تعيين زمان تقريبی وقوع خستگی براساس عوامل مؤثر بر بروز آن در کارگران صنايعِ شهرستان تبريز
چکیده
زمينه و هدف:
در جهان صنعتی امروز، تجربه خستگی در محيط کار بطور چشمگيری افزايش يافته و درنتيجه پيامدهای منفی حاصل از آن, اعم از ناتوانی، غيبت از کار, عملکرد پايين، کيفيت نامطلوب کار، خطاهای انسانی، حوادث و مرگ و ميرهای ناشی از کار نيز افزايش پيدا کرده است. با توجه به اينکه تاکنون هنوز درک درست و کاملی از خستگی در محيط کار وجود نداشته و همچنين روش دقيقی برای پيشبينی زمان وقوع خستگی جهت جلوگيری از عواقب منفی آن تهيه نشده است؛ مطالعه حاضر با هدف ارائه مدلی جهت تعيين زمان تقريبی وقوع خستگی، به بررسی روابط بين خستگی و عوامل مؤثر بر بروز آن در طول روز کاری پرداخته است.
روش کار و مواد:
دادهها با استفاده از يک پرسشنامه خودگزارشی دربردارنده چک ليست ارزيابی خستگی در زمان، اطلاعات دموگرافيک، عوامل محيطی، شاخص شدت بیخوابی، سلامت عمومی GHQ-12، افسردگی بک، بارکاری NASA-TLX، استرس شغلی HSE و رضايت شغلی اندروز و ويتی، از ميان 338 کارگر در صنايع توليدی مختلف از شهرستان تبريز جمع آوری گرديد. تجزيه و تحليل و مدلسازی دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Amos و با کمک آزمونهای کولموگروف-اسميرنوف ، تکرار اندازه ها، واريمکس و آناليز فاکتوريل انجام گرفت.
نتايج:
در بررسی رابطه بين خستگی و عوامل مؤثر بر آن، ميان عوامل دموگرافيک و خستگی رابطه ضعيفی وجود دارد. ميان ساير عوامل شامل سلامت عمومی، افسردگی، کيفيت خواب، استرس شغلی (دربردارنده تقاضاهای شغلی، کنترل بر شغل، حمايت همکاران، نقش و تغيير)، رضايت شغلی و بارکاری (دربردارنده بار ذهنی، جسمی، زمانی, تلاش، عملکرد و نااميدی) با خستگی در ساعاتی از روز کاری رابطه معنی دار برقرار است (05/0>P).
در بررسی پايايی همسانی درونی، پايايی درونی تمامی گروه ها (7/0<α) مورد تأييد قرار گرفت. همچنين، بر اساس نتايج، برازش مدل نهايي بدست آمده بر اساس شاخصهای برازش ارائه شده (CFI=1, TLI=1, RMSEA=0.000, X2/DF=4.825) تأييد گرديد.
نتيجهگيری:
با توجه به تقسيمبندی روز کاری به سه دوره زمانی در اين مطالعه و نتايج حاصل از بررسیهای انجام شده و مدل طراحیشده نهايی، دوره زمانی سوم (15:00 الی 18:00 عصر) بعنوان اصلیترين و محتملترين زمان وقوع خستگی شناخته شد.