فرآیند بازگشت به کار بازماندگان سرطان: یک مطالعه نظریه پایه
Abstract
چکیده
مقدمه: بازگشت به کار به دنبال بیماری سرطان پدیده ی پیچیده ای می باشد. اطلاعات محدودی در خصوص تجارب بازماندگان سرطان از بازگشت به کار، با توجه به بافت فرهنگی اجتماعی جامعه ایرانی در دسترس می باشد. این مطالعه با هدف کشف فرآیند بازگشت به کار بازماندگان سرطان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد نظریه پایه انجام گرفته است. 21 نفر از بازماندگان سرطان از طیف وسیعی از نظر مشخصات فردی –اجتماعی انتخاب شدند. در این مطالعه، نمونه گیری به شکل هدفمند شروع و در ادامه با استفاده از روش نظری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داده شد. داده های مطالعه از طریق مصاحبه های عمیق رو در رو در محل کار شرکت کنندگان و مرکز آموزشی -درمانی شهید قاضی تبریز جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از روش کوربین و اشتراوش 2008 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: سه طبقه اصلی شامل عوامل فردی، ماهیت محدودگر بیماری و موانع و تسهیلات اجتماعی به عنوان عوامل زمینه ای مؤثر در فرآیند بازگشت به کار مشخص شدند. ابهام در بازگشت به کار بهعنوان دغدغه اصلی بازماندگان سرطان در جریان بازگشت به کار مورد شناسایی قرار گرفت. تحلیل داده ها برای فرآیند دربرگیرنده سه طبقه اصلی برای راهبردها بنام های ارزیابی موقعیت، تطبیق خود با موقعیت و اثرگذاری بر محیط کار و یک طبقه اصلی برای پیامد بنام احساس نیل به شرایط طبیعی بود. در این مطالعه با توجه به ویژگی های فرآیند بازگشت به کار (هدفمند و ارزشمند بودن، شرکت فعالانه بازماندگان سرطان و ابهام در بازگشت به کار)، خطرپذیری ارزشمند بهعنوان طبقه مرکزی مورد شناسایی قرار گرفت.
نتیجه گیری: بازگشت به کار منجر به ایجاد احساس نیل به شرایط طبیعی در بازماندگان سرطان می شود؛ بنابراین، بازگشت به کار بازماندگان سرطانی بایستی تسهیل گردد. تسهیل بازگشت به کار نیازمند تعامل نزدیک کارکنان نظام سلامت، کارفرمایان و همکاران و اعضای خانواده با بازماندگان سرطان می باشد. در این راستا، بایستی راهبردهای مؤثر بازماندگان سرطان در رابطه با بازگشت به کار تقویت و محیط های کاری برای ورود بازماندگان سرطان با توجه به توانایی ها و ظرفیت های آنان بهسازی شوند.