تأثیر مکمل یاری روي بر سطوح سرمی محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته، ماتریکس متالوپروتئیناز9 و کاسپاز3 در بيماران مبتلا به رتينوپاتي ديابتي
Abstract
سابقه و هدف: بیماری دیابت به لحاظ شیوع بیماری، عوارض، مرگ و میر ناشی از آن و هزینه های مربوطه، یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی- درمانی جهان و ایران محسوب می شود. یکی از عوارض شایع دیابت، رتینوپاتی دیابتی است. افزایش استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت و رتینوپاتی دیابتی مشخص شده است و این افزایش توانایی تولید محصولات نهایی گلیکاسیون پیشرفته (AGEs)، ماتریکس متالوپروتئیناز9 (MMP9) و کاسپاز3 (Caspase3) را افزایش می دهد. با توجه به اینکه کمبود روی در بیماران دیابتی شایع است و توانایی روی در کاهش استرس اکسیداتیو مشخص شده است، لذا با تصور تأثیر روی بر تعدیل سطوح سرمی AGEها، MMP9 و Caspase3، هدف از این مطالعه ارزیابی اثر مکمل یاری روی بر کاهش سطوح سرمی AGEها، MMP9 و Caspase3 در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی غیر پرولیفراتیو بود.
مواد و روشها: در مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی حاضر 36 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 18 فرد سالم و مجموعا 54 نفر با محدوده سنی 40 تا 70 سال شرکت کردند. ابتدا سطوح سرمیAGE ها، MMP9 و Caspase3 مابین افراد سالم و بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی مقایسه شد. سپس بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی به دو گروه روی (18=N) و دارونما (18=N) تقسیم شدند. گروه روی یک کپسول 30 میلیگرمی گلوکونات روی و گروه دارونما یک کپسول 30 میلیگرمی مالتوز دکسترین را در روز 2-1 ساعت پس از صرف نهار به مدت 3 ماه دریافت نمودند. در طول مدت مداخله سعی شد تا نوع و دوز داروی مصرفی ثابت نگه داشته شود. سطوح سرمی AGEها و پیش ساز های آن (شامل متیل گلی اگزال (MGO)، کربوکسی متیل لیزین (CML) و پنتوزیدین (PEN))، MMP9 و Caspase3 از طریق روش الایزا در قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد. برای ارزیابی دریافت غذایی و فعالیت فیزیکی افراد مورد مطالعه به ترتیب از یادآمد 24 ساعته و پرسشنامه بین المللی فعالیت فیزیکی استفاده شد.
یافته ها: مابین بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و افراد سالم از نظر وضعیت قد، وزن، سطوح شاخص توده بدنی، فعالیت بدنی و دور باسن تفاوت معناداری دیده نشد (05/0<p). اما سطوح دور کمر (001/0=p) و نسبت دورکمر به باسن (019/0=p) در گروه رتینوپاتی دیابتی به طور معناداری بیشتر از گروه افراد سالم بود. مابین بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و افراد سالم از نظر سطوح سرمی AGEها (MGO، CML و PEN)، MMP9 و Caspase3 تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). مکمل یاری با روی به شکل معنی داری سطح سرمی روی را در گروه دریافت کننده روی نسبت به قبل از مطالعه افزایش داد (0.001>p). اما پس از مکملیاری با روی نیز تفاوت معناداری مابین دو گروه روی و دارونما از نظر سطوح سرمی AGEها (MGO، CML و PEN)، MMP9 و Caspase3 مشاهده نشد (05/0<p). پس از بررسی ارتباط میان متغیر ها در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی قبل از مداخله، ارتباط آماری مثبت و معناداری بین Caspase3 سرمی با دریافت انرژی (432/0=r، 009/0=p)، پروتئین (468/0=r، 004/0=p) و چربی(486/0=r، 003/0=p) و همچنین MGO با پروتئین (393/0=r، 018/0=p) دیده شد. همچنین ارتباط قوی بین سطوح سرمی AGEها (MGO، CML و PEN)، MMP9 Caspase3 با هم دیده شد (001/0>p).
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر تفاوت معناداری میان سطوح سرمی AGEها، MMP9 و Caspase3 بین بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و سالم دیده نشد. همچنین مکملیاری روی تفاوتی را در سطوح سرمی AGEها، MMP9و Caspase3 در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی ایجاد نکرد.