تأثیر پخت پرسلن بر تطابق لبه ای روکش های سه واحدی تمام سرامیک متکی بر ایمپلنت در ضخامت های مختلف کور زیرکونیا
Abstract
مقدمه : افزایش تقاضای بیماران برای رستوریشن هایی با زیبایی بالا و جلوه ی طبیعی به تولید مواد تمام سرامیکی جدید منجر شده است. تطابق لبه ای هر رستوریشن دندانی برای موفقیت طولانی مدت آن حیاتی است. عدم وجود تطابق لبه ای مناسب می تواند سبب افزایش تجمع پلاک، تغییرات در ترکیب میکرو فلور زیر لثه و در نهایت التهاب لثه و بافت های پریودنتال شود و همچنین خطر پوسیدگی را در دندان های پایه بالا ببرد. عوامل مؤثر بر تطابق لبه ای شامل نوع فینیش لاین، فضای سمان، taper ناشی از آماده سازی، تکنیک تولید، سمان کردن، ونیرینگ پرسلن و چرخه ی پخت است. از طرفی با توجه به گسترش دامنه اندیکاسیون های استفاده از ایمپلنت، FPD های دارای فریم ورک زیرکونیا به دلیل نیازهای زیبایی بیمار به طور گسترده ای برایFPD های متکی بر ایمپلنت مورد استفاده قرار گرفته اند.
مواد و روش ها : در این مطالعه برای ساخت روکش های سه واحدی، به منظور حذف خطای تراش و یکسان شدن مارجین نمونه ها، از دو اباتمنت ایمپلنت مستقیم استفاده شد. کست مربوطه که اباتمنت ها بر آن سوار شده بودند، با دستگاه اسکنر (3shape, E3, 1060 Copenhagen, Denmark / manufactured in Poland) اسکن شده و کورهای سه واحدی زیرکونیا با استفاده از دستگاه میلینگ (Imes-Icore, 350i, Germany) در دو گروه 10 تایی، گروه A با ضخامت 6/0 میلی متر و گروه B با ضخامت 8/0 میلی متر ساخته شدند. ابعاد کانکتور 3×3 میلی متر در نظر گرفته شد. و تطابق لبه ای (عمودی) در هر گروه قبل از پخت پرسلن و بعد از پخت پرسلن در مارجین هر پایه به صورت جداگانه در 8 نقطه (مید مزیال - مزیو باکال - مید باکال - دیستو باکال - مید دیستال – دیستو لینگوال - مید لینگوال – مزیو لینگوال) و در هر نقطه سه مرتبه با دستگاه استرئو میکروسکوپ (Nikon CDS, Tokyo, Japan) با بزرگنمایی 65× و دوربین دیجیتال (Nikon, Tokyo, Japan) اندازه گیری شد. با توجه به کم بودن تفاوت درجه پخت (در حد 10-15 درجه سانتی گراد) در پودر پرسلن انامل و پودر پرسلن دنتین، به منظور کاهش خطا در همسان سازی نمونه ها، فقط از یک لایه پرسلن دنتین بر روی کورهای زیرکونیا استفاده شد.
نتایج به صورت شاخص های آمار توصیفی گزارش شد. جهت بررسی نرمال بودن توزیع متغیر تطابق لبه ای در کلیه گروه های تحت بررسی از آزمون کلموگروف اسمیرنف استفاده گردید.
در نقاط مختلف ارزیابی جهت بررسی وجود تفاوت معنی دار آماری بین میانگین متغیر تطابق لبه ای در دو ضخامت کور و در دو زمان ارزیابی از آزمون آنالیز واریانس دو طرفه (Two-way ANOVA) و در هر یک از دو ضخامت، جهت بررسی تاثیر پخت بر میانگین متغیر تطابق لبه ای از آزمون Independent sample t-test استفاده گردید. سطح معنی داری تمام آزمون ها 05/0 بود .
یافته ها : بر اساس نتایج مطالعه ما میزان gap مارجینال در روکش های سرامیکی با ضخامت کور 6/0 میلی متر قبل و بعد از پخت پرسلن به ترتیب 82/6 ± 03/22 و 98/21 ± 48/71 ، و در روکش های سرامیکی با ضخامت کور 8/0 میلی متر ، 12/6 ± 17/16 و 59/14 ± 34/68 می باشد.
نتیجه گیری : بر طبق نتایج به دست آمده در این مطالعه پروسه پخت پرسلن باعث افزایش عدم تطابق لبه ای در روکش های سه واحدی تمام سرامیک متکی بر ایمپلنت با کور زیرکونیا می شود. قبل از پخت پرسلن، تطابق لبه ای با افزایش ضخامت کور بهتر می شود؛ در صورتی که بعد از پخت پرسلن، تفاوت در ضخامت کور تأثیر معنی داری بر تطابق لبه ای ندارد. لذا در کلینیک به منظور افزایش زیبایی در ناحیه استتیک می توان از کور با ضخامت کم تر استفاده کرد. لازم به ذکر است میزان تطابق لبه ای در روکش های سه واحدی تمام سرامیک متکی بر ایمپلنت، هنگام استفاده از ضخامت های مختلف کور زیرکونیا از لحاظ کلینیکی قابل قبول است.