تعیین ارتباط بین شاخص لیپوفیلیک و شاخص اسیدی رژیم غذایی با اجزای سندروم متابولیک و دیس لیپیدمی در بزرگسالان شهر تبریز
Abstract
سابقه و هدف: شیوع سندرم متابولیک به عنوان یکی از علل مهم مرگ در سراسر جهان در حال افزایش است. شیوع آن در بزرگسالان حدود 25٪ تخمین زده شده است و با افزایش سن افزایش می یابد. اخیرأ تأثیر بالقوه اسیدهای چرب رژیم غذایی در پاتوژنز سندروم متابولیک مورد مطالعه قرار گرفته و شاخصی بنام شاخص لیپوفیلیک (LI) معرفی شده است که نقش الگوی اسیدهای چرب در رژیم غذایی را تعیین میکند. از طرفی شاخص اسیدی رژیم غذایی نیز از طریق تغییر در تعادل اسید-باز بدن در افزایش شیوع سندروم متابولیک و اجزای آن می¬تواند نقش بسزایی داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین شاخص لیپوفیلیک و شاخص¬های اسیدی رژیم غذایی با اجزای سندروم متابولیک و دیس لیپیدمی در بزرگسالان شهر تبریز طراحی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی تعداد 503 بزرگسال سالم ۱۸-۶۴ سال ساکن تبریز انتخاب شده و وارد مطالعه شدند. در آغاز مطالعه، تکمیل پرسشنامه دموگرافیک انجام گرفت و تکمیل سایر پرسشنامهها شامل ثبت غذایی، فعالیت و اطلاعات تن¬سنجی برای همه افراد تعیین گردید. سندروم متابولیک و دیس لیپیدمی با توجه به معیارهای ATP III تعریف شدند. همچنین شاخص لیپیوفیلک رژیم غذایی محاسبه شد. شاخص اسیدی رژیم غذایی نیز توسط (پتانسیل لود اسیدی کلیوی)PRAL و (تولید خالص اسید آندوژن) NEAP مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مطالعه شیوع اجزای سندروم متابولیک و دیس لیپیدمی نشان داد که تری گلیسرید خون بالای سرم (۸/۵۰ درصد) و HDL-C پایین خون (۵/۴۷ درصد) بیشترین میزان شیوع را در جمعیت تبریز داشت. همچنین شیوع دور کمر بالا و کلسترول خون بالا در زنان بطور معنی داری بیشتر از مردان بود. نتایج مطالعه در ارتباط با شاخص LIبا اجزای سندروم متابولیک و دیس لیپیدمی نشان داد که با افزایش شاخص لیپوفیلیک، میزان LDL-C (۰۱/۰P=)، وزن (۰۱/۰P=)، نمایه توده بدنی (۰۱/۰P=) دور کمر (۰۱/۰P=) و فشار خون سیستولی (۰۱/۰P=) افزایش می¬یابد، در صورتی که HDL-C با افزایش LI کاهش نشان داد (۰۱/۰P=). پس از تعدیل متغیرهای مخدوشگر (سن، جنس و فعالیت فیزیکی) این ارتباط برای HDL-C همچنان باقی ماند. همچنین با افزایشPRAL ، مقادیر وزن (۰۰۱/۰P=)، دور کمر (۰۱/۰P=)،LDL-C (۰1/۰P=) و کلسترول خون (۰1/۰P=) افزایش و سطحHDL-C کاهش یافت (۰۱/۰P=). این ارتباط حتی پس از تعدیل متغیرهای مخدوشگر (سن، جنس و فعالیت فیزیکی) همچنان باقی ماند، بجز در مورد کلسترول سرم که غیر معنی دار شد. همچنین با افزایشNEAP ، وزن (۰2/۰P=)، سطح فشار خون سیستولی (۰2/۰P=) و تری گلیسرید سرم (۰4/۰P=) افزایش و با کاهشNEAP ، HDL-C افزایش یافت (۰۱/۰P=). این ارتباط حتی پس از تعدیل متغییرهای مخدوشگر (سن، جنس و فعالیت فیزیکی)، بجز در مورد تری گلیسیرید سرم، باقی ماند. همچنین تفاوت معناداری از نظر انرژی کل، درصد پروتئين و درصد چربی بین سهکهای مختلف LI دیده شد. در رابطه با شاخصهای PRAL و NEAP نیز با افزایش این شاخصها درصد پروتئین، درصد چربی و انرژی کل افزایش یافت.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر ارتباط معنی داری بین شاخص لیپوفیلیک و شاخص¬های اسیدی رژیم غذایی با برخی از اجزای سندروم متابولیک و دیس لیپیدمی نشان داد، بنابراین کاهش میزان مصرف چربی های ناسالم و کاهش مصرف رژیم غذای غربی و غذاهای فراوری شده که شاخص اسیدیته بالایی دارند می¬تواند به عنوان یک راهکار جهت پیشگیری از اختلالات متابولیکی معرفی شود.
کلمات کلیدی: سندروم متابولیک، شاخص لیپوفیلیک، شاخص اسیدی رژیم غذایی