تجربیات زایمانی، عوامل پیشگویی کننده و برخی پیامدهای مادری و نوزادی زایمان های با دیستوشی زایمانی: یک مطالعه ترکیبی
Abstract
چکیده : مقدمه: دیستوشی (زایمان طول کشیده) علاوه بر عوارض مادری و جنینی/نوزادی می تواند منجر به نارضایتی زن از روند لیبر و زایمان شود. هدف: تعیین عوامل پیشگویی کننده دیستوشی زایمانی و رضایتمندی از زایمان و درک بهتر این عوامل با تبیین تجارب ناشی از لیبر طول کشیده. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه تركيبي با رویکرد جاسازی شده می باشد. بخش اول و دوم مطالعات کمی بودند که در مراکز آموزشی درمانی الزهرا و طالقانی شهر تبریز انجام گرفت. در بخش اول یک مطالعه مشاهده ای با هدف تعیین پیشگویی کننده های دیستوشی زایمانی و پیشگویی کننده های رضایت کم از زایمان انجام گرفت. در بخش دوم مطالعه مداخله ای با هدف تعیین تاثیر دو روش آمنیوتومی با انفوزیون زودرس و آمنیوتومی با انفوزیون دیررس اکسی توسین در موارد تشخیص دیستوشی لیبر بر برخی پیامدهای مادری و نوزادی به صورت پایلوت بر روی زنان نخست زا اجرا شد. بخش سوم مطالعه کیفی با هدف تبیین تجربیات زنان زایمان کرده نخست زا زایمان طول کشیده انجام گرفت. در بخش مشاهده ای 700 زن با حاملگی کم خطر همسان سازی شده از نظر پاریتی و بیمارستان (350 زن با دیستوشی لیبر و 350 زن بدون دیستوشی)، سن حاملگی 370 تا 406 هفته، با جنین تک قل و پرزانتاسیون سفالیک بستری جهت زایمان واژینال وارد مطالعه شدند. پرسشنامه های مشخصات فردی-اجتماعی و اضطراب اشکار اشپیل برگر، همچنین فرم بررسی دهیدراتاسیون در دیلاتاسیون 4-6 سانتیمتری و نسخه ایرانی مقیاس تجدید نظر شده رضایت از زایمان (I-BSS-R)، 12-24 ساعت بعد از زایمان تکمیل شد. روانسنجی نسخه ایرانی این مقیاس هم در این مطالعه انجام گرفت. از مدل رگرسیون لجستیک binary جهت تعیین پیشگویی کننده های دیستوشی لیبر و از رگرسیون خطی چندگانه جهت تعیین پیشگویی کننده های رضایت کم از زایمان استفاده شد. کارآزمایی بالینی بصورت پایلوت روی 57 زن نخست زا اجرا و ازANCOVA و binary logestic regression برای تعیین تفاوت بین گروه های مورد مطالعه استفاده شد. در فاز کیفی به تبیین تجربیات زنان از لیبر طول کشیده از دیدگاه 13 زن نخست زا پرداخته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق انفرادی و یادداشت برداری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل با استفاده از تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که نسخه ایرانی مقیاس تجدید نظر شده رضایت از زایمان ابزاری روا و پایا در بین زنان ایرانی می باشد.
پیشگویی کننده های افزایش خطر دیستوشی زایمانی شامل: رضایت پایین از زایمان، اضطراب شدید، اضطراب متوسط، دهیدراتاسیون بیشتر از ۳ ساعت و کمتر از ۳ ساعت، عدم دریافت حمایت کافی از جانب ماما-پزشک، دریافت رمی فنتانیل، اینداکشن، درآمد کم خانوار، قد زن کمتر از ۱۶۰ سانتیمتر بودند. گروه سنی ۱۶- ۲۰ سال عامل محافظت¬کننده بدست آمد. نسبت واریانس تبیین شده توسط این پیشگویی کننده ها ۷۵% بود.
میانگین نمره رضایت از زایمان 8/23 با انحراف معیار 4/۶ از محدوده نمره 0-40 بود. پیشگویی کننده های رضایت کم از زایمان شامل: اضطراب شدید و متوسط، دیستوشی لیبر، حمایت ناکافی کادر، زایمان واژینال با اپیزیوتومی گسترش یافته، سزارین اورژانسی، خشونت جنسی، نخست زا بودن، اینداکشن، تشنگی زن بیش از سه ساعت و کمتر از سه ساعت بودند. نسبت واریانس تبیین شده توسط این پیشگویی کننده ها ۷6% بود. در کارآزمایی بالینی، طول مرحله اول لیبر در گروه انفوزیون زودرس نسبت به گروه روتین بیمارستان 5/80 دقیقه و نسبت به گروه انفوزیون تاخیری ۳/112 دقیقه کوتاه تر بوده و از نظر آماری این تفاوت معنادار بود. از نظر میزان سزارین، تحریک پذیری بیش از حد رحم، نوع خروج جفت، طول مدت مراحل دوم و سوم زایمان، حجم خون از دست داده زن، تب، غیرطبیعی بودن کاردیوگرام جنین، آپگار دقیقه اول و پنجم نوزاد (کمتر از 7)، بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان و رضایت از زایمان بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد.
تحلیل داده های کیفی مربوط به تجارب زایمان طول کشیده منجر به شکل¬گیری 14 طبقه اصلی گردید که شامل ناراحتی از لیبر بیش از حد طولانی، غفلت از تمایلات زن در مراقبت تک سویه مقتدرانه، عجز و ناتوانی زن حین لیبر و زایمان بدنبال درد طاقت فرسا، احساس عدم حمایت درک شده زن توسط کادر، ارائه مراقبت ماشینی (تکلیف گرایی)، احساس ترس و عدم امنیت خاطر، اضطراب اکتسابی بدنبال عدم فردی سازی محیط، بی احترامی و رفتار توهین آمیز، نقض حریم زن، شرایط نامطلوب بیمارستان، تنش مالی، تولد نوزاد سالم تسهیل گر تحمل دردهای زایمان، حس عشق مادر شدن، پایان رنج ها و رنج جسمانی و روانی پس از زایمان بودند.
نتیجه گیری: پیش بینی کننده های قابل کنترل مانند اضطراب، کم آبی بدن مادران و عدم حمایت کافی از کادر پزشکی در هنگام زایمان به شدت با خطر دیستوشی زایمانی و رضایتمندی از زایمان ارتباط دارند.
برای کنترل پیش گویی کننده های پیش از زایمان دیستوشی زایمانی مانند افزایش وزن بیش از حد در دوران بارداری، ترجیح مادران برای سزارین، خشونت جنسی در دوران بارداری و قرار گرفتن روزانه در معرض دود سیگار، ممکن است به مداخلات جامع تری نیاز باشد. مشاوره مناسب با زوجین در دوران بارداری و تشویق به شرکت در کلاس-های آمادگی زایمان نیز ممکن است برخی از عوامل مانند خشونت، ترس و اضطراب را کاهش دهد. بنابراین، به نظر میرسد پاسخ به نیازهای جسمی، روانی و حمایتی زنان در هنگام زایمان می تواند نقش بسزایی در پیشگیری و کنترل مناسب دیستوشی زایمانی و رضایتمندی زنان داشته و علاوه بر موارد ذکر شده کاهش مداخلات، توجه به تمایل زنان برای کسب اطلاعات در دوران بارداری و زایمان و درگیر کردن زنان در تصمیم گیری با رویکرد زن-محور، به ویژه بر اساس مدل مراقبتی توسط ماما، می تواند رضایت از تولد را افزایش دهد.