تجارب دانشجویان و فارغ التحصیلان پرستاری از دوره کارشناسی پرستاری در ایران: یک مطالعه پدیدارشناسی
Abstract
چکیده: زمینه و اهداف: صلاحیت پرسنل مراقبت بهداشتی بر پایه آموزشی است که برای آنها فراهم شده است. برنامه آموزشی یک عامل کلیدی در تعیین ارزشها، اهداف و موضوعات آموزشی است. مطالعات کمی زیادی در زمینه محیط یادگیری آموزشی و بالینی دانشجویان پرستاری و مشکلات مربوط به آنها انجام شده است. اما از آنجا که محیط آموزشی یک محیط ذهنی و ساخته و پرداخته ذهن دانشجویان و فارغ التحصیلان می باشد و برای هر دانشجو و فارغ التحصیل مفهوم خاصی داشته و در یادگیری دانشجو اهمیت دارد، مطالعات مذکور در ارائه ی ماهیت معانی یادگیری نارسا است. مدرسان پرستاری در آموزش دوره کارشناسی جهت درک تجارب آموزشی از چشم انداز دانشجویان نیاز به یافته های تحقیقی عمیق تری دارند. هدف اصلی این پژوهش جستجو، توصیف و تفسیر تجارب دانشجویان و فارغ التحصیلان پرستاری از برنامه آموزشی دوره کارشناسی پرستاری در ایران و بدین ترتیب بدست آوردن بینش عمیق تر در مورد تجارب آموزشی آنها و نهایتا پیشنهاد برنامه آموزشی با کیفیت بر اساس تجربیات و توقعات مشارکت کنندگان مورد مطالعه است. روش بررسی: بیست دانشجوی سال آخر و هشت نفر از فارغ التحصیلان پرستاری درباره تجربه آموزشی شان در دوره کارشناسی پرستاری مورد مصاحبه قرار گرفتند. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف از بین سه تیپ مختلف دانشگاه های علوم پزشکی ایران انتخاب شدند. داده های بدست آمده از مصاحبه های عمیق، چهره به چهره و بدون ساختار به صورت مکتوب در آمده و با استفاده از روش شناسی پدیدارشناسی دیکلمن و همکاران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از دوازده درون مایه فرعی، پنج درون مایه اصلی ظهور یافتند که تجربه آموزشی دانشجویان و فارغ التحصیلان پرستاری را به تصویر می کشند. این درون مایه های اصلی عبارتند از: یافتن خود در محیط آموزشی- چالش های دوران تحصیل - کسب بصیرت در مورد الگو سازی- تلخ و شیرین ها و خواسته های تجربه شده. نتیجه گیری: یافته ها نشان دادند که بودن در محیط آموزشی به عنوان دانشجوی پرستاری، دانشجویان و فارغ التحصیلان را در فرآیند شناختن خود حرفه ای درگیر می کند. یافتن خود در محیط آموزشی، ارتباط نزدیک آموزش نظری و مهارتهای بالینی را فراهم کرده و حس نیاز به یادگیری را در دانشجو تقویت نموده و باعث می شود دانشجو راه های چگونگی یادگیری خود را تعیین نماید. به این ترتیب او سعی می کند با سازگاری خود را با جو آموزش تئوری و بالینی هماهنگ سازد. در این میان برخی تجربیات وی را به بازاندیشی وا می دارد که دستاورد آن، یادگیری و بکارگیری مطالب نظری آموخته شده در موقعیت های واقعی است. این اقدام در نهایت باعث کسب اعتماد به نفس دانشجو می شود. اما نگرانی و دلواپسی از کار کردن در جهان واقعی با او همراه است.احترام و حمایت معلم نیز بسیار مورد توجه دانشجویان و یکی از مهمترین تکیه گاه های دانشجو در طی این فرآیند است. دانشجویان طی تجربه آموزشی نیاز به حمایت همکاران در محیط آموزشی دارند. در طی این فرآیند دانشجو نسبت به معلم / مربی خود بصیرت پیدا می کنند که از نظر دانش و مهارت در سطوح متفاوتی قرار دارند. دانش و مهارت معلم مهمترین مولفه ی ارزیابی معلم از دیدگاه دانشجویان است. تجربه آموزشی همچنین دارای جذابیت ها و بعضا نیز تلخی ها و تحمل چالشهاست. مورد حمایت مربیان و معلمان قرار گرفتن و الگوسازی از معلمان و سایر افرادی که در محیط آموزشی قرار دارند از مسائلی است که ذهن دانشجویان و فارغ التحصیلان پرستاری را در هنگام تحصیل در محیط آموزشی به خود مشغول میدارد. بطور خلاصه بودن در محیط آموزشی و مشاهده شیرینی ها و تلخی ها و تحمل چالشها، مورد حمایت مربیان و معلمان قرار گرفتن و الگوسازی از معلمان و سایر افرادی که در محیط آموزشی قرار دارند و یا با عدم حمایت تجربه شده است سبب می شود که دانشجویان از افرادی که با آنها در محیط آموزشی قرار دارند بطور خودآگاه و ناخودآگاه الگوسازی کند و به کسب هویت حرفه ای یا بی علاقگی آنها منجر می شود و پیشرفت آنها را در مسیر پرستار حرفه ای شدن تضمین کند و یا بالعکس این پیشرفت را متوقف سازد. اما اینکه این پیشرفت چگونه حاصل می شود مطالعه دیگری را می طلبد. نتیجه گیری: بطور کل تجارب شرکت کنندگان در این مطالعه نشان می دهد که تجربه مشارکت کنندگان، تجربه ای پرتنش و توام با چالشهای متعددی است که عمدتا عدم وجود یک محیط حمایتی مناسب و تا حدودی ضعف در اداره محیط و برنامه ریزی درسی آن را بوجود آورده است. این مطالعه از طریق توصیف و تفسیر تجارب دانشجویان و فارغ التحصیلان نقش خود را در توسعه دانش پرستاری در زمینه آموزش دانشجویان ایفا نموده است. در پایان کاربرد یافته های پژوهش در دو بخش آموزش و پژوهش پرستاری بمنظور ارتقاء تجارب آورده شده است که میتواند به عنوان راهنمایی مناسب برای تسهیل محیط یادگیری فعال و رفع نیازهای فراگیران مورد استفاده قرار گیرد و شواهدی را برای اصلاحات مورد نیاز برنامه آموزشی دوره کارشناسی فراهم نماید.