تأثیر مکملیاری اینولین همراه با رژیم غذایی کاهش وزن بر سطح سرمی تریپتوفان و کینورنین در زنان چاق مبتلا به اختلال افسردگی اساسی خفیف
Abstract
مقدمه:
اختلال افسردگی اساسی(Major Depressive Disorder (MDD)) یک بیماری مزمن، ناتوانکننده، پرهزینه و از جمله بیماریهای روانی شایع در سراسر جهان است که ارتباط بسیار نزدیکی با اضافه وزن، چاقی و سندرم متابولیک دارد. چاقی و افسردگی منجر به ایجاد وضعیت التهابی در بدن میشوند. از طرفی دیسبیوز میکروبیوتای روده که در هر دو بیماری چاقی و MDD مشاهده شده است، منجر به اندوتوکسمی و وضعیت التهابی در بدن میشود و افزایش التهاب با فعال کردن آنزیم ایندول آمین 2و3دیاکسیژناز(Indoleamine 2,3-dioxygenase) یکی از آنزیمهای مسیر فرعی متابولیسم تریپتوفان، میتواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. بهبود وضعیت میکروبیوتای روده با مصرف پریبیوتیکها می تواند به بهبود علائم افسردگی کمک کند.
هدف: مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر مکملیاری اینولین همراه با رژیم غذایی کاهش وزن بر سطح سرمی تریپتوفان و کینورنین در زنان چاق مبتلا به اختلال افسردگی اساسی خفیف انجام شده است.
مواد و روشها: مطالعهی حاضرکارآزمایی بالینی دوسوکور کنترل شده با دارونما بود که به مدت 8 هفته بر روی 51 زن مبتلا به MDD انجام شده است. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. افراد در گروه اینولین 10 گرم در روز مکمل اینولین و در گروه دارونما 10 گرم درروز مالتودکسترین دریافت کردند. همچنین به همهی بیماران رژیم کاهش وزن با کاهش 25% انرژی مورد نیاز تجویز گردید. اندازهگیری قد و وزن و دریافت غذائی به منظور برآورد انرژی و مواد مغذی دریافتی با استفاده از فرم ثبت غذایی سه روزه در بیماران در فواصل اردیبهشت تا شهریور سال 97 در شهر تبریز انجام شد. پرسش¬نامه امتیاز بندی درجهی افسردگی همیلتون(Hamilton Depression Rating Scale (HDRS)) برای تعیین وضعیت افسردگی در بیماران قبل و بعد از مداخله بکارگرفته شد. پس از 12 ساعت ناشتایی شبانه نمونه خون جهت ارزیابی سطح سرمی تریپتوفان، کینورنین و برآورد نسبت تریپتوفان/ کینورنین از کلیه بیماران قبل و بعد از مطالعه گرفته شد.
نتایج: سی و چهار نفر از 51 بیمار (گروه دارونما (17 نفر) و گروه اینولین (17 نفر)) مطالعه را به پایان رساندند. دریافت انرژی و درشتمغذیها در پایان مطالعه در هر دو گروه کاهش معنیداری را نشان داد. کاهش انرژی (P=0.04) و پروتئین (P=0.014) دریافتی دربین دو گروه معنیدار بود. وزن و نمای تودهی بدنی در هر دو گروه در پایان مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه کاهش یافت (P<0.05) و تغییرات آنها در بین دو گروه معنیدار نبود. تغییرات سطح سرمی تریپتوفان، کینورنین و نسبت آنها در هر دو گروه در طول مطالعه از نظر آماری معنیدار بود به این صورت که مقدار کینورنین کاهش و تریپتوفان و نسبت تریپتوفان/ کینورنین افزایش داشت (P<0.05) اما این تغییرات در بین دو گروه پس از کنترل عوامل مخدوشگر معنیدار نبود. مقدار کاهش وزن به دو گروه: کاهش وزن بیش از 5/2 کیلوگرم و کاهش وزن کمتر یا مساوی از 5/2 کیلوگرم طبقه بندی شد. مقایسه وضعیت افسردگی، سطح سرمی تریپتوفان، کینورنین و نسبت آنها بر اساس مقدار کاهش وزن در پایان مطالعه نشان داد که در هر دو گروه نمرهی HDRS و سطح کینورنین کاهش، و مقدار تریپتوفان و نسبت تریپتوفان/کینورنین افزایش معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه حاکی از اثر مکملیاری اینولین (10گرم/روز) همراه با رژیم غذایی کاهش وزن به مدت 8 هفته تنها در کاهش معنیدار انرژی و پروتئین دریافتی بدون تاثیر بر وضعیت افسردگی، سطح سرمی تریپتوفان و کینورنین و نسبت تریپتوفان/کینورنین در زنان چاق مبتلا به MDD بود. انجام کارآزماییهای بیشتر با مدت زمان طولانیتر و دوزهای متفاوت و نیز مقایسه سایر انواع پریبیوتیکها و یا مکملیاری با پریبیوتیک بدون رژیم غذایی کاهش وزن، میتواند به روشن شدن اثر خالص پریبیوتیکها در علائم افسردگی کمک کند.
واژگان کلیدی: اختلال افسردگی اساسی؛ محدودیت کالری؛ چاقی؛ پریبیوتیک؛ التهاب؛