تأثیر رژیم غذایی کاهش وزن با مکمل¬یاری اینولین بر Meta-inflammation در زنان چاق مبتلا به اختلال افسردگی اساسی
Abstract
چکیده فارسی
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی یکی از بیماری های شایع در جهان، خصوصا در میان زنان است. هم چنین اضافه وزن و چاقی از مشکلات بهداشتی گریبان گیر دنیاست. ارتباط دو طرفه بین اختلال افسردگی اساسی و چاقی در مطالعات متعددی اثبات شده است که در این میان التهاب ناشی از چاقی و متعاقب آن، شرایط متابولیکی ایجاد شده ناشی از التهاب قابل توجه است. به نظر می رسد بر اساس شواهد، برخی از اجزای مواد غذایی مانند پری بیوتیک ها قادر هستند با اثر بر مکانیسم های دخیل، بر اختلال افسردگی اساسی و چاقی اثر گذار باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر رژیم غذایی کاهش وزن با مکمل¬یاری اینولین بر Meta-inflammation در زنان چاق مبتلا به اختلال افسردگی اساسی انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی تصادفی کنترل دار، ۴۴ خانم چاق دچار اختلال افسردگی اساسی در دو گروه به صورت مساوی تقسیم شدند. در گروه مداخله، یک ساشه اینولین غنی شده با الیگوفروکتوساکارید و گروه کنترل، یک ساشه دارونما (مالتودکسترین) هر دو به میزان 10 گرم در روز برای 8 هفته مورد آزمایش قرار گرفتند؛ همچنین همه بیماران تحت رژیم غذایی وزن با کسر 25٪ از تخمین انرژی کل مورد نیاز (TEE ) قرار گرفتند. اندازه گیری های تن سنجی (آنتروپومتری و ترکیب بدنی)، دریافت های غذایی، فعالیت بدنی و میزان متابولیک استراحتی (RMR ) در قبل و بعد از مداخله انجام شد. وضعیت افسردگی بیماران توسط پرسشنامه همیلتون (HDRS ) ارزیابی شد. بعد از 12 ساعت ناشتایی شبانه، 5 میلی لیتر نمونه خون وریدی بیماران قبل از شروع مداخله و بعد از آن دریافت شد و برای ارزیابی مقدار سرمی MCP-1 و TLR-4 مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که انرژی، کربوهیدرات، چربی، پروتئین و نیز تریپتوفان دریافتی به سبب رژیم کاهش وزن توصیه شده، در هر دو گروه کاهش معنی داری یافته بود اما در مقایسه بین دو گروه تنها از نظر انرژی کاهش معنادار دیده شد (004/0 (p=. تغییرات درون گروهی و بین گروهی در سطح فعالیت بدنی یافت نشد. در هردو گروه در قبل و بعد از مداخله کاهش معناداری در اندازه های تن سنجی یافت شد در حالی که توده چربی بدن در گروه دارونما کاهش معناداری را نشان نداد. هم چنین در مقایسه بین دو گروه در انتهای مطالعه از نظر اندازه های تن سنجی و ترکیب بدن کاهش معناداری مشاهده نگردید. از نظر شاخص های التهابی نتایج نشان داد که سطح سرمی MCP-1 در هر دو گروه (001/0= (p و TLR-4 تنها در گروه دارونما (001/0 (p<بطور معناداری در طول مداخله کاهش یافته بود اما در مقایسه بین دو گروه در انتهای مطالعه کاهش معناداری مشاهده نشد. هم چنین در ارتباط با وضعیت افسردگی کاهش معناداری در انتهای مداخله در بیماران هر دو گروه یافت شد (001/0 ( p< هر چند این کاهش معنادار در مقایسه بین دو گروه در انتهای مطالعه مشاهده نشد.
نتیجه گیری: مکمل یاری با اینولین به مدت 8 هفته به مقدار 10 گرم روزانه در 44 خانم چاق دچار افسردگی اساسی تأثیر معناداری در شاخص های التهابی مورد آزمایش، اندازه گیری های تن سنجی و وضعیت افسردگی نداشت. با توجه به مطالعات در زمینه پری بیوتیک، به نظر می رسد که انواع
مختلف پری بیوتیک با مقدار بیشتر و هم چنین مدت طولانی تر بتواند نتایج واضح تری را ارائه دهد. کلمات کلیدی: اینولین، اختلال افسردگی اساسی، Meta-inflammation، پری بیوتیک، چاقی پری بیوتیک در این زمینه باشد.