بررسی شیوع کمبود ویتامینD و ارتباط آن با الگوی سبک زندگی و الگوی مواد مغذی دریافتی در بزرگسالان شهر تبریز
Abstract
مقدمه و هدف:
کمبود ویتامین D یکی از مشکلات شایع در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه میباشد. وضعیت ویتامین D سرم در جوامع مختلف کاملاً متفاوت است که یکی از علتهای آن تنوع در سبک زندگی افراد میباشد. مطالعات فراوانی به بررسی ارتباط اجزای سبک زندگی مانند رژیم غذایی، فعالیت بدنی و مصرف سیگار با کمبود ویتامین D به صورت جداگانه پرداختهاند، اما مطالعهای که به بررسی ارتباط الگوی سبک زندگی و الگوی مواد مغذی افراد با ویتامین D پرداخته باشد، وجود ندارد. با توجه به شیوع بالای کمبود این ویتامین در ایران، مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع کمبود ویتامینD و ارتباط آن با الگوی سبک زندگی و الگوهای مواد مغذی در بزرگسالان 18 تا 64 ساله شهر تبریز انجام شد.
مواد و روشها:
مطالعه حاضر بر روی 530 فرد (214 مرد و 316 زن) در محدوده سنی 18 تا 64 سال ساکن شهر تبریز به عنوان بخشی از پروژه بهبود شیوه زندگی در شش ماه اول سال انجام پذیرفت. اطلاعات مربوط به خصوصیات جمعیتی، دریافت غذایی، فعالیت بدنی، مصرف سیگار، اضطراب از طریق پرسشنامههای مخصوص به صورت مصاحبه رو در رو جمعآوری گردید. الگوهای غذایی و مواد مغذی افراد با استفاده از روش تحلیل عاملی دادههای مربوط به بسامد خوراک 80 قلم غذایی استخراج شد. الگوهای سبک زندگی براساس سه عامل فعالیت بدنی، الگوهای غذایی و مصرف سیگار با استفاده از تحلیل کلاس پنهان شناسایی شد. نمونه خون وریدی شرکتکنندگان پس از 10-12 ساعت ناشتایی برای تعیین سطح سرمی ویتامین D، پروفایل لیپیدی و قندخون ناشتا گرفته شد. غلظت سرمی 25-هیدروکسی ویتامین D با روش ELISA در افراد مراجعه کننده به آزمایشگاه اندازهگیری شد. اطلاعات به دست آمده به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمونهای مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنیدار آماری 05/0P < در نظر گرفته شد.
یافتهها:
میانگین سطح ویتامین D سرم در افراد حاضر در مطالعه ng/mL 24/11 ± 33/23 بود و 47% افراد کمبود ویتامین D (کمتر از ng/mL 20) داشتند، 8/22% افراد در محدوده عدمکفایت (ng/mL 30 -20) و 4/20% افراد در محدوده طبیعی (بیشتر از ng/mL 30) ویتامین D قرار داشتند. در این مطالعه 60% زنان و 39% مردان کمبود ویتامین D داشتند و 77/63% افراد حاضر در مطالعه مواجههای با نور آفتاب نداشتند. الگوهای غذایی غربی، سالم و سنتی بر اساس تحلیل عاملی تعیین شدند. از میان الگوهای سهگانه، الگوی غذایی غربی بیشترین الگوی مصرفی در بین افراد مورد مطالعه بود (98/36%). با استفاده از تحلیل کلاس پنهان سه کلاس از الگوهای سبک زندگی افراد شناسایی شد. 26% افراد در کلاس کمخطر، 5/15% در کلاس با خطرمتوسط و 5/58% در کلاس پرخطر قرار گرفتند. در این مطالعه مصرف سیگار به عنوان یک ریسک فاکتور رفتاری شاخص خوبی برای توصیف کلاسها نبود زیرا 5/88% از افراد حاضر در مطالعه سیگار مصرف نمیکردند. اختلاف معناداری بین الگوهای سبک زندگی از نظر میزان ویتامین D سرم مشاهد نشد (52/0P-value = ) اما از نظر شاخصهای BMI، WHR، قندخون ناشتا و میزان اضطراب اختلاف معناداری بین الگوهای سبک زندگی وجود داشت (05/0P < ) بطوریکه افراد با سبک زندگی ناسالم BMI، WHR، قندخون ناشتا و میزان اضطراب بالاتری نسبت به سایر افراد داشتند. سه الگوی مواد مغذی شامل الگوی مواد مغذی با منابع گیاهی، حیوانی و مختلط با استفاده از تحلیل عاملی شناسایی شد. اختلاف معناداری در میزان ویتامین D سرم بین چارکهای مختلف الگوهای مواد مغذی وجود نداشت (05/0 P-value > ) اما در چارکهای الگوی مواد مغذی با منبع حیوانی، اختلاف معناداری از نظر وزن، تریگلیسرید و HDL-C وجود داشت (05/0 P-value < ). در چارکهای الگوی مواد مغذی با منبع گیاهی، اختلاف معناداری از نظر سن، وزن، دورکمر، قندخون ناشتا، تریگلیسرید و LDL-C (05/0 P-value < ) و همچنین در چارکهای الگوی مواد مغذی با منبع مختلط، اختلاف معناداری از نظر BMI، دورکمر و میزان اضطراب وجود داشت (05/0 P-value < ).
نتیجهگیری:
یافتههای مطالعه حاضر حاکی از شیوع کمبود ویتامین D در جمعیت مورد مطالعه میباشد، لذا لازم است علاوه بر توجه به درمان این گروه، میزان آگاهی افراد جهت تغییر و اصلاح سبک زندگی به خصوص الگوی غذایی، فعالیت بدنی و قرارگرفتن بیشتر در معرض نورآفتاب افزایش داده شود. این مطالعه به شناسایی الگوهای سبک زندگی افراد کمک میکند و نشان میدهد که تفاوت قابل توجهی بین الگوهای رفتاری در زیرگروهای بزرگسالان وجود دارد.