بررسی ارتباط سواد سلامت با تبعیت از رژیم درمانی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در سالمندان مبتلا به استئوپروزیس شهر زنجان در سال 91
Abstract
مقدمه: سواد سلامت جزء مسائل بسیار مهم در زمینه ی کیفیت سلامت بیماران است. هدف از
مطالعه ی حاضر، بررسی ارتباط سواد سلامت با تبعیت از رژیم درمانی و کیفیت زندگی مرتبط
با سلامت در سالمندان مبتلا به استئوپروزیس شهر زنجان بود.
روش کار : پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود که در سال
1397 انجام شد. جامعه آماری شامل سالمندان بالای 61 سال مبتلا به استئوپروزیس بود که
دارای پرونده بهداشتی در مراکز جامع خدمات سلامت بودند . روش نمونهگیری در این مطالعه
به شیوه ی طبقه بندی بود. ابزار بررسی، شامل چهار پرسشنامه ی دموگرافیک، پرسشنامه ی
سواد سلامت، پرسشنامه ی تبعیت از رژیم درمانی و پرسشنامه ی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت
بود. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 25 و با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی
انجام شد.
61/ نتایج: میا نگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 5 ± 69/72 بود و بیشترین تعداد سالمندان
66/ 93 درصد متاهل ، 6 / 76 درصد تشکیل داده و 4 / شرکت کننده در این مطالعه را زنان با 4
درصد سالمندان درآمد یک تا دو میلیونی داشته و بیشترین سطح تحصیلات را سطح ابتدایی/
74 درصد سابقه / 33 درصد سابقه هم ابتلایی و 4 / 41 درصد و همچنین 4 / خواندن و نوشتن با 5
یکبار شکستگی داشتند. طبق یافته ها، 65 درصد بیماران سواد سلامت متوسط داشتند. مدل
رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که سوادسلامت پیش بینی کننده معنی دار تبعیت از درمان )
beta=12129, p=1211 ( و میزان تراکم استخوان ) beta=12151 p=12115 ( بود. با این حال هیچ
2
ارتباط معنی داری بین سواد سلامت و کیفیت زندگی مشاهده نشد ) P 1215 (. بین تمام >
زیرمقیاس های سواد سلامت، به جز دسترسی به اطلاعات، با مولفه درد کیفیت زندگی رابطه
معنی دار مثبت وجود داشت ) p<.) 1211
نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که هر چه سواد سلامت سالمندان مبتلا به استئوپروزیس
بالاتر باشد، ضمن تبعیت از درمان های تجویز شده در طی دوره ی بیماری، به نتایج بهتری از
لحاظ تراکم توده استخوانی و مولفه کنترل درد دست خواهند یافت. در نتیجه، می توان با بهبود
سواد سلامت سالمندان تبعیت آنان از رژیم های درمانی را افزایش داد. لذا برای بهتر شدن تبعیت
از درمان و پیامدهای بیماری، نه تنها بایستی عوامل جمعیت شناختی مد نظر باشد بلکه بهتر
خواهد بود که در مراقبت از آنها نقش تعیین کننده های شناختی و اجتماعی سلامت نیز مورد
توجه متولیان سلامت قرار بگیرد.