بررسی ارتباط سواد سلامت با حمایت اجتماعی، خود مراقبتی و کیفیت زندگی در بیماران تحت همودیالیز : یک مرور نظام مند
Abstract
مقدمه و هدف: نارسایی مزمن کلیه از شایعترین بیماریهای مزمن می باشد. هرچند به واسطه همودیالیز، طول عمر بیماران کلیوی افزایش یافته، اما بیماری بر زندگی آنها تاثیر گذاشته و در مراحل پیشرفته سبب اختلال در وضعیت عملکردی فرد و تغییرات در کیفیت زندگی آنان می¬شود و همواره به دليل بيماري مزمن دچار افسردگي و ترس از مرگ هستند.
مواد و روش ها: این پژوهش از نظر ماهیت جزو مطالعات مروری و از نوع مرور سیستماتیک یا نظام مند می باشد. پس از تعیین استراتژی سرچ، جست و جو کلید واژه های تعیین شده در پایگاه داده های الکترونیکی مشتمل برPubmed, EMBASE, ProQuest, CINAHL nursing, Cochrane Library, Google scholar, انجام شد. ارزیابی کیفیت مطالعات با استفاده از ابزار استاندارد موسسه Joanna Briggs Institute (JBI) صورت گرفت و دو پژوهشگر مستقل همزمان کار بازبینی پژوهش را انجام دادند. پیامدهای اولیه شامل: رفتار خودمراقبتی، حمایت اجتماعی و همچنین کیفیت زندگی و تعیین کننده های آنها بود.
يافتهها: پس از جستجوی نظام مند در بانک های اطلاعاتی الکترونیکی مقالاتی که از 2000 تا 2020 به چاپ رسیده اند، 29 مقاله به مرحله مرور و ارزیابی راه یافت. از این میان، 23 مقاله دارای کیفیت متوسط، 6 مقاله با کیفیت پایین و هیچ مقاله ای دارای کیفیت بالا نبود. میانگین سن شرکت کنندگان3/57 سال بود. به طور کلی 7210 شرکت کننده وارد این 29 مطالعه شده اند و تنها 6 مقاله از کشورهای در حال توسعه (از ایران 2 مورد) بود. در مجموع کمترین میزان سواد سلامت 16 درصد و بالاترین آن 9/76 درصد گزارش شد. میانگین کل سواد سلامت در بین پژوهش های داخلی 25% و در بین پژوهش های خارجی 5/31% و میانگین کل پژوهش ها 25/31% محاسبه شد. یافته ها رابطه نسبی سواد سلامت را با خودمراقبتی، حمایت اجتماعی، کیفیت زندگی و حوزه های مرتبط با آنهادر بیماران تحت درمان همودیالیز نشان داد. اما بدلیل هتروژنیتی بالای متغیرهای پیامد در پژوهش های مختلف و ضعف متدولوژیک اکثر مقالات امکان انجام متاآنالیز ممکن نشد.
نتيجهگيري: علیرغم شواهدی که در مرور حاضر مبتنی بر وجود ارتباط بین سواد سلامت و پیامدهای عنوان شده در پژوهش حاصل شد، هنوز نمی توان بر اساس این یافته ها جواب قاطعی برای وجود ارتباط بین سواد سلامت با رفتارهای خودمراقبتی، حمایت اجتماعی درک شده و کیفیت زندگی در بیماران همودیالیزی ارائه داد. دلیل عمده این عدم قطعیت در اصل به هتروژنیتی بالای متغیرهای پیامد در پژوهش های مختلف می باشد. اما نکته ارزشمندی که قابل ذکر است توجه به مسئله سواد سلامت، بعنوان یک عامل اجتماعی تعیین کننده سلامت، در بیماران همودیالیزی در سالهای اخیر است. پیشنهاد می گردد که در پژوهش های آتی ارتباط سواد سلامت با بیومارکرهای مرتبط با بیماری مانند IDWG ، فسفات و آلبومین سرم و نیز تبعیت از درمان و کیفیت زندگی با تمرکز بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.