تدوین و اجرای دستورالعمل حمایتی برای بهبود تجارب زایمان در زنان نخست زا در بیمارستان های دانشگاهی و خصوصی شهر تبریز: یک مطالعه ترکیبی متوالی توضیحی
Abstract
چکیده:
مقدمه: تجاربی که زنان از فرایند زایمان خود کسب می کنند به عنوان یکی از پیامدهای مهم زایمانی تلقی شده و این تجارب در طول زندگی همواره با آن ها باقی می ماند. امروزه رضایت و تجارب زن از فرایند مراقبتی خویش، به عنوان شاخص کیفیت مراقبت در نظر گرفته می شود و کشورهای پیشرفته تلاش های خود را روی بهبود تجربه زنان متمرکز نموده اند، اما در کشور ما برنامه ی مشخصی برای بهبود تجارب زایمان زنان وجود ندارد؛ بنابراین تیم تحقیق بر آن شدند تا به تعیین شیوع تجربه منفی زایمان، عوامل پیشگویی کننده ی آن، تبیین عوامل تعیین کننده ی تجارب مثبت و منفی زایمان و تدوین دستورالعمل بهبود دهنده ی تجارب زایمان پرداخته و تاثیر مداخله طراحی شده بر پایه دستورالعمل را بر تجربه زایمان بررسی نمایند.
روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه تركيبي با رویکرد متوالی توضیحی است. نوع مطالعه در فاز کمی مقطعی بود و در این فاز به تعیین خصوصیات روانسنجی ابزارهای تجربه زایمان و حمایت و کنترل در زایمان، شیوع تجربه منفی زایمان و عوامل پیشگویی کننده ی آن در بین زنان نخست زا پرداخته شد. روش نمونه گیری در فاز کمی از نوع خوشه ای بود و تعداد 800 زن نخست زا از بین کل مراکز سلامت شهری و حومه ی شهر تبریز به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای تحلیل ارتباط بین متغیرهای فردی- اجتماعی، بارداری و لیبر و زایمان با وضعیت تجربه زایمان (تجربه زایمان منفی) از آزمون رگرسیون لجستیک تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. نتایج رگرسیون لجستیک بصورت نسبت شانس (OR) با فاصله اطمینان 95 درصد گزارش شد. در فاز کیفی به تبیین ادراک زنان از جنبه ها و عوامل تعیین کننده تجارب مثبت و منفی زایمانی از دیدگاه 17 زن نخست زا پرداخته شد. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های عمیق انفرادی و یادداشت برداری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی انجام گرفت. سپس بر اساس داده های بدست آمده در بخش کمی و کیفی مطالعه و با جمع آوری نتایج مروری بر متون و نظرات پانل تخصصی، دستورالعمل بهبود دهنده ی تجارب زایمان تدوین شد. بر اساس دستورالعمل، مداخلاتی مناسب و منطبق با فرهنگ و شرایط جامعه، طراحی شد و در مرحله کارآزمایی بالینی روی 30 زن نخست زا (15 زن در گروه مداخله و 15 زن در گروه کنترل) در بیمارستان طالقانی اجرا گردید. برای مقایسه میانگین نمره تجربه زایمان در گروههای مورد مطالعه، از آزمون تی مستقل استفاده شد.
یافته ها: نتایج بخش کمی نشان داد که پرسشنامه های تجربه زایمان و حمایت و کنترل در زایمان، ابزارهای روا و پایا در بین زنان ایرانی می باشند. حدود 37 درصد زنان تجربه منفی از زایمان داشتند. احتمال تجربه منفی از زایمان در صورت عدم استفاده از یکی از روشهای کاهش درد غیرداروئی یا داروئی در طول لیبر نسبت به استفاده از یکی روشهای کاهش درد به میزان 24/4 برابر بیشتر بود. ترس از زایمان و عدم انجام ورزش در طول دوران بارداری نیز به ترتیب احتمال تجربه منفی زایمان را تا 47/3 و 81/2 برابر افزایش داده بودند. تحلیل داده های کیفی مربوط به تجارب منفی منجر به شکل گیری 13 طبقه اصلی گردید که شامل بی-احترامی و رفتار توهین آمیز، نیازها و ترجیحات تامین نشده، فضای فیزیکی و روانی نامناسب مرکز زایمانی، کمبود آگاهی در زمینه ی لیبر و زایمان، عدم مشارکت زائو و خانواده در فرایند مراقبتی، احساس ترس و نگرانی، احساس ناتوانی در خود کنترلی، عدم تسکین درد، ناراحتی و رنج از مداخلات غیرضروری، تردید زائو بخاطر نگرش منفی پزشک و اطرافیان نسبت به زایمان طبیعی، ناراحتی مادر از عدم برقراری ارتباط با نوزادش، ناراحتی ناشی از وجود عوارض مادری- نوزادی و دیستوشی زایمانی بودند. همچنین تجارب مثبت نیز به صورت جداگانه تحلیل شدند و منجر به شکل گیری 13 طبقه اصلی گردید که شامل دلبستگی مادر و کودک، اقامت کوتاه در بخش زایمان، رضایت از روشهای تسکین درد داروئی و غیرداروئی استفاده شده، راحتی و رضایت از مداخلات درمانی، فضای فیزیکی و روانی مناسب مرکز زایمانی، آمادگی قبل از زایمان، نگرش مثبت زائو نسبت به زایمان طبیعی، احساس خود کنترلی، دریافت حمایت خانواده و حمایت حرفه¬ای، حفظ کرامت شخصی، مشارکت زائو در فرایند مراقبتی، دعا و توکل به خدا و خشنودی مادر از نتایج زایمان بودند. نتایج فاز سوم منجر به ارائه 70 پیشنهاد بهبود دهنده ی تجربه زایمان شد و در نهایت نتایج فاز مداخله ای نشان داد که اجرای دستورالعمل تدوین شده، موجب بهبود تجارب زایمان زنان نخست زا شده بود (تفاوت میانگین: 9/0؛ فاصله اطمینان 95%: 2/1 تا 5/0؛ 001/0p<).
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای تجارب منفی و عوامل مرتبط با آن، پیشنهاد می گردد که دستورالعمل تدوین شده در اختیار سیاست گزاران و برنامه ریزان جهت طراحی برنامه هایی با رویکرد زن¬محور قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می شود عاملین زایمانی، آموزش هایی را در زمینه ی راهکارهای بهبوددهنده ی تجارب زایمان دریافت نمایند.