بومی سازی راهنمای بالینی درمان سپسیس نوزادی بر اساس فراوانی عامل میکروبی و ارزیابی اثربخشی آن در بخش NICU بیمارستان الزهرا
Abstract
مطالعه حاضر با هدف بومی سازی راهنمای بالینی درمان سپسیس نوزادی بر اساس فراوانی عامل میکروبی و ارزیابی اثربخشی آن در بخشNICU بیمارستان الزهرا تبریز انجام گرفته است.
روش کار: این مطالعه شامل دو قسمت بود که در قسمت ابتدائی آن پروتکل های درمانی سپسیس استخراج و سپس بومی سازی صورت گرفت و در قسمت دوم مطالعه، ارزیابی پروتکل استخراج شده انجام گرفت. نوع مطالعه در قسمت دوم، کارآزمایی قبل و بعد بود که بر روی نوزادان بستری در بخش NICUبیمارستان الزهرا تبریز انجام گرفت. حجم نمونه لازم در هرگروه با استفاده از نرم افزار GPower و با اطمینان 95% و توان 80%، 300 نفر به دست آمد. این 300 نوزاد در دو گروه قبل و بعد از مطالعه به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند.
در طول بستری نوزاد در صورت شواهد سپسیس، درمان با آنتی بیوتیک بر اساس گایدلاین انجام شد و چک لیستی شامل عوارض کوتاه مدت شامل مرگ، ترخیص و انتقال، ابتلا به انتروکولیت نکروزان درجه 2، ابتلا به سپسیس و کل روزهای دریافت آنتی بیوتیک و مدت اقامت در بیمارستان و اطلاعات باکتریولوژیک مربوط به باکتری¬ها توسط دستیاران تکمیل و ثبت گردید. داده¬های بدست آمده از مطالعه با روش¬های آماری مانندآزمون مقایسه میانگین برای گروه¬های مستقل و آزمون مجذورکای یا آزمون دقیق¬فیشر و محاسبه نسبت خطر با فاصله اطمینان 95 درصد با استفاده از نرم¬افزارSPSS.16 مورد بررسی و تجزیه¬و¬تحلیل قرارگرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه بیانگر شیوع بیشتر استافيلوكوك كوآگولاز منفی در نوزادان مبتلا به سپسیس در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله بود. در گروه قبل از مداخله، کشت خون مثبت 22 مورد(4/1% سپسیس زودرس و 2/6% سپسیس دیررس) و در گروه بعد از مداخله20 مورد ( 1% سپسیس زودرس و 8/5% سپسیس دیررس)بود. تعداد نوزادان فوت شده قبل از اجرای گایدلاین 40 نفر و بعد از اجرای گایدلاین به 17نفر کاهش یافت که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0=p). تعداد نوزادان با NEC در گروه اول 11 نفر بود که این مقدار در گروه دوم به 4 نفر کاهش یافت اما این اختلاف معنی دار نبود (063/0=p).تعداد نوزادان با سپسیس دیررس در گروه اول 18 نفر و در گروه دوم 17 نفر بود و این اختلاف معنی دار نبود (763/0=p). مدت زمان بستری در گروه اول در حدود 38/16 روز و در گروه دوم 75/17 روز بود و این اختلاف از لحاظ آماری معنی¬دار نبود.