بررسی ارتباط رفتارهای مرتبط با شیوه زندگی با کیفیت زندگی و دیسترس های روحی روانی در بازماندگان سرطان کولورکتال
Abstract
هدف: سرطان کولورکتال چهارمین سرطان شایع در ایران است که سهم قابل توجهی در ایجاد ناراحتی¬های جسمانی، روانی و اجتماعی برای بیماران دارد اصلاح شیوه زندگی در بازماندگان این سرطان برای کیفیت زندگی و سلامت روان بهتر یک امر ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط رفتارهای مرتبط با شیوه زندگی با کیفیت زندگی و دیسترس های روحی روانی در بازماندگان سرطان کولورکتال شهرستان بابل می¬باشد.
روش کار: این مطالعه بصورت مقطعی در سال 1392 بر روی بازماندگان سرطان کولورکتال شناسایی شده بین سالهای 1391-1386 در نظام ثبت سرطان بابل انجام گردید. پرسشنامه¬ای حاوی اطلاعات دموگرافیک، ویژگیهای بیماری، رفتارهای مرتبط با شیوه زندگی (مصرف میوه و سبزی، استعمال دخانیات و انجام فعالیت بدنی با پرسشنامه گودین)،کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (با استفاده از پرسشنامه استاندارد EORTC-QLQ-C30) و پرسشنامه HADS نیز جهت سنجش اضطراب و افسردگی بصورت مصاحبه حضوری در منازلشان تکمیل گردید.
نتایج: در مجموع 237 بیمار در بازه زمانی مورد نظر به ثبت رسیده بود که فقط 120 نفر آنان در سال 1392 زنده و در دسترس بودند. از این تعداد، (5/62 %)75 مورد مرد و مابقی زن بودند. نتایج مطالعه نشان داد استعمال دخانیات (سیگار، قلیان و تریاک) در (5/17%)21 نفر، (8/85%)103 نفر نیز مصرف میوه و سبزی کمتر از 5 وعده در شبانه روز و فقط (5/12%)15 نفر دارای فعالیت فیزیکی کافی در هفته بودند. میانگین (انحراف معیار) نمرات کیفیت زندگی در مقیاسهای کیفیت زندگی کلی و عملکردی (1/19)2/52 و (9/17)9/64؛ و میزان افسردگی و اضطراب در بیماران بترتیب 4/23% و 8/30% گزارش گردید. فقط فعالیت فیزیکی بیشتر در هفته با کیفیت زندگی بهتر؛ و از بین متغیرهای دموگرافیک نیز تحصیلات بالاتر با کیفیت زندگی ارتباط داشتند. همچنین استعمال دخانیات با افسردگی و اضطراب بیشتر؛ و از بین متغیرهای دموگرافیک نیز مکان زندگی با افسردگی؛ جنسیت و تحصیلات نیز با اضطراب مرتبط بوده است.
نتیجه گیری: کیفیت زندگی در بازماندگان سرطان کولورکتال متوسط، شیوع اضطراب و افسردگی قابل توجه و نسبت بزرگی از بازماندگان نیز رفتارهای بهداشتی کمتر از حد مطلوب دارند بنابراین برنامه ریزی و مداخلات در جهت کاهش عوامل خطرزا، آموزش در زمینه شیوه زندگی سالم، توجه مدیران عرصه سلامت به نیازهای جسمی و روانی بیماران، توانمند کردن کارکنان جهت آموزش مهارت های لازم برای آموزش علائم هشدار سرطان کولورکتال و غربالگری مورد تأکید است.