تاثیر باز اندیشی بر سبکهای شناختی، مهارتهای تفکر انتقادی و راهبردهای تفکر در دانشجویان سال چهارم پرستاری تبریز-1380
Abstract
چکیده: مقدمه: در شرایط رویارویی با پدیده انفجار اطلاعات، لزوم پرورش دانشجویانی متفکر و توانمند در حل مسئله بیش از بیش محسوس است و توانایی تصمیم گیر، تحلیل و قضاوت بر اطلاعات برای همه دانشجویان به ویژه دانشجویان پرستاری که مسئولیت خطیر مراقبت را بر عهده دارند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در همین راستا، پژوهش شبه تجربی حاضر به منظور آزمودن روش بازاندیشی و تعیین تاثیر آن بر متغیرهای سبکهای شناختی، مهارتهای تفکر انتقادی و راهبردهای تفکر در پرستاری و مامایی شهرستان تبریز به اجرا درآمده است. روش: کلیه دانشجویان دختر سال چهارم پرستاری تبریز که علاقمند به شرکت در پژوهش بودند در دو گروه 20 نفری در این پژوهش شرکت نمودند. هر دو گروه در ابتدای پژوهش به پرسشنامه سبک یادگیری کلب، آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا و یک سناریو که به منظور استخراج راهبردهای تفکر در پرستاری تدوین یافته بود پاسخ دادند سپس گروه مورد در یک برنامه بازاندیشی شامل کارگاه آموزشی بازاندیشی، بازاندیشی بر تجارب مراقبتی در دفترچه های علمی-بالینی شرکت کردند. به منظور کسب اطمینان از صحت اجرای این فرایند و بدست آوردن اطلاعات مرتبط با پدیده های مورد مطالعه به روش تری انگولیشن، هر یک از این بخشها در طول برنامه با روش مناسب مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزشیابی کارگاه از یک پرسشنامه شامل سئوالات بسته و باز استفاده شد. ژورنالها و دفترچه های علمی-بالینی دانشجویان نیز در طول برنامه مورد مطالعه قرار گرفت و بر اساس چارچوبهای مناسب به دانشجویان بازخورد داده شد. در پایان برنامه که به مدت 10 هفته به طول انجامید هر دو گروه مورد و شاهد مجددا به پرسشنامه سبک شناختی کلب، آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا و سناریو تدوین شده پاسخ گفتند. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داده است که نسبت تغییر سبک یادگیری دانشجویان گروه مورد در قیاس با گروه شاهد بیشتر بوده است اما این تفاوت با آزمون دقیق فیشر معنی دار نشده است. نتایج بدست آمده از بخش آزمون مهارتهای تفکر انتقادی نشان داده است که دانشجویان گروه مورد در بخش استدلال استقرایی و کل آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا نسبت به گروه شاهد تغییر مثبت معنی دار کردهاند. همچنین بر پایه یافته های این پژوهش دانشجویان گروه مورد در استفاده از کل راهبردهای تفکر در پرستاری و راهبردهای فکری تشخیص الگو، ایجاد ارتباطات، ارائه توضیحات و استخراج نتایج نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری داشتهاند. نتایج بدست آمده از ارزشیابی برنامه مداخله نیز حاکی از این است که دانشجویان محتوا و نحوه ارائه کارگاه آموزشی را در سطح مطلوبی ارزیابی کردهاند. بر پایه نظرسنجی کارگاه، میانگین رتبه های داده شده به موارد طرح شده در پرسشنامه از 3/95 تا 5/5 و انحراف معیار آنها بین 0/6 تا 1/19 متغیر بوده است. همچنین از پاسخ های دانشجویان به سوالات باز پرسشنامه جملاتی که منعکس کننده تاثیر کارگاه بر انگیزه، اعتماد به نفس، شناخت حیطه کار پرستار و جایگاه رشته، تفکر، استدلال، قضاوت و درک معنا بود استخراج شد. نتایج مربوط به ژورنالهای دانشجویان نیز نشان داده است که دانشجویان در طول ژورنال نویسی 145 بار توجه به احساسات، 276 بار ایجاد ارتباطات 40 بار تلفیق، 30 بار اعتبارسنجی ، 43 بار مناسب سازی و 48 بار دستیابی به نتیجه بازاندیشی را در ژورنالهای خود منعکس نمودهاند. همچنین دانشجویان از راهبردهای تفکر در پرستاری به میزان قابل توجهی در دفترچه های علمی-بالینی خود استفاده نمودند. شمارش راهبردهای فکری بکار گرفته شده در دفترچه ها علمی-بالینی دانشجویان بدین شرح بوده است: تشخیص عوارض بیماری 410 بار، درک پروتکل درمانی 155 بار، تشخیص مشخصه های بالینی بیماری 233 بار، درک معنای طرح مراقبتی 653 بار، واضح نمودن یافته ها 104بار، اندیشیدن درباره اتیولوژی مسائل بیمار 221بار، ارائه توضیحات 743 بار، و استخراج نتایج 475 بار صفر در مجموع اجرای برنامه بازاندیشی برای دانشجویان پرستاری تجربه موفقی بود که منجر به ایجاد تغییرات قابل توجه در سبک یادگیری، بهبود مهارتهای تفکر انتقادی و افزایش میزان بکارگیری راهبردهای تفکر در پرستاری توسط دانشجویان گردید، لذا وارد نمودن روش بازاندیشی در برنامه آموزش پرستاری ایران قابل توصیه است و امید می رود که مدیران و برنامه ریزان حیطه های آموزش و خدمات پرستاری با بهره گیری از نتایج این پژوهش نسبت به سازماندهی مجدد آموزش دانشجویان و پرستاران گام های موثری بردارند.