بررسی تأثیر مکمل مناکینون-7 (MK-7) بر وضعیت متابولیکی، تغذیه¬ای، التهابی و پروتئین ماتریکس¬گاما¬کربوکسی¬گلوتامات در افراد مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2
Abstract
مقدمه و هدف: دیابت ملیتوس نوع 2 (T2DM) بیماری متابولیکی شایع با روند رو به افزایش در جهان است که عوارض حاد و مزمن بسیاری دارد. قند¬خون بالا، اختلال در چربی-های خون و التهاب از اختلالات معمول این بیماری است. یکی از عوامل کمک کننده در کنترل دیابت، استفاده از مکمل¬های ویتامینی مؤثر است و به¬نظر می¬رسد استفاده از مکمل ویتامین K میتواند عامل مؤثری در کنترل دیابت و بخصوص کنترل وضعیت گلیسمی باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات مصرف مکمل مناکینون ( mcg/d MK-7200)، بر شاخص¬های وضعیت متابولیکی (شاخص¬های گلیسمی و الگوی لیپیدی)، تغذیه¬ای (اندازه¬های تن¬سنجی و ترکیببدنی)، التهابی و شاخص¬های عملکردی وضعیت ویتامین K در افراد مبتلا به T2DM طراحی و اجرا شد.
روش کار و مواد: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل دار دو¬سو¬کور، 60 فرد مبتلا به T2DM به تصادف وارد یکی از گروه¬های MK-7 یا دارونما شدند. در ابتدا و انتهای مداخله، سطح فعالیت فیزیکی و دریافت غذایی افراد با استفاده از پرسشنامه بین¬المللی فعالیت فیزیکی و ثبت غذایی سه روزه ارزیابی شد. اندازه¬گیری¬های تن¬سنجی (وزن، شاخص توده¬ بدنی، دور کمر، دور باسن، دور کمر به دور باسن) و ترکیب ¬بدنی (توده چربی، توده بدون چربی، کل آب بدن)، شاخص¬های گلیسمی (Fasting insulin, FBS, HbA1c, HOMA-IR)، الگوی لیپیدی (TG, TC, HDL-C, LDL-C)، وضعیت التهابی (TNF-α, hsCRP, IL-6) و شاخص¬های عملکردی وضعیت ویتامین K شامل dephosphorylated un-carboxylated matrix γ-carboxyglutamate protein (dp-ucMGP) و prothrombin induced by vitamin K absence (PIVKA-II) در ابتدای مطالعه و بعد از 12 هفته، اندازه¬گیری شد.
یافته¬ها: چهل و پنج بیمار مطالعه را به انتها رساندند. در ابتدا و انتهای مداخله، تفاوت معنیداری در دریافت انرژی، درشت مغذی¬ها و سطح فعالیت فیزیکی افراد وجود نداشت. دریافت غذایی ویتامین K افراد در هر دو گروهMK-7 و دارونما به طور معنی¬داری در طول مطالعه افزایش یافت (05/0p <) ولی تفاوت¬های بین گروهی از نظر آماری معنی¬دار نبود. سطوح سرمی گلوکز ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله A1c، انسولین و شاخص مقاومت انسولینی به طور معنی¬داری در گروه MK-7 کاهش یافت (05/0p <). بعلاوه، در پایان مطالعه، بعد از تعدیل بر اساس مقادیر پایه و تغییرات دریافت غذایی ویتامین K، گلوکز ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله A1c به طور معنی¬داری در گروه MK-7 پایین تر از گروه دارونما بود (05/0p <). الگوی لیپیدی و ترکیب بدنی، تفاوت درون¬ گروهی و بین گروهی معنی¬¬داری نداشت. در-خصوص شاخص¬های تن¬سنجی، گرچه افزایش وزن در گروه دارونما و کاهش دور باسن در گروه MK-7 دیده شد ولی تفاوت¬های بین گروهی آنها در پایان مطالعه معنی¬دار نبود. سطح سرمی شاخص¬های التهابی شامل hs-CRP، IL-6 و TNF-α و نیز شاخص¬های PIVKA-II وdp-ucMGP بعنوان شاخص¬های سطح ویتامین K در گروه MK-7 کاهش یافت (05/0p <). همچنین در پایان مطالعه، بعد از تعدیل بر اساس مقادیر پایه و تغییرات دریافت غذایی ویتامین K، تغییرات بین گروهی PIVKA-II معنی¬دار بود (05/0p <).
نتیجه گیری: به¬نظر می¬رسد استفاده از مکمل MK-7 می¬تواند در بهبود شاخص¬های گلیسمی و شاخص¬های عملکردی وضعیت ویتامین K افراد مبتلا به T2DM مفید باشد، گرچه نیاز به انجام مطالعات بیشتری در¬خصوص اثرات ضد¬التهابی ویتامین K هست.