تاثیر مداخله آموزشی طراحی شده براساس الگوی مراحل تغییر بر نمره امنیت غذایی، شاخص های تن سنجی و ترکیب بدن در زنان سردرود
Abstract
مقدمه و اهداف: از آنجایی که تأمین امنیت غذایی براي جامعه یکی از اهداف کلان برنامه ریزي های توسعه اقتصادی اجتماعی است، اجرای جلسات آموزشي با هدف توانمند كردن زنان برای ارتقا وضعیت امنیت غذایی آنان بسیار ضروری بنظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف ارائه راهکاری در جهت ارتقا امنیت غذایی، بهبود شاخص های تن سنجی و ترکیب بدن از طریق طراحی و اجرای مداخله آموزشی براساس الگوی مراحل تغییر در زنان سردرود انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک مورد-شاهدی بود که در دی ماه سال 1395 الی بهمن ماه 1396در شهر سردرود، تبریز انجام شد. مرحله اول پژوهش به صورت یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی و در جهت تعيين وضعيت ناامني غذايي خانوار، اندازه گیری شاخص های تن سنجی و ترکیب بدن، همچنین ارزيابي و تعیین مراحل تغيير رفتار، شامل پیش تفکر، تفکر، آمادگی، عمل و نگهداشت، بر روی 192 نفر انجام گردید. مرحله دوم به صورت مداخله ای، بر روی 160 نفر به صورت 5 جلسه آموزشی طراحي و اجرا گردید. برای ارزیابی پیامدهای ثانویه مداخله( امنیت غذایی، شاخص های تن سنجی و ترکیب بدن) اندازه گیری ها 3 و 6 ماه پس از مداخله تکرار و پرسشنامه های اولیه مجددا تکمیل شد. نتایج پس آزمون با استفاده از روشهای آماری مناسب با نتایج پیش آزمون مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج اولیه این مطالعه نشان داد که 7/28% شرکت کنندگان با امنیت غذایی بالا(HFS)، 6/26% با امنیت غذایی متوسط(MFS)، 33% با امنیت غذایی پایین(LFS) و 7/11% با امنیت غذایی بسیار پایین(VLFS)بودند .سه چهارم کسانی که در مراحل غیر فعال تغییر قرار داشتند درجاتی از ناامنی غذایی را تجربه کرده بودند. اما پس از اجراي مداخله آموزشی کاهش معنی دار درصد ناامنی غذایی در گروه مداخله مشاهده شد، به طوری که درصد افراد با امنیت غذایی بالا در گروه مداخله پس از 3 و6 ماه به ترتیب به 9/47 و 1/41 درصد افزایش یافت(به ترتیب01/0=زمان Pو 009/0=گروهP). در گروه مداخله پس از 6 ماه آموزش میانگین وزن از 61/73 به 32/72 کیلوگرم(27/0=زمانP ، 42/0=گروهP و 001/0˂زمان.گروهP)، میانگین دور کمر(WC)از22/101 به 74/97سانتی متر(07/0=زمانP ، 84/0=گروهP و 004/0=زمان.گروهP)، میانگین نمایه توده بدنی(BMI)از 57/30به 03/30 (به ترتیب 007/0=زمانP ، 16/0=گروهP و 001/0˂زمان.گروهP)، میانگین درصد چربی بدن(FM) از27/44% به93/42%(001/0˂زمان P و001/0˂زمان.گروه P) تنزل یافت. همچنین میانگین کل آب بدن(TBW)از30/44 به 53/44 درصد افزایش جزئی داشت(01/0=زمانP ، 14/0=گروهP و 005/0=زمان.گروهP).
نتیجه گیری: ارتقا دانش تغذیه ای در زنان در زمینه ارتقای امنیت غذایی، مقابله با چاقی و اضافه وزن نتایج مثبتی برای خانوار دارد. در نتیجه با توجه به شیوع روزافزون ناامنی غذایی و نقش کلیدی که زنان در ترویج تغذیه ی مناسب در خانواده ایفا می کنند، ضرورت اجرای مداخلات آموزشی جامعه محور به منظور ارتقا امنیت غذایی، بهبود شاخص های تن سنجی و ترکیب بدن در بین مردم، بخصوص گروه های آسیب پذیر جامعه، بیش از پیش احساس می گردد.