روانسنجی و تحلیل ابعاد پرسشنامه فرهنگ ایمنی بیمار (HSOPSC)
Abstract
چکیده:
مقدمه: خطاهای پزشکی به عنوان یکی از پنج علت رایج مرگ و میر محسوب می شوند. در واکنش به این آمار مرگ و میر، بیش از دو دهه است که تلاش های جهانی برای ارتقای ایمنی بیمار و کاهش حوادث ناخواسته در مراکز بهداشتی-درمانی انجام می شود. یکی از اولویت ها، توسعه پژوهش برای اندازه گیری نگرش ها و عقاید ایمنی بیمار از منظر کارکنان نظام مراقبت از سلامت است. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، بررسی ساختاری ابعاد مدل فرهنگ ایمنی بیمار در یک شهر از ایران (اردبیل) بود.
روش کار: پرسشنامه «پایش بیمارستانی فرهنگ ایمنی بیمار» HSOPSC طی روند ترجمه و بازترجمه و با انجام اصلاحات لازم روی آیتم ها به زبان فارسی برگردانده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش های روایی صوری و محتوایی بررسی شد. نسبت روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) محاسبه شد. به منظور بررسی همسانی درونی پرسشنامه، آلفای کرونباخ محاسبه شد و جهت ارزیابی پایایی ثبات، شاخص همبستگی درون رده ای (ICC) محاسبه شد. داده های مطالعه با مشارکت 420 نفر از کارکنان درمانی چهار بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل توسط پرسشنامه مذکور جمع آوری شد. تحلیل عاملی اکتشافی برای بررسی ساختار ابعاد انجام شد. از تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری برای بررسی و تایید ساختار بدست آمده، استفاده شد. به منظور انجام تحلیل های عاملی اکتشافی و تاییدی، داده ها به دو نیم (210 مورد برای هر تحلیل) تقسیم شدند. جهت انجام تحلیل ها از نرم افزارهای SPSS24 و Amos24 استفاده شد.
یافته ها: شاخص روایی محتوایی(CVI)، 0.92 و نسبت روایی محتوایی(CVR) نیز در تمامی آیتم ها بالاتر از مقدار استاندارد(0.51) بدست آمد. همسانی درونی(0.8 = ∝) و پایایی ثبات خوب (0.791ICC =) برای آیتم های پرسشنامه HSOPSC حاصل شد. تحلیل عاملی اکتشافی 12 بُعد را با رِنج آلفای کرونباخ 0.57 تا 0.86 کشف کرد که این ابعاد شامل، حس نوع دوستی، همکاری جهت حفظ و ارتقاء ایمنی بیمار، همکاری و تبادل اطلاعات بین بخش های بیمارستان، تناوب گزارش دهی خطا، واکنش غیرتنبیهی در برابر خطا، مراقبت و نظارت موثر و عادلانه جهت ارتقاء ایمنی بیمار، حمایت مدیریت از ایمنی بیمار، آزادی بیان و باز بودن مجاری ارتباطی، درخواست غیرمسئولانه انجام کارها برخلاف ایمنی بیمار، مسائل تهدید کننده ایمنی بیمار، پیشگیری از وقوع خطاها و شناسایی خطا قبل از آسیب به بیمار می شوند. توزیع آیتم ها در تمام ابعاد با مدل اصلی آمریکایی تفاوت داشت به جز دو بُعد «حمایت مدیریت از ایمنی بیمار» و «تناوب گزارش دهی رخدادها». براساس تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری، ساختار بدست آمده در این مطالعه، مدل متناسبی تشخیص داده شد. شاخص کای دو به درجه آزادی آن کوچکتر از 3 بود که برازش مدل را تایید کرد. همچنین شاخص های برازش GFI، AGFI، NFI، CFI، TLI، RFI و IFI بزرگتر از 0.9 ، RMSEA نیز کوچکتر از 0.08 بود که اعتبار مدل را تایید کرد. نسبت های بحرانی در تمام آیتم ها در حیطه قابل قبول بدست آمدند لذا می توان گفت که تمامی مسیرها معنی دار بوده و تمام عوامل بر روی فرهنگ ایمنی بیمار تاثیر دارند.
نتیجه گیری: مدل بدست آمده در این مطالعه، مدلی متناسب با داده های منطقه بود و ترکیب آیتم های ابعاد، پایداری نسبی داشتند اما ساختار ابعاد بدست آمده در این مطالعه با ساختار مدل اصلی HSOPSC، مطابقت نداشت. با توجه به اهمیت فرهنگ ایمنی بیمار، پیشنهاد می شود که مطالعات آینده در ایران در چندین شهر و استان در سطح ملی انجام شود.
کلیدواژه ها: فرهنگ ایمنی بیمار، پرسشنامه پایش بیمارستانی فرهنگ ایمنی بیمارHSOPSC، روانسنجی، تحلیل ابعاد، مدلسازی معادلات ساختاری