مقایسه تکرارپذیری cvms(cervical verteberae maturation stage) با و بدون تکیه بر شکل مهره های گردنی
Abstract
مقدمه: زمان شروع درمان ارتودنسی ممکن است به اندازه طرح درمان انتخابی، حیاتی و مهم باشد. مورفولوژی مهره های گردنی همزمان با رشد تغییر می کند. از آنجایی که مهره های گردنی در سفالوگرام هایی که ارتودنتیست ها به طور معمول برای ارائه طرح درمان از آنها استفاده می کنند دیده می شوند، لذا عدم نیاز به اکسپوژر اضافی و مبتنی بودن بر رشد مندیبل، ارزیابی سن اسکلتال از روی مهره های گردنی (Cervical Vertebral Maturation staging method [CVMS]) به عنوان يک متد قابل اطمينان مورد استفاده قرارگرفته است. اخیراً تکرارپذیری اين روش مورد تردید قرار گرفته و از آنجایی که CVMS بر توانائی کلینیسین در مشخص کردن ویژگی های مورفولوژیک مهره های گردنی تکیه دارد؛ لذا تکرارپذیری این متد وابسته به تکرارپذیری تعیین شکل مورفولوژی و بردر تحتانی تک تک مهره¬هاست. بنابراین به نظر می¬رسد اصلاح و بازنگری در مورد شیوه ی نگرش به شکل مهره¬ها می¬تواند منجر¬به افزایش تکرارپذیری و ارتقای کیفیت متد گردد. در این پژِوهش بر آن هستیم تا با رفع ایرادات مربوط به تعیین شکل مهره¬ها امکان افزایش تکرارپذیری روش CVMS را بررسی نماییم.
مواد و روش ها: 10 مشاهده¬گر (متخصص ارتودنسی) که دارای تجربه¬ی تعیین CVMS از روی سفالوگرام بودند، سفالوگرام¬های مربوط به 70 کودک 9 الی 15 ساله را به روش اصلی Bacceti و همکاران، بررسی کردند. یک هفته بعد، مرحلهی ذکرشده مجدداً تکرارشد. در مرحله ی بعد توضیحات لازم، جهت بهبود تکرارپذیری روش به مشاهدهگرها ارائه شد؛ سپس از مشاهدهگرها خواسته شد براساس روش تغییریافته (بدون تکیه بر شکل مهره¬ها)، CVMS سفالوگرام های قبلی را مجددا تعیین کنند. یک هفته بعد، مرحلهی ذکرشده نیز مجدداً تکرارشد. تکرار پذیری بین مشاهده گران (inter-observer reproducibility) با استفاده از weighted Cohen’s kappa و تکرار پذیری درون مشاهده گران (intra-observer reproducibility) با Fleiss’ kappa محاسبه شد.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که تکرارپذيری بين مشاهده¬گران (inter-observer) در ارزيابی سن اسکلتال از روی شکل مهره¬های گردنی (CVMS) طبق روش اصلی Baccetti و همکاران بین 49/0 الی 51/0 قرار داشت. این نتايج طبق طبقه بندی Landis و Koch(47) در محدودة متوسط (Moderate) قرارمی¬گرفتند. تکرارپذيری درون مشاهده¬گران (intra--observer) بين 87/0-46/0 (با ميانگين 67/0) اندازه¬گيری شد. تکرارپذيری بين مشاهده¬گران) inter-observer) در روش تغییریافته (بدون تکیه بر شکل مهره¬ها) بین 59/0 الی 62/0 قرار داشت؛ که این نتايج هم طبق طبقه بندی Landis و Koch (47) در محدودة متوسط (Moderate) تا قابل توجه (substantial) قرار می-گرفتند. تکرارپذيری درون مشاهده¬گر (intra-observer)بعد از 2 بار بررسی سفالوگرام¬ها توسط مشاهده¬گران بر اساس روش تغییریافته¬ی آموزش داده شده، بدون تکیه بر شکل مهره¬های گردنی بين 93/0-76/0 (با ميانگين 85/0) اندازه گيری شد. همچنین، توافق در هر دو روش از مشاهدة اول به مشاهدة دوم به مقدار جزيی افزايش پيدا کرده بود.
نتیجه گیری: میزان تکرارپذیری روش CVMS بدون تکیه بر شکل مهره¬های گردنی در مقایسه با روش متداول Baccetti و همکاران بیشتر می باشد. در نظر گرفتن طول بردرهای خلفی و تحتانی به جای شکل هندسی مهره¬ها می¬تواند منجر به افزایش تکرارپذیری متد CVMS شود.