: الگوی غذایی، DASH، MIND، مدیترانه ای، کیفیت غذایی، تنوع غذایی، بیماری پارکینسون، شدت بیماری