فرهنگ بخش نوزادان در مراقبت مشارکتی مادران: یک مطالعه اتنوگرافی متمرکز
Abstract
چکیده: مقدمه: یکی از ابعاد مراقبت خانواده محور مشارکت دادن والدین در مراقبت از نوزاد است كه بطور روز افزوني مورد تأكيد قرار گرفته است. درگير شدن فعال والدين در مراقبت از نوزاد، توانايي والدين جهت تسهيل در تكامل نوزادشان را در طي بستري شدن و بعد ازترخيص ارتقاء مي بخشد و مدت بستري نوزاد نارس را در بخش مراقبت هاي ويژه نوزادان كاهش مي دهد. کاهش هزينه اقتصادي و كاهش احتمال اكتساب عفونت هاي بيمارستاني از فوايد مراقبت خانواده محور است. با توجه به اینکه پرسنل بخش نوزادان و مادران از اعضای اصلی مراقبت مشارکتی هستند، لذا توصیف تجارب آنان در زمینه مشارکت در مراقبت، یک موضوع بسیار مهم است. مطالعه قومنگاری تجارب افراد را در زمینه فرهنگی خاص تعریف کرده و پیامد اصلی آن چرایی و چگونگی باورهای افراد درباره کاری است که انجام میدهند. از آنجایی که تمرکز اصلی این مطالعه بر پدیده مشارکت در بخش مشخصی همانند نوزادان است، لذا در این مطالعه از رویکرد قومنگاری متمرکز استفاده شد.
روش پژوهش:
این مطالعه یک مطالعه قومنگاری متمرکز است. اطلاعات با استفاده از دو روش مشاهده و مصاحبهی (رسمی و غیررسمی) و بررسی اسناد موجود در بخش انجام گردید. مشارکت کنندگان این مطالعه پزشک، سوپروایزر آموزشی، سرپرستار، پرستاران، کمک بهیاران و مادران نوزادان بستری در بخش نوزادان بودند. برای مصاحبه شرکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. 250 ساعت مشاهده توصیفی، متمرکز و انتخابی و 44 مصاحبه رسمی و 64 مصاحبه غیررسمی برای جمع آوری داده ها انجام شد. برای کشف مولفه های فرهنگی مراقبت مشارکتی از چارچوپ 5 مرحله ای (2000)Roper and Shapira استفاده شد. نگارش قوم-نگاری با استفاده از روش داستانی، نیمه داستانی و تفسیر صورت گرفت. برای دقت علمی و اعتبار داده ها از روشLincoln و Goba استفاده شد.
یافته ها:
یافته های این مطالعه در دو بخش ارائه شد. بخش اول مربوط به یافته های مربوط به بخش توصیفی است که محیط بخش نوزادان، کنشگران و فعالیتهای مربوط به هر کدام توصیف شده است. در نگارش این بخش از روش نیمه داستانی استفاده شد. بخش دوم مربوط به تشریح الگوهای فرهنگی بخش نوزادان است که به صورت الگووار و تکراری در بخش نوزادان در جریان است. از یافته های این مطالعه پنج الگوی فرهنگی " ارائه اطلاعات به مادر به صورت گزینشی و انتخابی است"، " حمایت وابسته به شرایط بوده و در دو طیف حمایت ناکافی و همیاری مادر انجام می گیرد"، " شکل گیری اعتماد به شریک مراقبتی تدریجی و شکننده است" رابطه اقتدارگرایانه بر رابطه مشفقانه غلبه دارد" و مشارکت مادر به جای توانمندسازی در راستای پیشبرد کارها است" بدست آمد.
نتیجه گیری:
در این مطالعه الگوهای رفتاری حاکم در بخش نوزادان درباره پدیده مراقبت مشارکتی شناسایی شد. این الگوها می تواند توسط دست اندرکاران حرفه پرستاری در زمینه های آموزش، بالین، سیاست گذاری و مدیریت جهت تغییر، تعدیل و ارتقای فرهنگ تقویت مشارکت مادران در مراقبت از نوزاد، بکار گرفته شود.