بررسی مقادیر سطح سرمی LDH در بیماران مشکوک به سپسیس و ارتباط آن با پیامد بیماری
Abstract
سپسیس پاسخ التهابی سیستمیک به عفونت بوده و عوارض آن در مراحل پیشرونده بیماری همان عوارضی می باشد که در پاسخ سیستمیک به عفونت، توسط عناصر واسطه درون زا ممکن است سبب التهاب عمومی شود. همچنین لاکتات دهیدروژناز یک بیومارکر التهابی است که در بسیاری از موارد افزایش می یابد و افزایش آن در موارد سپسیس می تواند ارزش تشخیصی و پیش گویی کنندگی داشته باشد.
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اهمیت تشخیصی آنزیم لاکتات دهیدروژناز به عنوان یک تست نسبتا ارزان و در دسترس در بیماران مبتلا سپسیس است .
مواد و روش کار : 200 نفر از افراد بالغی SIRS مثبتی که شواهدی از حضور عامل عفونی یعنی، کشت خون یا کشت ادرار مثبت ، شواهد پنومونی در رادیوگرافی قفسه سینه، آنالیز مایع مغزی-نخاعی مطرح کننده مننژیت یا WBC در stool exam باشد، وارد مطالعه شدند.
افراد با سابقه بیماری های بدخیم، همولیز، سابقه تروما و جراحی اخیر، سابقه نارسایی قلبی و بیماری های ایسکمیک قلبی. منفی بودن کشت خون و یا ادرار پس از 72 ساعت، از مطالعه خارج شدند. و سطح LDH سرم آنها در بدو بستری و حین بستری نیز بررسی شدند.
یافته ها : از بین 201 بیمار مورد بررسی تعداد 106 مورد سپسیس ، 56 مورد سپسیس شدید ، 33 نفر شوک سپتیک و 6 نفر نارسایی چند ارگان تشخیص داده شدند. همچنین از بیماران مورد بررسی 85 نفر ترخیص ، 82 نفر بستری 34 و نفر فوت شدند. میزان بالای مرگ و میر در مبتلایان به درجات شدید سپسیس بود. بین LDH و سایر المان های التهابی مانند تعداد گلوبول های سفید خون ،تعداد پلاکت و تغییرات حجم متوسط گلوبول های قرمز خون همبستگی مثبت وجود داشت. همچنین بطور معنی داری سطح LDH خون در بیماران فوت شده در مطالعه ی ما از سایر بیماران بالاتر بود.