تأثیر مکمل یاری جداگانه و توأمان لاکتوباسیلوس پلانتاروم و اینولین بر سطوح اینترلوکین ـ ،۱۷اینترلوکین ـ ،۶فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از سلولهای گلیا و پروتئین اسیدی رشته ای گلیالی در کولون و قشر فرونتال مخ رتهای نردیابتی نوع۲
Abstract
هــد : دیابــت نــوع )type 2 diabetes mellitus: T2DM( ۲موجــب اخــتلال در عملکــرد
میکروبی روده و اخـتلالات عصـبی و التهـابی مـیشـود. محـور روده ـ مغـز در مـدیریت بسـیاری
از بیماریها از جملـه T2DMنقطـه تمرکـز فعالیـتهـای تحقیقـاتی زیـادی در سـالهـای اخیـر
بـوده اسـت. بـا ایـنحـال، شـکاف دانشـی گسـتردهای در مـورد تـاثیر پروبیوتیـکهـا و یـا پـری
بیوتیکهـا بـر عملکـرد سـلولهای گلیـا وجـود دارد. از ایـن رو، مطالعـه حاضـر بـه منظـور بررسـی
اثـرات اینـولین، L. Plantarumو ترکیـب آنهـا بـر عملکـرد سـلولهـای گلیـا در سیسـتم عصـبی
مرکزی و رودهای با دید التهابی در رت های مبتلا به T2DMانجام شد.
روشها: مطالعـه حاضـر روی ۳۰مـوش صـحرایی بـا نـژاد ویسـتار در ۵گـروه صـورت گرفـت:
، گــــروهDiabetes+L.plantarum (DL) ، گــــروهDiabetes sham (DSh) گــــروه
Healthy ، گـــروهDiabetes+L.plantarum+inulin (DLI) ، گـــروهDiabetes+inulin (DI)
) .control (HCجهـــت دیـــابتی کـــردن رتهـــا، بعـــد از چهـــار هفتـــه تغذیـــه بـــا
رژیـــم پرچـــرب، STZبـــه میـــزان 35mg/kgتزریـــد شـــد. رتهـــا تحـــت درمـــان بـــا
( (Lactobacillus (L.) Plantarum) )۱۰7CFUو اینـــولین (بـــه میـــزان ٪۵از وزن غـــذای
مصــرفی بــه صــورت محلــول در آب آشــامیدنی) و یــا ترکیــب آنهــا ( )Synbioticطــی هشــت
هفتـه قـرار گرفتنـد. سـپ ، مـوشهـا کشـته شـدند و کولـون، آمیگـدال و قشـر پـره فرونتـال
( )PFCجدا شد و پارامترهای مورد نظر در این بافت ها بررسی گردید
یافته ها: T2DMمنجر به افزایش سطح فاکتور نوروتروفیک مشتد شده از سلولهای گلیا
( ،)GDNFپروتئین اسیدی رشتهای گلیالی ( )GFAPو فاکتورهای التهابی ( IL-6 ،IL-17و -TLR
( آمیگدال و کولونP=۰.۰۰۳, P=۰.۰۰۷, P=۰.۰۰۱, P<۰.۰۰۱, P<۰.۰۶۷) PFC ) در2
( (P<۰.۰۰۱شد. اما ۸هفته مکملیاری با اینولین سطوح IL-6را در آمیگدال ( )P=۰.۰۴۱و
کولون ( )P=۰.۰۳۱و همچنین IL-17را تنها در کولون ( )P=۰.۰۴۷کاهش داد. مکملیاری با
IL-6 ) وP=۰.۰۰۷ ,P=۰.۰۴۰,P=۰.۰۲۹( IL-17 منجر به کاهش سطوحL.plantarum
( )P=۰.۰۰۶, P=۰.۰۱۳,P=۰.۰۰۶در آمیگدال PFCو کولون شد. مکملیاری همزمان با
IL-6 ) وP=۰.۰۰۲, P=۰.۰۰۸,P=۰.۰۰۶( IL-17 و اینولین منجر به کاهشL.plantarum
( )P<۰.۰۰۱, P=۰.۰۱۲,P<۰.۰۰۱درآمیگدال PFCو کولون شد، همچنین کاهش سطوح
TLR-2در آمیگدال و کولون ( )P=۰.۰۲۹,P=۰.۰۰۷در این گروه مشاهده شد. علاوه بر این
) را در آمیگدالP=۰.۰۳۳( GDNF ) وP=۰.۰۱۴( GFAP سطوحL.plantarum مصرف
)P=۰.۰۳۶,P=۰.۰۰۴( GDNF ) وP=۰.۰۰۸,P=۰.۰۰۴( GFAP کاهش داد. کاهش سطوح
در آمیگدال و کولون و همچنین GFAPدر )P=۰.۰۲۷( PFCبه دنبال مکملیاری با سین بیوتیک
دیده شد. علاوه بر این همبستگی قوی معنی داری بین پارامترهای التهابی و عصبی با پارامترهای
لیپیدی خون مشاهده شد.
نتیجــهگیــری: مکملیـاری جداگانـه و توأمـان لاکتوباسـیلوس پلانتـاروم و اینـولین منجـر بـه
کــاهش التهــاب در مغــز و کولــون مــی شــود و مــی توانــد نقــش مــوثری در بهبــود عملکــرد
سلولهای گلیـا در سیسـتم عصـبی محیطـی و مرکـزی داشـته باشـد. یافتـه هـای مطالعـه حاضـر،
با یـک رویکـرد نوآورانـه اثـرات سـودمند پـری بیوتیـک و پروبیوتیـک هـا را در بهبـود التهـاب و
عملکرد عصبی با تمرکز بر نقش احتمالی سلولهای گلیا در محور روده ـ مغز نشان داد