بررسی اثر مکمل خوراکی ویتامینD3 بر نسبت انسولین مایع مغزی نخاعی به پلاسما، TNF-a و نوردوژنراسیون در رت های چاق شده تحت رژم پر چرب
Abstract
مقدمه و هدف: درچاقی شواهدی مبنی بر منجر شدن این عارضه به دژنره شدن نورون ها موجود
می باشد که توسط سایتوکاین های پیش التهابی هم چون فاکتوز نکروز توموری آلفا ) )TNF-αالقا
می شود. علاوه بر این چاقی با کاهش انتقال انسولین از سد خونی مغزی ) (BBBهمراه می باشد.
کمبود انسولین در مغز خصوصا در ناحیه هیپوتالاموس منجر به دژنره شدن نورون ها و متعاقب آن
پیشرفت چاقی می شود. ویتامین ، Dدارای اثر محافظتی در برابر دژنره شدن نورون ها می باشد. در
مطالعه حاضر اثر مکمل یاری ویتامین Dبر روی میزان TNF-αو دژنره شدن نورون ها در ناحیه
هیپوتالاموس مغز و نسبت انسولین مایع مغزی نخاعی ) (CSFبه سرم در رت های چاق شده با رژیم
پرچرب مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار و مواد: 04رت پس از 1هفته عادت به محیط آزمایشگاه در شرایط استاندارد، به دو گروه
رژیم پرچرب ( (HFDشامل : %95چربی، %04کربوهیدرات، %11پروتئین و رژیم معمولی ((ND
شامل : % 14چربی، %04کربوهیدرات، %04پروتئین تقسیم و به مدت 10هفته تحت رژیم های
مربوطه قرار گرفتند. تغییرات وزن به صورت هفتگی و تغییرات دریافت غذا بصورت یک روز در میان
جهت اطمینان از چاق شدن رتها بررسی شد. پس از طی کردن این دوره، نمونه های خونی جهت2
اندازه گیری میزان ویتامین Dسرمی جمع آوری شد. سپس حیوانات به 0گروه رژیم پرچرب +
ویتامین ،Dرژیم پرچرب + میگلیول، رژیم معمولی + ویتامین Dو رژیم معمولی + میگلیول تقسیم
شدند. مکمل یاری با ویتامین Dو میگلیول بصورت روزانه در دوز 944 IU/kgو به مدت 9هفته
بصورت گاواژ انجام گرفت. یک هفته بعد از مکمل یاری، دریافت غذا به مدت 0هفته و بصورت روزانه
اندازه گیری شد. درپایان هفته ،11نمونه های خونی جهت اندازه گیری های بیوشیمیایی ویتامین
,Dانسولین و گلوکز سرم جمع آوری شد. میزان مقاومت انسولینی بر اساس معیار HOMA IR
محاسبه گردید. سپس نمونه گیری از مایع مغزی نخاعی جهت اندازه گیری میزان انسولین موجود
صورت گرفت و در نهایت مغز جهت اندازه گیری میزان TNF-αو بررسی میزان دژنره شدن نورون
ها در ناحیه هیپوتالاموس خارج شد. از تست One Way ANOVAبه همراه تست های Tukey
برای آنالیز داده ها استفاده شدRepeated Measures و تستPost hoc Fischers LSD ,Post-hoc
و Pکمتر از 4/49معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: بعد از طی 10هفته رژیم پرچرب، افزایش وزن معنی دار وزن ( )P= 4/441در گروه HFD
در مقابل NDمشاهده گردید. میزان ویتامین Dسرمی در مقایسه دو گروه HFDو NDتفاوت معنا
داری در میزان ویتامین Dسرمی وجود نداشت ( .(P=4/9در پایان مکملیاری با ویتامین ،Dمیزان
ویتامین Dسرمی در گروه HFDدرمقایسه با گروه HFD+Dو در گروه NDدر مقایسه با ND+D
افزایش معنا داری نشان داد ( .(P =4/441افزایش میزان (P= 4/41( TNF-αو دژنره شدن نورون ها3
نیز در ناحیه هیپوتالاموس مغز ( )P=4/405و کاهش معنادار نسبت انسولین CSFبه سرم در گروه HFD
در مقایسه با گروه NDایجاد شد ( .(P=4/40بعلاوه تست HOMA-IRافزایش معنادار مقاومت انسولینی
در HFDدر مقایسه با گروه NDرا نشان داد ( )P=4/440که پس از مکمل یاری با ویتامین Dکاهش
معنادار آن در گروه HFD+Dدر مقابل HFDدیده شد ( .)P=4/440همچنین مکمل یاری با ویتامین
Dباعث کاهش معنا دار وزن ( )P=4/441و دریافت غذا ( )P=4/440و افزایش معنا دارنسبت انسولین
مایع مغزی- نخاعی به سرم ( )P=4/41در گروه HFD+Dدر مقایسه با گروه HFDگردید. ویتامین D
همچنین باعث کاهش میزان TNF-αو دژنره شدن نورون ها در ناحیه هیپوتالاموس در رتهای گروه
HFD+Dدر مقابل HFDگردید اگرچه این کاهش از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که ویتامین Dعلاوه بر کاهش مقاومت انسولینی
سیستمیک، هومئوستاز انسولین برآورد شده با افزایش نسبت انسولین مایع مغزی – نخاعی به سرم را
در مغز بهبود داده که در نتیجه آن دریافت غذا و وزن در رت های چاق شده تحت رژیم پرچرب کاهش
نشان داد که احتمال دارد در کنترل عوارض مغزی ناشی از چاقی موثر باشد. مطالعات بیشتری جهت
بررسی مکانیسم های مربوطه مورد نیاز می باشد.