اثر رژیم کاهش وزن با و بدون مکمل اسید هیدروکسي سیتریک استخراج شده از Garcinia Cambogia بر سطح سرمي هپسیدین و عملکرد کبدی در زنان مبتلا به کبد چرب غیر الکلي :(NAFLD) کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی
Abstract
مقدمه: بيماري کبد چرب غير الکلی (NAFLD) به عنوان شایعترین بيماري مزمن کبدي در جهان شناخته شده است. یافته های مطالعات اپیدمیولوژی نشان میدهد که بیماری با چاقی در ارتباط میباشد. بنابراین در حال حاضر بهترین استراتژي درمانی پيشنهادي براي کنترل NAFLD کاهش وزن ميباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر رژیم کاهش وزن با و بدون مکمل اسید هیدروکسی سیتریک (HCA) استخراج شده از Garcinia Cambogia بر سطح سرمی هپسیدین و عملکرد کبدی در زنان مبتلا به NAFLD طراحی گردید.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمائي بالیني شاهد دار تصادفي بود. تعداد 40 بیمار (زن) مبتلا به NAFLD به طور تصادفی با استفاده از بلوک هی چهار تایی با در نظر گرفتن شدت کبد چرب به دو گروه کنترل )21 (n= که فقط رژیم کاهش وزن را به مدت دو ماه دریافت نمودند و مداخله (19 (n= که رژیم کاهش وزن همراه با روزانه 6 عدد قرص مکمل HCA استخراج شده ازGarcinia Cambogia (معادل 1125 میلی گرم اسید هیدروکسی سیتریک) دو عدد نیم ساعت قبل از هر وعده غذایی دریافت نمودند تخصیص داده شدند. رژیم کاهش وزن با کم کردن 700 کیلو کالری از کل میزان انرژی مورد نیاز فرد تنظیم شد. از تمامی افراد در ابتدا و انتهای مطالعه 7 سی سی خون به منظور تعيين سطح سرمي هپسيدین و آنزیمهاي کبدي اخذ شد. همچنین از تمامی افراد در ابتدا و انتهای مطالعه سونوگرافي کبدي بعمل آمد و اندازه گيری هاي تن سنجي- پرسشنامه اشتها -پرسشنامه سطح فعاليت بدني و سه روز در ماه پرسشنامه یادآمد 24 ساعته خوراک تکميل شد.
یافته ها: مقادیر میانه دریافت درشت مغذی ها از مقدار پایه اندازه گیری در ابتدای مطالعه به سمت انتهای مطالعه روند نزولی معنی داری در هر دو گروه HCA و کنترل داشت. (05/0 P<). وزن، BMI، دور کمر و دور باسن نیز به طور معنی داری در گروه مداخله کاهش یافت (05/0 P<)در حالی که تنها دور کمر (011/0P=) در گروه کنترل به صورت معنی داری کاهش نشان داد. از بین شاخصهای بیوشیمیایی مورد بررسی سطح سرمی آلانین آمینو ترانسفراز در گروه HCA بطور معنی داری افزایش یافت (029/0P=) در حالی که در گروه کنترل بطور معنی داری(003/0P=) کاهش یافت اما تفاوت دو گروه از نظر تغییر سطح سرمی آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز از نظر آماری معنی دار بود (001/0 P=درهر دو مورد). سطح سرمی هپسیدین در هر دو گروه نسبت به ابتدای مطالعه افزایش یافت اما بین دو گروه و ابتدا و انتهای مطالعه تفاوت معنی داری نداشت. تقریبا در بیشتر موارد اختلاف معنی داری بین وضعیت اشتها قبل و بعد از مداخله در دو گروه مشاهده نشد. احساس گرسنگی در دو گروه HCA و کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (043/0P=) تمایل به مصرف غذای شیرین به طور معنی داری در گروهHCA از امتیاز 1/6 به 1/5 رسید (041/ 0P=). تمایل به مصرف غذای شور بعد از مداخله در گروه کنترل افزایش یافته و از امتیاز 8/2 به 4 رسید (004/P=). در نهایت تمایل به مصرف غذای چرب اگرچه در ابتدای مطالعه بین دو گروه اختلاف معنی داری نداشت اما بعد از مداخله در گروه کنترل کاهش یافت (3/2) و با گروه HCA (0/4) اختلاف معنی داری داشت (001/P=). یک درجه بهبودی استئاتوز کبدی در 7 مورد از بیماران گروه کنترل و 2 مورد در گروه HCA مشاهده شد (05/0<P) . همچنین عدم تغییر استئاتوز کبدی در گروه HCA در 17 مورد و بیشتر از گروه کنترل با 14 مورد بود(05/0<P).
نتیجه گیری: با توجه به عدم تاثیرHCA بر شاخص های آنتروپومتری و بیوشیمیایی، به نظر می رسد که رژیم کاهش وزن به تنهایی، در درمان NAFLD گزینه مناسبتری باشد.